موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

سیار در دهه نود از شاعران پیشتاز و کم‌بدیل شعر فارسی خواهد بود

06 شهریور 1391 11:31 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس برگزیده شدن محمدمهدی سیار شاعر جوان کشورمان اتفاق مبارکی بود و جایزه کتاب سال امسال با برگزیده شدن یک شاعر جوان رنگ و بویی دیگر داشت. این اتفاق واکنش‌های متفاوتی را بین صاحب نظران و به خصوص اهل شعر و ادب در پی داشت که ما در سلسله مطالبی به آن پرداختیم.

محمدکاظم کاظمی شاعر و منتقد ادبی یکی دیگر از صاحب‌نظرانی است که با در اختیار قرار دادن یادداشتی اختصاصی به خبرگزاری فارس در این زمینه به تحلیل جایزه کتاب سال امسال پرداخته است. این یادداشت به شرح زیر است:

چندی پیش برای یک کار پژوهشی در مورد شعر جوان دهة هشتاد، یک نظرسنجی در میان جمعی از دوستان شاعر و صاحب‌نظر انجام دادم و طبق آن نظرسنجی‌، محمدمهدی سیّار را در جمع ده شاعر برتری یافتم که در این دهه در شعر فارسی ایران بالیده و مطرح شده‌اند. او را می‌توان از شاعران متعهد این روزگار دانست. البته من از این تعهد، معنای معمول آن را در نظر ندارم، بلکه منظور این است که او و هم سلکان او کسانی‌اند که شعر را به عنوان رفع یک تعهد به کار می‌برند و به همین لحاظ، «چه گفتن» به اندازة «چگونه گفتن» برایشان ارزش دارد، هرچند در این زمانه رسم شده است که اهل ادب بیشتر در پی «چگونه گفتن» باشند تا «چه گفتن».

شاید شایسته باشد که در این مقام‌، پاره‌ای از نقدی را که باری در سال 1387 بر مجموعه‌ای از آثار این شاعر نوشته بودم‌، نقل کنم‌. این نقد در کتاب «رصد صبح‌» چاپ شد که خوانش و نقد آثار بیست شاعر جوان را در خود داشت‌. البته باید بدین معترف بود که شاعر جوان و خوش‌استعداد ما در این چند سال مسیر بسیاری پیموده و اگر امروز در پی ارزیابی آثار او برآییم‌، او را در مقامی بسی رفیع‌تر از آن خواهیم یافت‌. البته در آن سالها نیز این سرعت پیشرفت در کار او هویدا بود.

با توجه به این چشم‌انداز از گذشته و امروز شاعر، و با کسب جایزه کتاب سال توسط او، امیدواریم‌، و بدین امیدواری باورمند، که محمدمهدی سیّار را در دهه نود از شاعران پیشتاز و کم‌بدیل در عرصة شعر فارسی خواهیم یافت‌. این آرزو به ویژه از آن روی دست‌یافتنی‌تر می‌نماید که با یک سیر اجمالی در فهرست کتابهای حائز جایزه کتاب سال در سالهای گذشته، سیار جوان‌ترین شاعری بوده که بدین مقام دست یافته است و کسب چنین مقامی از سوی شاعری که هنوز سومین دهه از عمر و اولین دهه از شاعری‌اش را به پایان نرسانده است، شایسته تحسین است.

 

نگاهی به شعرهای محمدمهدی سیار

برگرفته از: کاظمی، محمدکاظم، رصد صبح، خوانش و نقد شعر جوان امروز، چاپ اول، تهران: سوره مهر، 1387

 

یک‌

محمدمهدی سیّار شاعری است خلاّق و مضمون‌آفرین‌. به گمان من دستگیره‌ای که این شاعر برای فراتررفتن از آنچه هست دارد، همین است‌. او در جوانب مختلف کلمه‌ها و اشیأ پیرامون خیره می‌شود و روابطی تازه میانشان می‌یابد. شما شاید این سخن را از نوع «کرامت شیخ‌» بپندارید که شیره را می‌خورد و می‌گفت شیرین است و بحق اظهار دارید که این خلاّ قیت و مضمون‌آفرینی از لوازم ابتدایی شاعری است‌. ولی خوب واقعیت این است که بسیاریها این لوازم ابتدایی را هم ندارند. یعنی در سروده‌هایشان کمتر به کشف بر می‌خوریم‌. بیشتر همّتشان در آرایش زیبای الفاظ است‌.

باری‌، کمتر شعری از سیار را می‌توان یافت که خالی از هنرمندیهای خاص بیانی و تصویری باشد. ببینید استفاده ایهام‌آمیز از کلمه «تاب‌» در این پاره از یک شعر سپید را:

تاب نیاوردم‌

توت حیاطمان را بریده بودند

تاب کودکی‌هایم‌

چوب‌خط قدکشیدن‌هایم را

و در اینجا یک کارکرد دوگانه از «قشنگ‌تر» را می‌بینیم که طبق دسته‌بندی‌های قدما، از خانواده جناس است‌.

هیچ‌کس‌

غیر جوی و ناودان قشنگ‌، تر نشد

هیچ کس‌

قشنگ‌تر نشد

گاهی این ارتباطها قدری پنهان‌تر است و هنری‌تر، چنان که شاعر در سطر «خیابانهای تهران دستم می‌اندازند» به نحوی ظریف دست‌اندازهای خیابانها را نیز یادآور شده است‌.

 

دو

گذشته از آنچه گفتیم‌، شاعر نوعی مضمون‌آفرینی و آشنایی‌زدایی محتوایی هم در کار دارد. منظور ما از این تعبیر این است که این هنرمندیها، نه در سطح زبان و تصویر، بلکه در درونمایة شعر رخ می‌نماید. یعنی این باژگونگی از این رهگذر پدید آمده است که شاعر حقیقتی را باژگونه می‌بیند:

بهار می‌رسد، اما چه فرق می‌کند آیا

برای شاخة خشکی که در اجاق می‌افتد؟

و

ابرها ابر نیستند فقط، صد هزار آرزوی یخ‌زده‌اند

این که باریده نیز باران نیست‌، عاقبت از خجالت آب شدیم‌

و این آشنایی‌زدایی‌، البته با التفات شاعر ما به طنز بی‌ارتباط نیست‌. سیّار به طنز علاقه‌ای دارد و البته این طنزش غالباً در باطن کلام رخ می‌نماید، نه در ظاهر. یعنی در صورت‌ِ شعر، کمتر نشانه‌ای از آن می‌توان یافت‌. مثلاً یکی از جایهایی که این طنز به خوبی جا افتاده است‌، در است‌، آنجا که شاعر دربارة بی‌نظمی زندگی خویش سخن می‌گوید و تا پایان شعر، چنین به نظر می‌آید که او از این بی‌نظمی بدرآمده است‌. فقط در دو مصراع آخر است که پرده می‌افتد:

مدتی است‌

درست سر ساعت‌

دیرم می‌شود

 

سه‌

ولی این آشنایی‌زدایی‌ها و طنزهای پنهان و آشکار، به واقع معلّق و بی‌سبب در کار شاعر پدید نیامده‌اند. اینها ابزارهای کار اویند برای درونمایه‌ای اجتماعی و انتقادی‌. او توانسته است ابزارهای بیانی را متناسب با محتوای شعرش انتخاب کند و نوعی هماهنگی صورت و محتوا در کارش دیده می‌شود.

سیّار در مجموع شاعری هدفمند به حساب می‌آید و این بسیار ارزش دارد. همین قضیه شاید سبب شده است که او از لفاظی بدور باشد. طبعاً شاعری که هدفمند می‌سراید و برای تحقق آن هدف مهارتهای بیانی لازم را هم دارد، از ابهامهای بیجا، کدر ساختن شعر به نیت عمیق‌تر نشان‌دادن آن‌، بازی با کلمات و پناه‌بردن به تصویرهای جدول‌ضربی در امان می‌ماند. یعنی به واقع نیازی به اینها حس نمی‌کند.

و در پایان این فقره‌، یادکرد این موضوع هم خوب است که شاعر در شعرهای مذهبی خویش نیز این هدفمندی را از یاد نمی‌برد. یعنی این شعرها فقط ستایش و تجلیل نیستند، بلکه شاعر غالباً (و تأکید می‌کنم که غالباً نه همیشه‌) می‌کوشد از وقایع و شخصیتها را در بستر مفاهیم اجتماعی و سیاسی امروز مطرح کند. یعنی نوعی بهره‌گیری مثبت و سازنده از مفاهیم مذهبی در کار است‌، نه صرفاً ستایشی خنثی و بدون جوانب کاربردی‌. این را در غزلی که برای شهادت امیرالمؤمنین علی‌(ع‌) سروده است‌، می‌توان حس کرد.

خطوط آخر نهج‌البلاغه ریخت به خاک‌

چکید خون خدا در ادامه روی زمین‌

خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو

گرسنگان حجاز و یمامه روی زمین‌

زمان به خواب ببیند که باز امیرانی‌

رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین‌:

«مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان‌

مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین‌»

 

چهار

وقتی شاعر متکی بر خلاقیت و مضمون‌آفرینی است‌، طبیعتاً در قالبهای نوین دستش بازتر خواهد بود و چنین است که مهدی سیّار را در این سروده‌ها در بیان آنچه در ذهن دارد، موفق‌تر می‌یابیم‌. برعکس به نظر می‌رسد که شاعر ما در قالبهای کهن کمابیش گرفتار «نامحرمی‌های زبان‌» است‌، چنان که بیدل گفت‌:

ای بسا معنی که از نامحرمی‌های زبان‌

با همه شوخی مقیم نسخه‌های راز ماند

مثلاً در این غزل قافیه‌های بیت اول چندان گیرایی ندارند و در بیت بعد، مصراع دوم از نظر زبانی شفّاف و رسا نیست‌. نوعی دست‌انداز دارد.

این آفتاب مشرقی بی‌کسوف را

ای ماه‌! سجده آر و بسوزان خسوف را

«لا تقربوا الصلاة‌» مخوان و به هم مزن‌

این مستی به هم زده نظم صفوف را

و یا در اینجا در نظر اول دانسته نمی‌شود که «فواره برکه شده است‌» و یا «برکه فوّاره شده است‌» مگر این که از قراین معنایی و تصویری کمک بگیریم‌.

تو ماهی و شده فواره برکه‌ای به هوایت‌

بگو نمی‌رسد، آیا از اشتیاق می‌افتد؟

و در اینجا معنی مصراع دوم برای من چندان مکشوف نشد:

اهل زمین شدیم که مثل زمین شویم‌

گم کرده راه‌، گوشه‌ای از کهکشانمان‌

در مجموع می‌توان گفت که زبان شعر مهدی سیّار در قالبهای کهن آن روانی را ندارد که مثلاً در شعر مهدی فرجی یا مهدی جهاندار شاهدیم‌. حالا که بحث مهدی‌ها به میان آمد، باید گفت که سیّار بیشتر به امید مهدی‌نژاد شبیه است‌، به‌ویژه از نظر موضع‌مندی اجتماعی‌. ولی این موضع‌مندی بیشتر در غزلهایش آشکار شده و آنها را پرحرارت و سرزنده ساخته است‌. شعرهای سپید قدری کم‌رمق به نظر می‌رسند، به‌ویژه در سطرهای پایانی که می‌باید محل ضربه‌زدن شعر باشد.

 

پنج‌

گاهی با خواندن بعضی شعرهای نوِ کوتاه‌، این پرسش برایم طرح می‌شود که «به راستی چه فرقی است بین یک کشف شاعرانه و یک شعر کامل‌؟» وقتی یک کشف یا یک مضمون تازه در چند سطر بیان می‌شود و اثری پدید می‌آید، چه چیزی در این اثر وجود دارد که ما را قانع کند با یک شعر کامل روبه‌روییم‌؟ به عبارت دیگر، چه تفاوتی است میان این شعرهای کوتاه و پاره‌هایی از یک شعر بلند؟ این چند سطر را ببینید.

نه رمه‌ای به صحرا برده‌ام‌

نه در صحرایی‌

آرمیده‌ام‌

این‌گونه که روزگار می‌گذرانم‌

در چهل‌سالگی‌

پیامبر نخواهم شد

در نگاه اول نمی‌توان دانست که این یک پاره از یک شعر بلند بود یا یک شعر کامل از این مجموعه‌.

من گمان می‌کنم بعضی شعرهای کوتاه مهدی سیّار، آن میزان از اقناع را برای ما فراهم نمی‌آورند که گویا یک شعر کامل خوانده‌ایم‌. البته همه شعرهای کوتاه این شاعر چنین نیستند. این هم یک شعر کوتاه است‌، ولی آدمی را اقناع می‌کند.

حیف است دور از یادها افتد به این زودی‌

شعر به این خوبی‌

ای کاش بارانی نیاید هیچ‌

تا بر زبان مردمان شهر

جاوید مانَد شاهکار تازه‌ام‌;

«آخر نمی‌بارد چرا باران‌...»

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.