موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
در جلسه نقد "روی موج١۴" با حضور «زهره عارفی» نویسنده کتاب

بلقیس سليمانی: دوران ادبیات تهییجی گذشته‎است | "روی موج١۴" شعارزده نیست

18 خرداد 1393 01:25 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.5 با 6 رای
بلقیس سليمانی: دوران ادبیات تهییجی گذشته‎است | "روی موج١۴" شعارزده نیست
شهرستان ادب: چهاردهمین جلسه از سلسله جلسات نقد آثار داستانی موسسه‌ی شهرستان ادب، یکشنبه یازدهم خردادماه 1393 با نقد مجموعه داستان "روی موج١۴" اثر نویسنده‌ی شناخته‎شده‎ی کشورمان زهره عارفی در محل موسسه‌ی شهرستان ادب برگزار شد.

در ابتدای این دیدار، مجید اسطیری، داستان‌نویس و کارشناس دفتر داستان موسسه‌ی شهرستان ادب، ضمن سلام و خیرمقدم به حاضران و علاقه‌مندان به ویژه نویسنده‌ی کتاب و خانم بلقیس سلیمانی که به عنوان منتقد در این برنامه حاضر بود، از عارفی درخواست کرد داستان کوتاهی از کتاب خود را برای جمع بخواند.

روی موج 14 زهره عارفی


زهره عارفی، نویسنده‌ی کتاب هم، پس از تشکر از موسسه‌ی شهرستان ادب، درباره‌ی این اثر گفت: «"روی موج١۴"نخستین مجموعه‌ی به چاپ رسیده از من است.

البته تعدادی از داستان‌های این کتاب حذف شدند. در حوزه‌ی رمان هم، اثری با نام "فرمان یازدهم" را در دست انتشار دارم. این رمان که قرار است حوزه‌ی هنری آن را به چاپ برساند در جشنواره‌ی داستان اشراق رتبه‌ی دوم را کسب کرد. این روزها هم مشغول نوشتن داستان "رقص پاروی مرداب نیلوفر" هستم. البته در عرصه‌ی شعر کلاسیک هم، فعالیت‌ها و آثار چاپ‌شده‌ای داشته‌ام.» عارفی پس از این مقدمه‌ی کوتاه، به خوانش داستان کوتاه «خودش بهم گفت» از کتابش برای حضار پرداخت. این داستان در فضای یک دبیرستان دخترانه می‌گذرد و مانند دیگر داستان‌های کتاب به موضوع انقلاب اسلامی پرداخته‌است.

اما پس از خوانده‌شدن داستان، نوبت به منتقد برنامه رسید. خانم بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد ادبی، ضمن تبریک به عارفی بابت باانرژی پیش‌رفتن در داستان‌نویسی، در ابتدا به نقد ادبیات مرسوم داستانی بانوان در ایران پرداخت: «داستان‌های زنان ما بیشتر به تنهایی زنان و مسائل خانوادگی آن‌ها، بدون هیچ پشتوانه‌ی اجتماعی و بیش از همه چیز، به رابطه‌ها، به ویژه، روابط زن و مرد می‌پردازند. در ادبیات ما، پشت بسیاری از کارهای بانوان خالی است؛ یعنی زمینه و بستر اجتماعی-تاریخی‌ای پشتش دیده نمی‌شود و این موضوع باعث دور شدن فضای ادبیات بانوان از فضای ادبیات جدی مثل ادبیات فلسفی و اجتماعی و سیاسی شده‌است.» در ادامه سلیمانی با مستثنی کردن "روی موج١۴" از این قاعده گفت: « "روی موج١۴" از زنانه‌نویسی مرسوم ادبیات ایران فراتر رفته‌بود و موضوعاتی دستمایه‌ی کار بود که بانوان زیاد سراغش نمی‌روند. مثل موضوعات سیاسی و اجتماعی.»

نقد روی موج 14 بلقیس سلیمانی زهره عارفی


این منتقد ادبی با اشاره به دشواریِ نوشتن در بستر تاریخی اجتماعی بیان داشت: «این نوع کارها به خودشان معطوف نیستند. بعضی می‌گویند ادبیات باید به خود معطوف باشد و نباید به چیزی مثل تاریخ و سیاست معطوف باشد. اما در واقع این اشارات تاریخی و اجتماعی خوب است؛ اما اگر صرفا خارج از متن داستان باشد مفید نیست. مسائل اجتماعی و مسائل شخصیت داستان باید در تاروپود هم تنیده شوند.» سلیمانی با بیان این که در اکثر داستان‌های این کتاب، مسائل شخصیت‌ها همان مسائل سیاسی اجتماعی است ادامه داد: «این داستان‌ها مخاطب را به یک دوره‌ی تاریخی ارجاع می‌دهند. این مسئله باعث زیاد شدن زحمت نویسنده می‌شود.

چرا که باید طوری بنویسد که زمینه‌ی تاریخی اجتماعی به صورت مستقل شکل و هویت بگیرد تا در زمان بماند. مثلا در این کتاب اشاراتی شده‌است به شخصیت‌هایی مثل شهید مطهری. من به عنوان یک نفر از نسل انقلاب مطهری را می‌شناسم، اما فرزند من که آن دوره را درک نکرده‌است مطهری را نمی‌شناسد و این نویسنده است که باید مطهری را بسازد و تبدیل به شخصیت داستان خود کند. نویسندگان ما وارد این حوزه نمی‌شوند؛ هم به خاطر دشواری این گونه کارها، هم به خاطر تفاوت قرائت‌های گوناگون از رویدادهای تاریخی. اما عارفی این ریسک را کرده‌است که جای تبریک دارد.»

بلقیس سلیمانی در ادامه با نقد شعارزدگی در ادبیات انقلاب بیان داشت: «آفت ادبیات انقلاب، شعارزدگی است. نویسنده‌ها فکر می‌کنند چون درباره‌ی ادبیات انقلاب و جنگ می‌نویسند باید قرائت مسلط را تبلیغ کنند. دوران ادبیات تهییجی گذشته است. این دوران اوایل دهه‌ی 60 بود که اذهان مردم تهییج را می‌پذیرفتند. اما "روی موج١۴" شعارزده و تبلیغی نیست. در این کار وجه ادبی و داستانی پررنگ‌تر است و به ندرت نویسنده به دام شعار افتاده‌است و این تیزبینی نویسنده را می‌رساند.»

نویسنده‌ی رمان پرفروش «بازی آخر بانو» قلم عارفی را قلمی نجیب دانست و ذکر کرد: «نجابت قلمی که در کار عارفی مشاهده می‌شود، ویژگی بسیاری از کارهای بانوان است. عارفی حتی از روابط زن و مرد هم با اخلاق و عفیفانه می‌نویسد. این در حالی است که حتی در داستانی، شوهر به توصیف جسمانی همسر خود می‌پردازد، اما نویسنده باز هم از نجابت خود عدول نمی‌کند.»

این منتقد ادبیات داستانی، با اشاره به زاویه‌دید اول شخص در کار عارفی گفت: «بانوان معمولا بسیار مشتاقند که از زاویه‌دید اول شخص استفاده کنند، چون به حدیث نفس خیلی اهمیت می‌دهند. البته بعضی اعتقاد دارند زنان در طول تاریخ دهانشان بسته بود و حالا که امکان صحبت یافته‌اند می خواند از خودشان حرف بزنند و برای همین اول شخص را انتخاب می‌کنند. به هرحال، در همه‌ی داستان‌های "روی موج١۴" هم از اول شخص استفاده شده و نویسنده به خوبی از این امکان بهره برده‌است. البته بد نبود اگر تنوع زاویه‌ی دید هم در این داستان‌ها مشاهده می‌شد.»

بلقیس سلیمانی زهره عارفی شهرستان ادب

سلیمانی، زبان روان را دیگر ویژگی مثبت "روی موج١۴" دانست و در این باره گفت: «اگر زبان سطح وقایع را روایت کند، زبان گزارش نویسی است، اما اگر بتواند به عمق برود تبدیل به زبان روایی می‌شود. در این کار هم عارفی سعی کرده با گویش‌ها و ضرب‌المثل‌ها و تکیه‌کلام‌ها و دیگر امکانات زبان، زبان را غنی کند به عمق نزدیک شود. نویسنده زبان راحت و روان و بی‌دست‌اندازی دارد و به خوبی با آن فضاسازی می‌کند.» این داستان‌نویس در ادامه افزود: «اما دریغ من درباه‌ی این کار به شکسته‌نویسی برمی‌گردد. من معتقدم شکسته‌نویسی به شدت به ایجاد لحن و ریتم و فضاسازی و شخصیت‌پردازی کمک می‌کند. مخصوصا در دیالوگ‌های زاویه‌دید اول شخص، محاوره فضا را صمیمی‌تر می‌کند. این یک امکان و ظرفیت زبان فارسی است که باید بشناسیمش. اما نویسنده‌ی ما این کار را نکرده‌است. البته موضوع شکسته‌نویسی محل اختلاف صاحب‎نظران است، اما نظر شخصی من این است که مفید است.»

این منتقد ادبی، انعکاس صداهای گوناگون زمان انقلاب در این کتاب را از نقاط قوت عارفی دانست و افزود: «نویسنده باید همه‌ی صداها را در کار خود منعکس کند. زندان‌های ما تنها از روحانیون و آدم‌های مذهبی پر نبود، غیرمذهبی‌هایی مثل چپ‌ها هم در زندان‌ها فراوان بودند که نویسنده در بعضی جاها به این اقشار اشاره کرده‌است. یک اثر ادبی اگر بخواهد یک دوره‌ی تاریخی را نشان دهد باید بازتاب‌دهنده‌ی همه‌ی صداها باشد.» سلیمانی در ادامه از تنوع شخصیت در داستان‌های "روی موج١۴" به عنوان یک حسن یاد کرد و محوریت قرار گرفتن زن به عنوان زندانی را هم  ویژگی قابل ستایشی دانست.

پس از پایان بخش اول سخنان بلقیس سلیمانی، حضار که از نویسندگان و علاقه‌مندان بودند به اظهار نظر پرداختند. آقای زارع، از نویسندگان جوان شهرستان ادب، به پایان‌بندی مطلوب، وحدت موضوعی داستان‌ها و ارتباط خوب بین سطرهای داستان‌ها به عنوان نکات مثبت اشاره کرد و شکستن زبان و نوسان بین زبان محاوره و معیار را اصلی‌ترین مشکل این مجموعه دانست. فلاح‌هاشمی، دیگر نویسنده‌ی مرتبط با شهرستان ادب نیز، ضمن تبریک به عارفی، "روی موج١۴" را یادآور داستان‌های سال‌های منتهی به انقلاب دانست که در آن‌ها نویسنده به عمد سعی داشت همه‌چیز را واضح بیان نکند و نوعی حالت توهم در داستان به‌جود بیاورد. یکی از علاقه‌مندان به این کتاب نیز، با اشاره به بررسی روانشناختی یکی از داستان‌های "روی موج١۴"، در دسترس بودن تجربیات منعکس‌شده در کتاب و عدم پرگویی و راحت سخن گفتن کتاب را ستود.




سیدحسین موسوی‌نیا، کارشناس دفتر داستان شهرستان ادب نیز درباره‌ی این اثر گفت: «موقعیت‌های کتاب خیلی خوب و نو هستند. شخصیت‌ها هم نو هستند. این موضوع البته آسیب کوچکی دارد: این موقعیت‌های نو از انسجام چارچوب و طرح و پیرنگ داستان‌ها می‌کاهد و ابهامات داستان را جواب نمی‌دهد، چون متناسب با نو بودن آن‌ها به آن‌ها پرداخته نشده‌است.» موسوی‌نیا ننشستن بعضی اصطلاحات زمان انقلاب را در داستان‌ها را نیز مورد نقد قرار داد و صحبت‌هایش را با تشکر از ناشر به خاطر طرح‌جلد خوب و کیفیت چاپ پایان داد.

در ادامه، مجید اسطیری، که خود مجموعه داستان «تخران» را در انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسانده‌است درباره‌ی اثر زهره عارفی گفت: «داستان کوتاه در کشور ما بیش از اندازه تحت سیطره‌ی ایجاز است. اقبال به رمان نسبت به داستان کوتاه در کشور ما نشان می‌دهد مخاطب به دنبال یک رابطه‌ی طولانی‌تر با اثر است. برای حل این مسئله، دو راه پیش‌ روست: طرح داستان‌ها پیچیده‌تر شوند و نویسنده بیشتر به توصیف بپردازد. ما طرح‌های بسیار ساده‌ای در داستان کوتاه داریم که این ویژگی در بعضی کارهای "روی موج١۴" نیز به چشم می‌خورد. این‌که نوبل ادبیان به آلیس مونرویی تعلق می‌گیرد که چهل صفحه داستان کوتاه دارد نشان‌دهنده‌ی این است که می‌توان بیشتر در داستان کوتاه دست به توصیف و پردازش زد و طرح‌ها می‌توانند پیچیده‌تر باشند.» اسطیری در پایان یکدست نبودن داستان‌های این مجموعه و رنگارنگ بودن شخصیت‌ها و موقعیت‌ها را علیرغم موضوع ثابت در کل داستان‌ها نقطه‌ی قوت دانست و با اشاره‌ی کوتاهی به هر داستان مجموعه‌ی "روی موج١۴"، چند جمله درباره‌ی هر داستان صحبت کرد.

بلقیس سلیمانی روی موج14


اما بلقیس سلیمانی، بخش دوم سخنانش را با اشاره به ادبیات زندان آغاز کرد: «در همه‌ی دنیا ادبیات زندان به صورت مستقل یک زیرژانر است؛ مثل بخش‌هایی از بینوایان هوگو یا کنت مونت کریستو یا پاپیون. اما در ایران ادبیات زندان بیشتر مربوط به ادبیات پس از انقلاب و تجارب گروه‌های سیاسی معارض از زندان‌های جمهوری اسلامی است. البته پایه‌گذار این نوع ادبیات در ایران بزرگ علوی است که در زمان رضاشاه به همراه 53 نفر به زندان رفت و حاصلش کتاب "ورق‌پاره‌های زندان" شد. این اثر یک حالت اسنادی-تخیلی دارد و چهره‌ای از زندان رضاشاه را برای ما ترسیم می‌کند.» سلیمانی در ادامه با انتقاد از ترسیم نشدن فضای زندان در کار عارفی افزود: «نباید زندان صرفا یک مکان باشد؛ بلکه باید تبدیل به شخصیت داستانی شود. مثل بعضی کارهای مارکز. اما این مسئله در کارهای عارفی دیده نمی‌شود و زندان مکانیت، به معنای هویت ندارد. یکی از دلایل این امر ایجاز وحشتناکی‌است که ما در فضای داستان کوتاه به سمتش رفته‌ایم.»

سلیمانی که خود مجموعه‌ی داستانک‌هایی با نام «بازی عروس و داماد»  دارد گفت: «بعضی داستان‌های "روی موج١۴" از نظر من داستانک هستند و نه داستان کوتاه. در داستانک مخاطب باید بخش وسیعی از رویدادها را در تخیل خود بسازد و داستان کلا بر اساس پایان‌بندی غافلگیرکننده است. ذهن ما ایرانی‌ها به شدت ساده است و انگار نمی‌توانیم طرح‌های پیچیده و شخصیت‌های فراوان روی کاغذ بریزیم. داستان‌های کوتاه در دنیا دیگر مانند غزل نیستند که صرفا شرح‌دهنده‌ی یک آن و لحظه باشند و باید بیشتر پرداخت شوند. داستان کوتاه دیگر صرفا خلاصه‌ی رمان نیست، بلکه هویتی مستقل دارد.»

این منتقد ادبی در ادامه از کمبود زندگی در بعضی داستان‌ها انتقاد کرد و بیان داشت: «مثلا وقتی درحال توصیف زندان هستیم، باید با توصیف زندگی در زندان خون را در رگ‎های داستان در جریان بیندازیم. روابط زندانیان، شوخی‌ها، صحبت‌ها و حتی تزیین اتاق‌های زندان به این امر کمک می‌کند. یک بخش از این مسئله به خاطر گذشت زمان است که نویسنده باید در جهت رفع آن سعی کند دیروز را به امروز بیاورد، نه این‌که خودش به دیروز برود. نویسنده می‌تواند با تکنیک‌های گوناگون مثل صحبت با اهالی آن زمان و یا مقایسه‌ی غیرمستقیم امروز با دیروز به گذشته پل بزند. یکی از دلایل عدم اقبال نسل امروز به داستان‌های تاریخی همین است که این نسل جوان خودش را در این کتاب‌ها نمی‌بیند، پس اثر تولیدشده، تاریخ مصرف‌دار می‌شود.»

سلیمانی سپس درباره‌ی عنصر تصادف در داستان‌نویسی سخن گفت: «تصادف نقش عمده‌ای در داستان دارد و خیلی‌ها مثل میلان کوندرا معتقدند کل زندگی برحسب تصادف است. اما برخی نیز قائل به رابطه‌ی علی و معلولی در داستان هستند. در کل باید از تصادف در داستان استفاده شود، اما نه به صورت زیاد. و همچنین باید برایش مبانی ضروری تعریف شود. ضمنا تصادف نباید در آخر داستان بیاید چراکه رویدادها و شخصیت‌ها فرصت توجیه منطقی تصادف را برای خواننده پیدا نمی‌کنند. در بعضی داستان‌های "روی موج١۴" نیز تصادف باورپذیر نشده‌است، مثل زندانی‌ای که در بدو خروج از زندان 2نفر از آشنایانش را می‌بیند.»

بلقیس سلیمانی، در پایان با تشکر دوباره از زهره عارفی و تبریک به او بابت نگارش این مجموعه‌داستان، از در نطفه خفه‌شدن و مغفول واقع‌شدن ادبیات انقلاب به دلیل جنگ تحمیلی سخن گفت و "روی موج١۴" را اثری دانست که می‌بایست 30 سال پیش نوشته و منتشر می‌شد.

زهره عارفی


در پایان این مراسم، نویسنده‌ی کتاب، زهره عارفی، ضمن تشکر از حاضران در جلسه و کسانی که امکان نقد کتابش در محیط مجازی و واقعی را فراهم کردند، از موسسه‌ی شهرستان ادب نیز به‌خاطر انتشار و کیفیت طرح جلد کتابش قدردانی کرد و نقدهای مطرح‌شده را مفید دانست و قول داد در کارهای بعدی خود از این نقطه‌نظرات سود بجوید.

لازم به‌ذکر است پانزدهمین جلسه‌ی نقد کتاب‌های داستان شهرستان ادب، ماه آینده با بررسی رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ» اثر محمدرضا شرفی خبوشان در محل موسسه‌ی شهرستان ادب برگزار خواهد شد.

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • بلقیس سليمانی: دوران ادبیات تهییجی گذشته‎است | "روی موج١۴" شعارزده نیست
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: