موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

وحید جلیلی و علی محمد مودب در برنامه راز

02 شهریور 1391 21:37 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
وحید جلیلی و علی محمد مودب در برنامه راز
سیزدهمین قسمت برنامه راز در پی گیری بحث سه شنبه شب با موضوع چالش ها و ظرفیت های جبهه فرهنگی و با حضور وحید جلیلی (سردبیر مجله راه) و علی محمد مودب (شاعر و پژوهشگر) روی آنتن رفت.

در این قسمت نیز نادر طالب زاده و مهمانان راز به طرح انتقادات و پیشنهاداتی از رسانه ملی پرداختند و بر تغییر رویکرد فضای رسانه ای تاکید کردند.


 "در رسانه ملی برنامه ها رنگ مذهبی دارند اما طعم مذهبی ندارند"

وحید جلیلی ابتدا به بازخورد های قسمت قبل اشاره داشت و بیان کرد: گلایه ها از برنامه قبل این بود که بحث متشتت و پراکنده بوده است. در پاسخ باید بگویم که مجموعه این بحث ها ضریب درستی در رسانه ندارند و وقتی در یک برنامه بخواهیم انواع بحث های این چنینی را به همراه راهکارها و پیشنهادات مطرح کنیم، امکان جامع و مانع بودن بحث وجود ندارد. چرا بحث
های فرهنگی در شرایطی که نام آن را جنگ نرم گذاشته ایم ، در رسانه ملی جای ندارند؟ در رسانه ملی برنامه ها رنگ مذهبی دارند اما طعم مذهبی ندارند.

وی با اشاره به نگاه جبهه فرهنگی انقلاب در قیاس با سایر کشورها، افزود: عربستان و مالزی و امارات هم شبکه قرآن دارند اما در نگاه آن ها دین یک سوژه است که عده ای به آن علاقمندند همانطور که عده ای به ورزش و عده ای به فیلم علاقه دارند، با این نگاه کار دینی محدود می شود. در نگاه جبهه فرهنگی انقلاب دین یک رویکرد است و با این نگاه به هر حوزه ای چشم
بیندازیم، حرف برای گفتن زیاد است.  ما مخاطبان را عادت داده ایم به این که موضوع ارزشی قرآن و دفاع مقدس باشد در حالی که جبهه فرهنگی در حوزه های مختلف حرف دارد و امکانات جمهوری اسلامی باید به این حرف ها اختصاص
یابد. آن چه اسلام ناب را از اندیشه های مذهبی متناظر جدا می کند همین است که برنامه راز وقتی در یک قسمت به کاداستر می پردازد به اندازه آن قسمت ارزشی است که در آن به فتح خرمشهر یا کربلای پنج می پردازد.

سردبیر مجله راه یادآور شد: ویژگی رزمنده ها و افراد ارزشی دفاع مقدس این بود که اگر می گفتند کربلا، کربلای زمان را فراموش نکرده بودند. در آن زمان هم افراد مذهبی بودند که از دماغشان خون نیامد و اصلا رنگ جبهه را ندیدند، امروز ما باید والفجر8 زمان را دریابیم. «کلّ یَوم عاشورا و کلّ ارض کربلا» حرف جبهه فرهنگی است و نمی تواند این نگاه سکولار را تحمل کند. در رسانه ملی قرار است 10 سریال ساخته شود، این ملت انبوهی از ماجراها را از سر گذرانده اند که مملو از موضوعات جذاب و دراماتیک برای به تصویر کشید است اما در این 30 سال هیچ ماجرای این چنینی وارد رسانه نشده است. در سال 60 رییس جمهور ما را شهید کردند، اگر ایرانی ها از ترور رییس جمهور امریکا فقط حمایت کرده بودند، آن ها چند فیلم با این محوریت می ساختند؟ ورود به این فضاها تغییر رویکرد در رسانه ملی را می طلبد. ما ظرفیت کم نداریم اما چرا این ها در روزنه های محدود رسانه می مانند و ظهور جذاب نمی کنند؟ چرا به این دست موضوعات بااهمیت به اندازه یک/دهم
لیگ برتر پرداخته نمی شود؟ تغییر رویکرد رسانه فضا را برای طرح این مباحث باز می کند و این، ضرورت اصلی مقطع کنونی ما است به خصوص با شکل گیری ابعاد جدید جنگ نرم. نقطه آغاز این تغییر رویکرد نیز رسانه ملی است و
مطمئنا جهش بزرگی ایجاد خواهد کرد.

علی محمد مودب در تایید این مطالب عنوان کرد: در جریان انقلاب نسل شما حضور داشت، مردم همه در آن حضور داشتند و حتی امثال ما که بچه بودیم برای انقلاب شور مضاعفی داشتیم. مردم همچنان با همان انرژی حضور دارند اما گاهی در اثر غفلت های کوچک در دوره های خاصی، انقلاب در دست انداز افتاد و گاهی گرایشات فرهنگی برخی جوانان ما را هشیار کرده است. در این دست انداز ها ما بیدار شدیم و متوجه شدیم که باید بیستیم و خوب شد که بیدار شدیم چون گاهی همین افرادی که انقلابی هستند، در زندگی فرو رفتند و دچارغفلت شدند. جوانان امروز هم مانند همان جوانان اول انقلاب پرشور و پایه
هستند و با همان خلوص کار می کنند و حتی این جوانان، به خاطر دانشگاهی بودن و تحصیلات هشیارتر هم هستند.



وحید جلیلی با تشریح دو راه ایجاد انگیزه در جوانان بیان کرد: شرایط زمان تغییر کرده است، یک راه ایجاد انگیزه و انرژی در جوانان نشان دادن تهدیدات است اما راه دوم اعتنا و فرصت ها است که ما در این مورد مشکل داریم. ما در شناسایی فرصت ها کم گذاشته ایم. آقا اشاره کردند که دانشجویان باید تاریخ انقلاب را بخوانند و این بد است که دانشجوی ما از تاریخ انقلاب سر در نیاورد. من برگه های دانشجویان دانشکده صدا و سیما را تصحیح می کردم و دانشجوی رشته کارگردانی که ترم بعد فارغ التحصیل می شود، پاسخ هایش تعجب آور بود! حرف من این است که ما به لحاظ مضمونی انبوهی از سوژه ها را داریم که می توانند دست مایه کارهای سینمایی بشوند اما خودمان را از این ها محروم کرده ایم.

جلیلی یادآور شد: ما در حال جمع آوری تاریخ شفاهی انقلاب هستیم، وقتی سراغ افراد مختلف می رویم، این ها چقدر حرف برای گفتن دارند و اقیانوسی از مضامین جدید را به چرخه فرهنگی ما وارد خواهند کرد. عمده سریال های تلویزیونی ما در آپارتمان های چنین و چنان در فلان محله تهران ساخته می شود که اثری از فرهنگ و تاریخ ما را دربر نمی گیرند. فضای تولیدات فرهنگی ما توسط جریان روشنفکری و مدیران فرهنگی کم مایه محدود شده است و به خاطر غلبه نگاه های روشنفکری و خاص تبدیل به یک بازار محدود شده است. باید مدیران و مسئولان فرهنگی، انقلابی تر پای کار بیایند و فرصت ها را در نظر بیاورند.

مودب با ذکر تجربه ای از یک روستا ادامه داد: یک روحانی جوان به روستای ما در تربت جام آمد، در زمانی که او آمد جمعیت مسجد روستا 7 یا 10 نفر می شدند. این جوان کمی در روستا گشت و افراد را شناسایی کرد و کم کم عده ای از جوانان را دور خود جمع کرد. زمانی که این جوان در حال رفتن از روستا بود جمعیت نمازگزار از ظرفیت مسجد بیشتر می شد و تعدادی از صف ها خارج از در مسجد تشکیل می شدند. در همان زمان یک تئاتر توسط بچه های دانش آموز روستایی با موضوعات محلی خودمان نوشته شود که افراد مسن روستا در این تئاتر نقش بازی می کردند و مردم در حسینیه جمع می شدند.

جلیلی با اشاره به خطرناک بودن انکار در فضای روشنفکری افزود: با ورود نگاه دینی انقلاب اسلامی، یک شکوفایی فرهنگی ایجاد می شود. تجربه فرهنگی  انقلاب باید پبت شود و الگوگیری شود وگرنه افکار روشنفکری اجازه استفاده از این تجربه ها را نمی دهد.  در کشور ما افرادی به عنوان شاعران و هنرمندان بزرگ شناخته شده اند که مثلا شاعری است که در مورد نلسون ماندلا شعر دارد اما یک شعر در مورد حضرت امام ندارد گویا انقلاب اسلامی هیچ دستاوردی نداشته است. یک انکار بزرگ در فضای روشنفکری حاکم است که متاسفانه در برخی دستگاه های ما نیز به وجود آمده است. جبهه فرهنگی معتقد
است این ملت صدها جوان را فدا کرده و یک تجربه عمیقی کسب کرده که این تجربه باید توسط نسل جوان در حوزه های مختلف پیاده شود.

طالب زاده در همین رابطه به گفته های مخالفان در آغاز فتنه 88 اشاره و بیان کرد: دنیا با تفکر هیچ دولت و کشوری کار ندارد، کسی با تفکرات روسیه، چین یا هند برخوردی ندارد، فقط اسلام است و در وسط این آتشفشان ایران قرار دارد. مخالفان به لحاظ تبلیغی علیه اسلام دیگر شمشیرهایشان را از رو بسته اند. زمانی که هنوز تقلب در انتخابات88 هنوز ثابت نشده بود،
اولین حرفی که رسانه هایشان زدند، تغییر رژیم بود و همان جا اعلام کردند که همه گزینه ها روی میز است! گویا تغییر رژیم به همین سادگی است! زمانی که متوجه شدند که تغییر و امثال آن شدنی نیست هجمه تبلیغات علیه ما را به کار گرفته اند. حالا اگر فرهنگ نباشد آتشفشان فرو می نشیند و بادی فرهنگ را تقویت کرد.

جلیلی در ادامه یادآور شد: 36 بار با دفتر یکی از آقایان تماس گرفتیم تا چند پرونده فساد را با چند کارگردان در جریان بگذارند و رسانه از این طریق به فرهنگ کمک کند. عاقبت ایشان گفتند که استخاره بد آمده و من نمی آیم! فساد رسانه ای حال حاضر این است که «بازی ها را جدی می کند و جدی ها را به بازی می گیرد» چقدر اهمیت دارد که کدام تیم لیگ برتر ببرد و کدام
ببازد؟ اما این تعداد انبوه روزنامه ها در این مورد می نویسند!

مودب با بیان این نکته که «ما فقط نباید خلل ها را ببینیم» بحث را پی گرفت: زحمت هایی هم دارد کشیده می شود. الان 24رمان نوجوان چاپ شده که همه انقلابی و زیبا هستند. مخالفان به حوزه های سلبی دامن می زنند اما ما باید وارد عرصه های ایجابی شویم و آن چه احتیاج است را به دوش بگیریم. یک رمان پوچ گرایانه چاپ می شود، آنقدر بزرگش می کنیم که تبدیل به نوعی تبلیغ می شود. در تهران چند خانم بدحجاب هست؟ سوال این است که ما برای باحجاب ها چه کرده ایم؟ شبکه فارسی زبان برنامه می سازد و مردم را سرگرم می کند، دلش هم نمی سوزد اما ما برای مردم چه می کنیم؟ از امام رضا(علیه
السلام) یک ضریح و گنبد و کفتر در اذهان مردم جا می دهیم در حالی که امام رضا(علیه السلام) یک جهان تمام نشدنی هستند و روایات بسیاری در مورد ایشان هست. مردم تشنه معنا هستند، ما برای این مردم چه می کنیم؟

طالب زاده اظهار داشت: ما یک کار با محتوا و سطح بالا می سازیم اما می رود تا 10 سال بعد! یعنی کثرت نداریم ، همین موضوع تبیین تاریخ انقلاب یا امام رضا(ع) را باید با نوآوری و پروراندن موضوع، تکرار کنیم. چقدر افراد بااستعداد در حوزه های مختلف هنری هستند که اصلا دیده نشده اند. چرا نباید این نوابغ بروز کنند؟

جلیلی در واکنش به این پرسش گفت: چرا دیده نشده اند چون عده ای دیگر به جای آن ها دیده می شود! یک روز اگر روزنامه کیهان را ورق بزنید با عده کثیری از روشنفکران ضددین آشنا می شوید اما یک استاد دانشگاه حزب اللهی را نمی شناسید. در اردوهای دانشجویی و فرهنگی مداوم تهدیدات دشمن را به بچه ها گوشزد می کنیم به نظر من دشمن را زیاد بزرگ کرده ایم. یک سخنرانی من شنیدم که فرد می گفت «خیالتان را راحت کنم، یک لیوان آب خورده نمی شود مگر فراماسونری برای آن برنامه ریزی کرده باشد»! این ها اغراق شده است و به خرافات می انجامد.

طالب زاده تاکید کرد: من معتقدم بعضی چهره ها باید به برنامه بیایند، اصلا مهم نیست که برنامه چه می شود فقط این چهره ها دیده بشوند. پیشتازان انقلاب گویا فراموش شده اند. این ها افراد حقیقت جویی هستند که قلم خوبی دارند یا در هنرهای تجسمی، در مستندسازی یا در شعر در حال دفاع کردن هستند. دیده شدن این افراد روح بخش است و مردم با دیدن این ها متوجه می
شوند که خداوند برای لشگر حزب الله نیرو قرار داده است. واقعا تعجب برانگیز بود که در برنامه دیشب متوجه شدیم دکتر عباسی ـ فرد بااستعداد و فعالی هستند در حوزه انقلاب ــ هنوز مستاجر هستند!

جلیلی بار دیگر از رسانه انتقاد کرد و گفت: دغدغه اول این افراد این است که حرفشان شنیده شود. کسانی که کوچکترین دغدغه ای از اسلام و انقلاب ندارند، به تلویزیون راه دارند و از آن چه که هیچ جایی در مسائل این ملت ندارد، خاطره می گویند اما اثری از دغدغه مندان اسلام و انقلاب در رسانه نیست. یک بایکوت نامرئی به وجود آمده است.

مودب به بعد دیگری از نبود عدالت رسانه ای اشاره کرد و اظهار داشت: چرا تهرانی در اذهان برخی شهرستان ها باید اسطوره باشد؟ در مورد آقای ریگی که دستگیر شد، اعتقاد من این بود که مشکل از دیده نشدن این افراد است، چرا بچه های آن شهر نباید در رسانه ملی دیده بشوند؟ یک فرد شهرستانی مجبور است برای شناساندن خودش به تهران بیاید و آوارگی بکشد تا بتواند توانایی خودش را نشان دهد. این موارد از نبود عدالت رسانه ای ناشی می شود. تصویر رسانه به تهران و آن هم محله های مشخصی و افراد محدودی از تهران محدود شده و این آسیب بزرگی است.

در این بخش راز، قسمت های کوتاهی از مستندهای «پایان فراموشی به کارگردانی محمدمهدی خالقی»، «یزدان تفنگ ندارد به کارگردانی حسین شمقدری»، «ایران سبز به کارگردانی محمدرضا دهشیری» و «مهارنشده» به نمایش درآمد و جلیلی در مورد این مستندها این گونه توضیح داد: این ها نمونه کارهای جوانان ما است که بیرون از بورکراسی و حمایت های مدیران ساخته شده است. دو نکته از این مستندها برمی آید: اول آن که نیروهای تولیدگر معطل دستگاه های فرهنگی نیستند و احساس وظیفه کرده و مشغول کار هستند البته تعدادشان هم کم نیست. نکته دوم آن که مضامین این مستندها آن مضامینی است که هرگز به فضای رسانه ما راه نیافته اند. مهار نشده نشان می دهد که ایران کجا قرار دارد و یک ایرانی در پایان تماشای آن، احساس غرور و اعتماد به نفس پیدا می کند. چرا این ها به رویکرد غالب در فضای رسانه ای تبدیل نمی شود؟ در جشنواره اخیر فیلمی راجع به روستای ایران ساخته شده بود که 90 دقیقه سیاه نمایی و تلخی و نفرت را به تصویر می کشید و حتی یک پلان اجازه نگاه مثبت به مخاطب نمی داد، این فیلم حتی با واقعیت هم هماهنگی نداشت. ما که متهم به سیاه نمایی و انتقاد هستیم، انتقاد را به هدف اصلاح ذکر می کنیم نه در جهت تخریب و تحقیر.


مودب به نکته جالبی اشاره کرد و افزود: زمان در حال عوض شدن است و این خوب است، آن ها ـ مخالفان ـ حرفشان را بزنند دیگر نوبت جمهوری اسلامی است که عقایدش را مطرح کند. زمانی جوانان ما کار خودشان را کردند و در برابر تیر و ترکش و گلوله بدن هایشان را سپر کردند و ما رزمندگان امروز هستیم و چهره های بسیاری وارد این عرصه شده اند. من معاونت دفاع مقدس را دیدم که مشغول کار بر روی دغدغه های آقا بودند و کار می کردند. زمانی ما به این ها گوشزد می کردیم اما حالا همه دست به کار شده اند و نیاز به تلنگر ندارند.

جلیلی نیز متذکر شد: جبهه فرهنگی مجموعه ای از سنگرها است و ما سنگرهای خوبی در عرصه های مختلف داریم، کار رسانه نشان دادن این سنگرها به هم و  ارتباط دادن این ها به یکدیگر است مثل بیسیم چی و از طرف دیگر نیز رسانه باید دیده بان نیز باشد و دشمن را رصد کند.

وی با تاکید بر یک نکته استراتژیک ادامه داد: مخاطبان ما شاید قلم خوبی نداشته باشند، شاعر نباشند اما باید بدانند که اگر خود را یکی از اعضای  جبهه بدانند، کار هست. همان طور که ما در جبهه های جنگ به انواع شغل ها احتیاج داشتیم، امروز هم به حلقه های توزیع نیازمندیم. یک معلم مدرسه، یک مسئول کانون در یک مسجد و همه و همه اگر خود را عضو این جبهه بدانند،
کارشان روشن می شود. اگر حلقه توزیع تکمیل شود به رشد تولید کمک خوهد کرد.

جلیلی در پاسخ به سوال طالب زاده مبنی بر این که چقدر فرصت طرح دغدغه هایش را در تلویزیون داشته است، گفت: مدتی در سال های 76ــ75 در صدا و سیما بودم اما فضا برای امثال من آنقدر جذاب نبود که بمانم. به همین خاطر جذب مطبوعات شدم.
مودب در بیان عطش نسل جوان به شنیدن و آگاهی بیان کرد: گاهی به اشتباه فکر می کنیم بازی و سرگرمی ارجحیت دارد درحالی که همین بحث ها خودش سرگرم کننده هست، گاهی یک محقق یا پژوهشگر از یک بازیگر جذاب تر است. این نوع
سوژه ها اگر ضریب داده شوند، نسل جوان تشنه آن ها هستند. بازیکن فوتبال در محل زندگیش برای همه شناخته شده است اما یک نویسنده که 80کتاب دارد را  همسایه اش نمی شناسد. گاهی دانشجویان جوان تا صبح پای حرف های ما می نشینند. در فرمایشات آقا هم این نکته ذکر شده بود که باید چهره های فرهنگی مانند بازیگران و ورزشکاران دیده بشوند و فرصت حرف زدن به آن ها داده شود.

منبع خبرنامه دانشجویان ایران

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • وحید جلیلی و علی محمد مودب در برنامه راز
  • وحید جلیلی و علی محمد مودب در برنامه راز
  • وحید جلیلی و علی محمد مودب در برنامه راز
  • وحید جلیلی و علی محمد مودب در برنامه راز
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.