شهرستان ادب: وضعیت مسلمانان غزه، که امروزه به یک مسالهی جهانی تبدیل شدهاست و بسیاری از مردم دنیا –فارغ از ملیت و مذهب آنها- را درگیر خود کردهاست، تا به امروز انواع مختلفی از واکنشها را در میان مردم برانگیختهاست. این رفتارهای پاسخی، طیف گستردهای را در بر میگیرد؛ از واکنشهای سیاسی پرسروصدا مانند تظاهرات و شیوههای دیپلماتیکتر مانند درخواست از نمایندگان مجلس و وزرای امور خارجه برای تقبیح این جنایات در مجامع بینالمللی گرفته تا رفتارهای عامتری که توسط خود مردم و بدون هدایت و رهبری انجام میشود. در این میان، هنر به عنوان نوعی از بیانی متعالی که افراد بشر برای تاثیر بیشتر سخن خود از آن استفاده میکنند جایگاهی برجسته داشته و علاوه بر این نقشی بسیار حائز اهمیت در این زمینه بازی کردهاست. نقاشی، شعر، عکاسی و اخیرا موسیقی نیز در این زمینه بارها مورد استفادهی هنرمندان قرار گرفتهاست تا به این وسیله احساس خود را نسبت به جنایات اسرائیل و مظلومیت مردم فلسطین ابراز دارند.
مردم ایران، با توجه به زمینهی حقخواهی و حقطلبیای که در طول تاریخ و به خصوص تاریخ معاصر از خود نشان دادهاند، در این مورد نیز از پای ننشستهاند و فلسطین به یکی از موضوعات اصلی در ادبیات پایداری ایران تبدیل شدهاست و آن را روز به روز غنیتر و پُربارتر مینماید.
ادبیات پایداری به این دلیل که انواع مختلف ادبی را در بر میگیرد، این امکان را به وجود میآورد که مخاطبانی با سطح سواد متفاوت و علایق مختلف، از بخش ادبیات مقاومت فارسی، استفادهی خود را ببرند. علاوه بر این، ادبیات پایداری به دلیل اینکه شاخهای جدید از ادبیات بوده و به تازگی شکل گرفتهاست، ظرفیتهای کافی برای پذیرش انواع محتواهای جدید را در خود دارد و همین امر شاعران جوان را بیش از پیش ترغیب مینماید تا در این زمینه دست به آفرینش ادبی بزنند. علاوه بر همهی مواردی که در بالا ذکر شد، موضوع غزه به دلیل حساسیت آن و اهمیتی که به لحاظ دینی، انسانی و سیاسی برای ما ایرانیان وجود دارد نیز تمایل به پرداختن به موضوعی چون موضوع فلسطین را در میان شاعران و ادیبان تشدید مینماید.
در میان انواع مختلف ادبی، رباعی به چند دلیل یکی از قالبهای شعری مناسب برای طرح مسالهی غزه است. این دلایل به صورت خلاصه در ذیل آورده میشود:
اول- رباعی نسبت به غزل و قصیده و سایر انواع ادبی موزون دارای این مزیت است که در چهار مصراع سروده میشود و در مورد مسائل مهمی که به خاطرسپاری مخاطب در آن اهمیت دارد، قالبی بسیار کاربردی به شمار میآید.
دوم- این قالب شعری به نسبت قالبهای شعری جدید، مانند نو، سپید و موج نو، دارای وزن بوده و به مخاطبان این اجازه را میدهد که با استفاده از آن، بهتر آن را یادآوری نمایند.
سوم- کوتاهبودن این قالب شعری نیز این امکان را به مخاطبان میدهد که در استفاده از وسایل جدید ارتباطی، مانند پیامک و... از این اشعار استفاده نمایند. این امر، نکتهی مهمی به شمار میرود، از این جهت که وقتی مخاطب در همهی سطوح با این مسئله درگیر شود و این درگیری به وسیلهی هنری بیانی چون شعر ابراز گردد، در ذهن مخاطب پایدارتر بوده و وی را بیش از پیش ترغیب به واکنش عملی نسبت به این موضوع مینماید. در حالیکه، صورتهای دیگر هنری مانند فیلمهای احساسات برانگیز و تصاویر خشن، تنها برای مدت کوتاه رد ذهن مخاطب پایدار مانده و به صورت محدودتری مخاطب را ترغیب به انجام عملی در طولانیمدت مینماید.
چهارم- به دلیل وزنهای محدود رباعی، این قالب، قالبی مناسب برای شاعران جوان به حساب میآید و به آنها این امکان را میدهد تا مضمون کلام و احساس خویش را نسبت به مسالهی غزه به صورتی موجز و کوتاه به مخاطبان خود انتقال دهند.
در مجموع، این عوامل را میتوان، عوامل اقبال به رباعی از سوی دو گروه مخاطبان و شاعران دانست. در این زمینه، کتاب «سیب و زیتون» مجموعهای از رباعیهایی است که با موضوع غزه سروده شدهاست. قرار دادن سیب در کنار زیتون در عنوان این کتاب، یادآور کربلاست و موضوع کربلا به خودی خود برای مخاطب تداعیگر ظلمستیزی و ضرورت آن در اسلام است. این کتاب که در 72 صفحه و توسط دفتر اعزام مبلغ دانشگاه امام صادق (ع) گردآوری و به همت موسسهی مشکات مهر منتشر شدهاست، با مقدمهای از دکتر محمدرضا سنگری آغاز و با بخشی از پیام مقام معظم رهبری دربارهی کشتار مردم غزه در سال 1378 پایان مییابد. در این کتاب، 13 رباعی از 13 شاعر به نامهای میلاد عرفانپور، سید علیاصغر علوی، محمد مرادی، علی سلیمانی، سید محمد غاضی، بشیر خالقیپور، محمدمهدی حسنی، محمدصالح سلطانی سروستانی، محمدرضا مختارینژاد، محمدابراهیم یوسفی، سیدعلی انجو، بنیامین کتولی و سید محمدامین جعفری حسینی به چشم میخورد که با ترجمهای به زبانهای انگلیسی و عربی میتوان این رباعیها را در این کتاب دید و خواند.
دکتر محمدرضا سنگری، در بخشی از مقدمهی این کتاب آوردهاست:
«در باور ما کربلا قصهای است که در حافظه و خاطرهی تاریخ، فرجام و انجام دیگر حادثهها را یافته باشد.
کربلا و عاشورا، قصهی مکرر و سیال زیستن انسان است که به تمام تاریخ و جغرافیای انسانی دامن گستردهاست.
هرجا مظلومیت و مقاومت چهره نشان دهد و در قساوت و شقاوت برگریز باغ انسان را شاهد باشیم، آنجا کربلاست و غزه عاشورای سال 1430 بود، 1369 سال بعد از آن طوفان سرخ که در غروب غریب عاشورا وزید.
غزه همچون کربلا دو چهره داشت؛ یکسو شور، شکیب و شهادت و دیگر سو شرارت و شقاوت و شناعت.
غزه شبیهترین حادثهی عصر ما به کربلا بود.
محاصره بود و آتش و جنایت...»
نخستین رباعی موجود در این کتاب، مربوط به میلاد عرفانپور است:
«در دفتر کهنه، قصهی خون، خواناست
هرجا که نگاه میکنی، مشق خداست
دیوار فروریختهی مدرسه را
بردار و ببین چند نظامی آنجاست؟!»
سید علیاصغر علوی با این رباعی در این کتاب با مردم غزه همدردی کردهاست:
«بر نعش جوان، صدای کِل میآید
از دیدهی شهر، خون دل میآید
گرگی که به کودکانمان رحم نکرد
با جایزهی صلح نوبل میآید.»
در خصوص کتاب «سیب و زیتون» ذکر چند نکته شاید خالی از فایده نباشد:
نخست اینکه در این کتاب تنها به اشعاری اندک از مردان شاعر اشاره شدهاست و این موضوع نباید منجر به این مورد شود که زنان واکنش اندکی نسبت به موضوع غزه روا داشتهاند؛ چه اینکه اگر به درستی توجه کنیم، به خوبی در مییابیم که بخش قابل توجهی از ادبیات مقاومت را آثاری از زنان تشکیل میدهد که به ابعادی مهم در خصوص مسائل انسانی و احساسی که در غزه به وقوع پیوسته، توجه کردهاست. نکتهی دوم اینکه این کتاب تلاشی ناقص برای تبدیل رباعیات با موضوع غزه، به کتابی جهانی بودهاست. ترجمهی رباعیهای این کتاب به دو زبان عربی و انگلیسی نشاندهندهی این تلاش است، اما ترجمهی انگلیسی نه چندان خوبی که از اشعار این کتاب شدهاست، علاوه بر اینکه روح اشعار و زیبایی آنها را گرفتهاست، به یکی از اهداف اصلی این کتاب که جلب توجه جوامع اروپایی به مسئلهی غزه بوده نیز ضربهای جدی وارد آوردهاست. سوم، رباعیهای حاضر در این کتاب را میتوان تا حدودی بخشی از ادبیات آیینی ایران نیز به شمار آورد؛ زیرا از یک سو، شاعران برای تشریح بهتر و بیشتر موضوع غزه، با اشارات و تلمیحاتی نسبت به کربلا، به اشعار خود قابلیت حضور در پروندهی ادبیات آیینی را نیز دادهاند و از سوی دیگر، با توجه به اینکه ظلمستیزی و حقجویی یکی از مضامین اصلی دین اسلام است، میتوان این رباعیها را بخشی از ادبیات دینی به شمار آورد.
در مجموع میتوان گفت، رباعیهای پُرمایهای که در کتاب «سیب و زیتون» به چشم میخورد، تنها بخش اندکی از تلاشهای به ثمر نشستهی شاعران این مرز و بوم است که با حقجویی و ظلمستیزی خود از بهترین ابزار برای بیان احساسات و اندیشههای خود در خصوص مسئلهی غزه استفاده مینمایند.