به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست عصر تجربه این هفته بنیاد ادبیات داستانی به انتقال تجربیات زهرا زواریان نویسنده اختصاص داشت که عصر روز گذشته یکشنبه 14 مهرماه در در بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.
زواریان در این نشست طی سخنانی گفت: نوشتن رمان فرآیند سخت و پیچیدهای است. شاید به همین دلیل باشد که ما رمان خوب در ایران کم داریم. عادات شخصی من از ایده شروع میشود، مثلاً برای نگارش یک روز از سر دلتنگی پاراگرافی نوشتم که بعدها همان نوشتهها برای بخش اول رمانم استفاده شد. یک تصویر کوچکی که بعد مبدل به رمان شد، بر این اساس تصمیم دارم و برای هر کاری که میکنم به صورت جداگانه مواردی را در هر دفترچه یادداشت میکنم و هر چه در ذهنم میآید در آن مینویسم.
وی گفت: یکی از موارد موفقیت آثار خارجی انجام کارهای گروهی است، اما متاسفانه ما فردی کاری را انجام میدهیم و برای یک کار پیش از آغاز نشست مشورت نکرده و به تنهایی مینویسیم.
زواریان با بیان این مطلب که گاهی در میانه نوشتن خودم شخصیت موجود در اثر میشوم، گفت: برای همین است که کارم سخت پیش میرود، باید در حضور و خلوت بنویسم به این دلیل که زندگی شخصی و روابط اجتماعیام آسیب نبیند سعی کردم از نوشتن فاصله بگیرم.
وی با اشاره به عادات خود در هنگام نوشتن گفت: اغلب موسیقی گوش میدهم ولی موقع نوشتن با رایانه شخصیام خیلی انس میگیرم، چند سالی است که رایانه من یک شی جامد نیست و بخشی از وجودم شده و به آن حس عجیبی دارم. همه این موارد به من کمک میکند، ولی وقتی شروع به تایپ میکنم گاهی موضوع از دستم خارج میشود، رهایی گاهی باعث میشود دستهایم از کلمات عقب بماند اما کم کم سعی کردم اینها را هماهنگ کنم ولی خیلی زیاد نمیتوانم بنویسم. نهایت سه یا چهار صفحه مینویسم. به حدی که به لحاظ وجودی تخلیه شوم. از این رو از نوشتن فاصله گرفته و ادامه نمیدهم. اما اگر در وجودم سرریزی شده باشد مجدد صفحاتی رامینویسم. اما برای من سالی یک رمان نوشتن هم سخت است.
این نویسنده دینی با اشاره به دشواریهای کار رمان گفت: داستان یک مجموعه است که باید اتفاق بیفتد ولی من همیشه به حال کارگردانان غبطه میخورم چون کارشان گروهی است. یک مجموعه در نهایت یک فیلم را میسازند، اما برای ما رمان نویسها این اتفاق نمیافتد. دوست دارم برای تالیف یک رمان 4 یا 5 نفر گرد هم آییم تا در نهایت اثری خلق شود اما متاسفانه ما این مهم را انجام نمیدهیم.
وی عنصر زبان را بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت: زبان اولین عاملی است که با مخاطب ارتباط برقرار میکند، زبان از مراحل سخت نوشتن یک رمان است. اما در نهایت نثر یک اثر شخصی است ولی ما افراد خوش فکری داریم که قلم خوبی ندارند.
زواریان از محدودیتهایی که برای خود قائل است، سخن گفت و افزود: شاید نگاه عمیق به زندگی بیشتر لازم باشد، اما سعی میکنم حرکتم به عمق باشد تا سطح. در رمان «دنیا» که بود استاد نقاشی داستانی را روایت میکند که از اول شب تا صبح اتفاق میافتد، این استاد نقاشی عاشقی است که اتفاقات درونی در او میافتد که نشانگر حرکت در عمق است نه سطح. بنابراین بیشتر باید نگاهم به افراد عمیقتر باشد تا پروسه کنش و واکنش را در شرایط مختلف بهتر درک کنم.
این نویسنده افزود: باید بگویم تحت تاثیر نویسندهای نیستم، تلاش داشتم که موقع نوشتن خودم باشم و یکی از سختیهای کارم این است که دوست دارم فرم را پیدا کنم که هنوز به آن نرسیدهام. از تقلید خوشم نمیآید و از کار تکراری پرهیز میکنم.
وی گفت: یکی از مشکلات نوشتن این است که چقدر شخصیت را آزاد باید بگذارید، گاهی شخصیت به حدی رها میشود که برخی در طی محدودیت در محیط برمیآیند برخیها هم به حدی برای ریزهکاری دستان برنامهریزی میکند که شخصیت مجال تکان خوردن ندارند. برخی رمانها شلخته و بدون ساختار هستند، اگر تجربه شخصی خودم باشد حدی را برای شخصیت تعریف میکنم و در آن آزادش میگذارم بیشتر از آن را صلاح نمیدانم، چون فکر میکنم کارم خراب میشود از اینرو یک نقشه راه ترسیم میکنم و اجازه عمل میدهم. در رمانهای اخیرم طرح کلی را مشخص میکنم اما در آن طرح آزادی را برای خودم، شخصیت و فضاسازی قائل میشوم.
زواریان تصریح کرد: برخی نویسندگان شبیه به هم هستند اما عدهای کاملاً خودشان هستند. یکی از علتهای موفقیت این است که انسان سبک و سیاق خود را پیدا کند و بتواند زمانه خود را درک کند. این کار دشوار است اما جلال آلاحمد توانست زمانه خود را درک کند. براین اساس آثارش ماندگار شد اگر اینگونه باشیم فرم، مخاطب و حتی خودمان را میشناسیم.
وی درباره کارگاههای داستاننویسی هم توضیح داد: کارگاههای داستاننویسی بیشتر از کلاسها تشکیل میشود ولی اگر بخواهیم آسیبشناسی انجام دهیم باید عنوان کنیم که خیلی زود درگیر تکنیک و فرم شدهایم از اینرو به نوقلمان توصیه میکنم خیلی زود کارشان را ارائه ندهند. فرد باید افکار و احساسش را پیدا کند زیرا بخش مهمی از نوشتن به تجربه برمیگردد و انسان به مرور زمان پخته میشود اما اگر فردی زودتر در معرض نقد قرار بگیرد ممکن است جسارت خود را از دست بدهد.
زواریان در پایان با بیان این مطلب که متأسفانه هنرهای داستاننویسی را درگیر فرم و تکنیک میکنیم، گفت: سختترین کار نویسنده این است که به یک موضوع از زاویههای مختلف نگاه کند تا تأثیرگذار باشد. من همیشه خلاء بزرگ داستان را در زندگی حس کردهام. شاید اگر نسل من استاد جدیتری داشت وضعیت داستاننویسی بهتر بود.