غزل میلاد عرفانپور برای طلبه فداکار علي خليلي

میلاد عرفانپور شاعر جوان  کشورمان این شعر را به همراه یادداشت مختصری را در وبلاگ شخصیش منتشر نموده است:

حوادث تاسف بار اين روزهاو  شهادت و جراحت تعدادي از برادرانم در راه اقامه ي امر به معروف و نهي از منکر ،داغي به دلم نشاند و با تماشاي پيکر مظلوم وخونين علي خليلي ، آن داغ تازه تر شد .

آرامشي در چهره ات بود  آرامشي زيبا برادر!

خون تو را ديدم که مي ريخت ، چون خون عاشورا برادر!

خون تو شعري مستمر بود ، هشدار جنگي سخت تر بود

خون تو فرياد سحر بود ، واي از سکوت ما ، برادر!

  قرباني شهر فريبيم،در انقلاب خود غريبيم

بيدار کن ما خفتگان را ،بيدار کن ما را برادر  !

نبض خيابان هاي تهران  ، آهنگ تسبيح تو بوده است

بازآ که بي تو شهر مجروح، جان مي دهد بازآ برادر!

ما چون تو فرزند بهاريم ، ما هم وريدي سرخ داريم

بايد يکي برخيزد آري ، اما چرا تنها  ، برادر!

اندام خونين تو اينک، خود روضه خوان نينوا شد

آري هواي گريه داريم  ،اجر تو با زهرا (س) ، برادر!

...

حبل الوريدت را بريدند ، گويا خدا نزديک تر شد

خون تو را ديدم که مي ريخت...نفرين به تيغ نابرادر!