شهرستان ادب: با خبر شدیم برادرنوجوان شاعر ارزشمند کشورمان جناب آقای حجه الاسلام و المسلمین محمد حسین انصاری نژاد به دیدار حق شتافتند.
مجموعه شاعران و عوامل موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب این داغ و و سوگ ناگهانی را به خانوادۀ محترم انصارینژاد تسلیت میگوید و آمرزش و رحمت را برای آن نوجوان عزیز آرزومند است.
گفتنیست حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد حسین انصاری نژاد در فراق برادر خود قصیده ای سروده است:
در فلق بردند پاورچین و پاورچین مرا
بال بال دسته ای قو پشت این پرچین مرا
می گشایم چشم بر گلدانی ازیاس بهشت
یک نفر می خواند آنجا سوره ی یاسین مرا
لاله ی درباد را هر دم مجسم می کنید
لاله پوش این گونه درراه است فروردین مرا
کودکی های غریب یوسفم باترس چاه
می برد اما صدای پای بن یامین مرا
در شگفتم از سپهر وبازی شطرنجی اش
قسمت از شطرنج او شد شاه بی فرزین مرا
بال ها را می تکانیدای تمام کبک ها
تا کند دستی رها از پنجه ی شاهین مرا
رد شدم از رهگذارکوچه های کودکی
خواند مادر تلخ تر لالایی شیرین مرا
خواستم باشم عصای دستت اما ای پدر
پیش چشمت کرد تیغ آسمان گلچین مرا
عکس من بر کوچه در قاب گلایل مانده است
حجله ای بستند با تذهیب و با تزیین مرا
حجله بستند و عطارد بود وگلریزانی اش
تا که شد در دسترس تر خوشه ی پروین مرا
چارپاره گفت درسوگم خلیل شعرنیز
داده باجان پاره هایش زنبق ونسرین مرا١
لیله القدراست و سهمم شامگاه قبر شد
می کنند اهل ولا با چشم تر تحسین مرا
سنگ بگذارید روی سینه ام آهسته تر
خوابگاهی بوده چون پرهای بلدرچین مرا
سیدی خوابید بین قبر،یک دم جای من
با گلاب روضه هایش کرد عطر آگین مرا٢
اِفهم اِفهم یاحمید! اینجاست صبح رستخیز
داد با نام شهید کربلا تلقین مرا
اِفهم اِفهم بود پژواک شهادت نامه ام
خواند بین مستطیل جعبه ای چوبین مرا
سنج و دمام آمد و داغ محرم تازه شد
کرد آن داغ غریب این گونه زخم آجین مرا
مرگ حق است و قیامت نیزچندان دیر نیست
هان نیازارید با چشمان تر چندین مرا
مرگ حق است و به جزتسلیم دیگرچاره کو
نوشدارو بر شما صبر آمد و تمکین مرا
مرگ حق است و معادآگاه باید زیستن
این شهادت نامه را خواندید بر بالین مرا
"این چه پروازاست یا رب در پر نگشوده ام"٣
می برد سوی کدامین باغ علیین مرا
با تمام کودکی گرم دعایم درسفر
بشنو از سوی ملایک پشت هم آمین مرا
بیش از این ای روضه خوان از غربت قاسم بگو
روضه ها زیباست اما خوشتر آمد این مرا
١-اشاره به چارپاره زیبایی که استادخلیل شفیعی درسوگ حمیدرضا وتسلای برادرسرودند
٢-اشاره به خوابیدن شاعروذاکرآل الله،سیدابوالفضل مبارز در قبربرادرم بود که پدرم بادیدن آن منظره،سخت گریست وگفت قلبم سبک شد
٣-از بيدل
٩٥/٤/٧ مصادف با ٢١رمضان ١٤٣٧ه.ق سالروز شهادت مولاى متقيان ،اميرالمؤمنين (ع)