به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سید مهرداد موسویان نویسندهای جوان اهل همدان است که محوریت آثارش را موضوعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تشکیل میدهد. با وی به بهانهی انتشار دو مجموعه داستانش در بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به گفتگو نشستهایم.
آقای موسویان در ابتدای درباره سابقه کاری و شروع نویسندگیتان و به طور کلی عاملی که باعث شد به ادبیات و به خصوص داستاننویسی روی آوردید، توضیح دهید.
من متولد 1362 در شهر همدان هستم. وقتی در اواخر دورهی ابتدایی بودم، مطالعات غیر درسیام شروع شد. یادم می آید در یکی از سالهای دورهی ابتدایی بود که امتحان جغرافیا داشتم ولی من به جای آن که برای امتحان درس بخوانم داشتم یکی از داستانهای ژولورن را میخواندم. بیشتر از داستان لذت میبردم تا درس خواندن. اما بعد از مدتی دیگر ارتباطم با رمان و داستان قطع شد تا اواخر دبیرستان که جنگ و صلح تولستوی را خواندم.
از آثار نویسندگان ایرانی چه کتابهایی را در آن سالها میخواندید؟
از آثار نویسندگان ایرانی نیز با کتابهای امیرخانی آشنا شدم. کتاب «ارمیا» تاثیر بسزایی در من داشت. از نویسندگان دیگر نیز به صورت پراکنده کتابهایی مطالعه میکردم ولی در اصل من در دوران دانشگاه شروع به خواندن و نوشتن حرفهای کردم. یک زمانی احساس کردم که میتوانم حرافی کنم. با کلمه کار کنم. همان موقع احساس کردم که میتوانم داستان بنویسم. اما خوب این به صورت حرفهای، وقتی به وجود آمد که اولین داستانم را نوشتم که در واقع شرح اتفاقی بود که برای خودم افتاده بود و آن را داستان کردم. بعد از آن دیگر این اعتماد به نفس که من می توانم بنویسم در من تقویت شد و دومی را نوشتم و بعد شروع کردم به داستان کوتاه نویسی. احساس کردم میتوانم طوری بنویسم که جذاب باشد. بالاخره هر کسی دلش میخواهد که در حیطهای که کار میکند درخشندگی داشته باشد.
در آن سالها در چه جلسات داستان نویسی شرکت میکردید؟
بعد از نوشتن اولین داستانم، پایم به انجمنهای حوزه هنری و انجمن ادبی حفظ آثار باز شد. بهناز ضرابی و پرستو آزادی این انجمنها را اداره میکردند و الحق هم زحمات زیادی میکشیدند. نکتهای که بد نیست در این جا بگویم این است که آن اوایل به صورت ذوقی شعر هم کار میکردم و هنوز هم به صورت تفنی کارهایی مینویسم. هر چند که اثر منتشر شده در حوزهی شعر ندارم. لابد چون در شعر موفق نبودم، به داستان رو آوردم.
تا به حال چه اثرهایی از شما منتشر شده است؟
اولین مجموعه داستان کوتاه من در سال 1388 با عنوان «آخرین مرد ایستاده» به همت موسسه حفظ آثار و نشر برکت کوثر منتشر شد. این کتاب مجموعه داستانهای کوتاهی با محوریت زندگی و شخصیت شهید سعید قهاری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران ایران بود. او در حالی که فرمانده لشکر 3 مخصوص نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود در شمال غرب ایران بر اثر سقوط بالگرد درگذشتند.
کتاب بعدی من مجموعه داستان نوجوان با عنوان «شهید خودم» است که در بهار 1391 به همت انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. شخصیت اصلی این مجموعه داستانهای کوتاه، نوجوانی است که در بحبوحهی سالهای انقلاب اسلامی درگیر مسائل آن دوره است. من در این مجموعه سعی کردم که به مسائل روانشناختی مثل احساس گناه، خجالت، ترس که نوجوانان با آن دست و پنجه نرم میکنند هم بپردازم .
کتاب دیگری که از من در سال 1391 منتشر شد رمان بزرگسال «میوه های رسیده» بود که توسط انتشارات سورهی مهر به چاپ رسید. این داستان بلندُ، زندگی دو دوست از طبقه اجتماعی پایین را که به صورت اتفاقی پایشان به مبارزات انقلابی باز میشود را روایت میکند. من در این داستان سعی کردم که رویاها، آرزوها و ناخودآگاه شخصیت اصلی و اعتقاد او را برای خوانندگان به تصویر بکشم. این رمان موفق به کسب مقام اول جشنواره انقلاب هم شده است.
در نمایشگاه امسال از کدام اثر شما رونمایی میشود؟
امسال رمان «سپیدی پر کلاغ» توسط انتشارات شهرستان ادب رونمایی میشود. این داستان، یک مسافرکش را به تصویر میکشد که در حین کار با یک فرد انقلابی و مذهبی آشنا میشود. مسافرکش قبلا خودش مبارز بوده است اما سرشاخهها که فراری شدهاند، از کار جدا شده و طی این سالها تغییرات فراوانی کرده است و حتی مشروب خواری هم میکند. این فرد مذهبی، ماجراهای تغییر یافتن خودش را در طی فصولی برای مسافرکش تعریف میکند و به او یک مسیر مطالعاتی میدهد و با این کار او دوباره با سرشاخههای مبارزه در همدان متصل میشود. جریانی که مسافر برای مسافرکش تعریف میکند، همان جریانی است که برای خود مسافرکش در حال اتفاق است.
همچنین رمان نوجوان «اذان بیموقع» را در انتشارات سوره مهر دارم. در این داستان بلند هم شخصیت اول داستان یک پسر بچه روستایی است که برای کار به شهر آمده. یک گروه مذهبی و سیاسی از او کمک میخواهد و به او کمک میکند.
دلیل پرداختن شما به موضوعاتی پیرامون انقلاب اسلامی به خصوص در حوزهی نوجوان چیست؟
به نظر من یکی از دلایل پرداختن به این موضوع قابلیتی است که درگیری با رژیم گذشته برای پرداختن به موضوعات بکر و کار نشده ایجاد میکند. انقلاب یک موقعیت است که انسان را درگیر کشمکش با خود کشمکش با محیط و کشمکش با دیگران و کشمکش با نظام حاکم میکند. دلیل اینکه چرا بیشتر در حوزه نوجوان کار میکنم این است که سوژههایی که به تدریج برایم از نوجوانی خودم و همینطور دیگران جمع شده بود، باعث شد که وارد این حوزه شوم. به علاوه نوجوانی سن انتخاب و هویت یابی است و کسی که وارد این حوزه شود، میتواند به خوبی به مسائل روانشناختی و اعتقادی بپردازد.
شما برای کمک به نویسندگان نوجوان و جوان همدانی هم فعالیتی انجام میدهید؟
بله در حوزه هنری همدان چهارشنبهها داستان نویسی کار میکنیم که مدیریتش با من است. یکی از جاهایی که یک نفر امید پیدا میکند که حرفش شنیده شود، جایی است که چند نفر مثل خودش بیایند و داستانش را بخوانند و دربارهاش بحث کنند. شاید تنها امید بچههای نویسنده محافل ادبی است. گرچه ممکن است مضراتی داشته باشد. مثلا طرف را سرد کنند، یا ممکن است فکر فرد را کانالیزه کنند.
همین که نقد میکنند، توان نویسنده ارتقاء پیدا میکند. وقتی ایراد میگیرند و چکش کاری میکنند، فن داستان نویسی و فکرش را ارتقا میدهند. فکر میکنم اصلا ژانر تعیین کننده مشی و فکر نیست. چون شما میتوانید یک رمان انقلاب یا یک رمان جنگی بنویسید، اما کاملا تفکر سکولار در آن باشد. متاسفانه ژانر مورد حمایت قرار میگیرد، در صورتی که این ژانر نیست که تعیین میکند محتوا چه باشد. یک نفر که عقیده ارزشی دارد و آدم موحدی است، یک آجر هم که پرت کند بالا، به خاطر خداست.
سوال آخر اینکه چه کارهایی را در حال نگارش دارید؟
چند کار تاریخ شفاهی با حوزه همدان کار کردهام که یکی از آنها به تیپ ویژه شهدا پرداخته است. به علاوه یک رمان نوجوان و سه رمان بزرگسال دارم که باید رویشان کار کنم و بازنویسی انجام شود. یکی از این رمانها در جشنواره رضوی سوم شده و یکی از آنها در جشنواره کشوری نماز مقام دوم را بدست آورده است