شهرستان ادب: یادداشتی که می خوانید سومین یادداشت از سری یادداشت های علی ششتمدی با موضوع «تأملی ساختارگرایانه بر قصص قرآن کریم» است. بخش اول و بخش دوم را هم می توانید در همین پایگاه بخوانید.
داستان زندگی حضرت نوح نیز مانند دیگر روایتهای پیامبران در قرآن کریم به دو شکل نقل شده است. گاه به صورت اشاره و ضمنی و گاهی به صورت مفصل. حالت اول به دلیل تشابه با روایتهای پیشین دوباره مورد بحث قرار نمیگیرد. اما در سورههای متعددی روایاتی از حضرت نوح بیان شده است. این روایت شرح یک انذار و وعده نابودی به انکارکنندگان است. محور این روایت «عذاب الهی» است و دیگر حوادث داستان بر اساس آن بنا شدهاند.
اما سورههایی که کل یا بخش اعظم این روایت در آنها وجود دارد:
1. سوره هود (آیه 25 تا 49): روایت از رسالت حضرت نوح به عنوان فرستاده خدا آغاز میشود. سپس او قومش را مورد انذار قرار داده از طرف آنها انکار میشود. پیام دعوت حضرت نوح در ادامه نقل میشود و کافران از او درخواست تحقق عذاب میکنند. پیام حضرت نوح به قومش و واکنش آنها در این آیات با دروغ خوانده شدن آیات الهی از طرف منافقان زمان پیغمبر اکرم (ص) قیاس میشود. خدا به نوح دستور میدهد کشتی بسازد و جفتهایی از حیوانات در آن قرار دهد. کافران پیامبر را مورد تمسخر قرار میدهند اما عذاب الهی به وقوع میپیوندد و کشتی بر آب سوار میشود. پسر نوح در میان گمراهان با وجود دعوت پدرش نابود میشود. سیل به دستور الهی پایان میگیرد و یاران نوح به برکتهای الهی میرسند. حضرت نوح با خدا راز و نیاز میکند. قرآن وعده تکرار این عذاب را در نسلهای آینده ذکر میکند.
2. سوره مؤمنون: (آیه 24): روایت در این سوره بسیار خلاصه و در عین حال کامل است. پس از بیان روایت، از اقوامی نقل میشود که بعد از نوح بودهاند و پیغمبری داشتهاند و پیامبرشان را به همین ترتیب انکار کرده و مورد عذاب الهی قرار گرفتند. در اینجا تأکید بر تکرار روایتِ عذاب، پس از قوم نوح است.
3. سوره القمر( آیه 9): این آیات از تکذیب حضرت نوح توسط کافران آغاز شده و در ادامه درخواست از خدا و جوشیدن آب و شروع سیل روایت میشود. هدایتشدگان سوار بر کشتی شده و سیل پایان مییابد.
4. سوره اعراف: (آیه 59): حضرت نوح قومش را به خدا و هدایت فرا میخواند. آنها را به عذاب او بیم میدهد. سران قوم، او را تکذیب میکنند و عذاب الهی آغاز میشود. سپس هدایت شدگان نجات مییابند. این روایت عذاب در ادامه با قوم عاد تکرار میشود.
5. سوره نوح (آیه1): نوح به سوی قومش مبعوث میشود و آنها را از عذاب الهی میترساند. او پیام خدا را به آنها ابلاغ مینماید. اما منکر او میشوند و پیامبر خدا از آنها نزد خدا شکایت مینماید. دعوت نوح به صورت مفصل شرح میشود. دعوتی که پیام تمام پیامبران الهی است. عذاب الهی بر منکران نازل شده و حضرت نوح نابودی آنها را از پروردگارش میخواهد.
6. سوره یونس (آیه71): حضرت نوح قومش را به ایمان به خدا و دین خدا فرامیخواند و آنها را از عذاب او میترساند. آنها هدایت نمیشوند و در سیل غرق میشوند. همراهان نوح نجات مییابند. در ادامه روایت رسولان پس از او نقل میشود.
7. سوره صافات (آیه 75): این سوره نیز روایت ندای حضرت نوح و در نهایت اجابت اوست. در پایان عذاب الهی و زنده ماندن او و کسانی که از او پیروی کردند، روایت میشود.
8. سوره شعراء (آیه19): روایت این سوره از تکذیب حضرت نوح توسط قومش آغاز شده و در ادامه انذار قوم و تهدید شدن او توسط قومش نقل میشود. نوح از خدا درخواست عذاب برای آنان میکند و با نازل شدن عذاب، سوارشدگان بر کشتی نجات مییابند. . دشمنان خدا و پیامبر او نیز نابود میشوند.
همانطور که ذکر شد، نکته عمده در روایت زندگی حضرت نوح در قرآن کریم، وعده عذاب الهی و تحقق آن است. پیرفت این روایت را میتوان به این شکل خلاصه کرد:
پیرفت: فرمان به نوح، دعوت و انذار، نافرمانی و تمسخر پیامبر توسط قومش، درخواست و وعده عذاب، سیل و هلاکت منکران، نجات و برکت الهی برای هدایتشدگان.
روایت عذاب الهی در مورد دیگر اقوام نیز در قرآن آمده است. در این ساختار، «بحران» از «اوج» فاصله میگیرد. ابتدا با انکار پیامبر توسط اغنیا و کفار بحران و ناپایداری در روایت ایجاد شده و سپس با هدایت و ابلاغ دستور الهی از طرف پیامبر، روایت به سمت اوج پیش میرود. اوج روایت وقوع وعده عذاب است و نجات یافتن هدایتشدگان «گرهگشایی» است که پس از اوج قرار میگیرد. «پایانبندی» روایت نیز برکت و نعمت برای بازماندگان است. همانطور که مشاهده میشود، روایت عذاب در قرآن ساختاری مشابه با روایت داستانی معاصر دارد. این ساختار با نمودار ضربآهنگ مرسوم در روایتشناسی داستان نکات مشترک زیادی دارد. ساخت این روایت با قرار دادن نقطه پایانی، درجه عبرتآموزی آن را افزایش میدهد:
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ﴿۱۴﴾ و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم پس در ميان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ كرد تا طوفان آنها را در حالى كه ستمكار بودند فرا گرفت.
فَأَنجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿۱۵﴾ و او را با كشتىنشينان برهانيديم و آن [سفينه] را براى جهانيان عبرتى گردانيديم. (سوره عنکبوت)