موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
کارگاه داستان شهرستان ادب با تدریس مجید قیصری

امروزه نویسندگان دنیا به سمت قصه گویی رفته اند

11 بهمن 1395 19:34 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
امروزه نویسندگان دنیا به سمت قصه گویی رفته اند

شهرستان ادب : در ابتدای جلسه این هفته «مکتب بازگشت»، داستان «تیغ» از ولادیمیر ناباکوف خوانده شد. سپس آقای سیدحسین موسوی نیا نقد و بررسی داستان را شروع کردند. به گفته ایشان، شخصیت اصلی، که همان مرد سلمانی باشد، از گذشته پرهیجان خود فرار کرده و به زندگی جدید به ظاهر آرامی روی آورده است. شخصیت دوم که آمده تا موهایش را مرتب کند، به ظاهر فرد متشخصی است و می خواهد انسان جدیدی بشود که از گذشته اش بریده است. خانم صادقی گفتند که تیغ یک داستان شخصیت است. ما با فردی جنگی طرفیم که از طرف مقابلش در جنگ نفرت دارد و در موقعیت سلمانی، امکان انتقام پیدا می کند. اما او تهدید به مرگ را عملی نمی کند تا با تحقیر طرف مقابل، شخصیت او را از بین ببرد. آقای خانی گفتند که مرد سلمانی با تحقیر مهاجر روس شکنجه گر انقلاب بلشویکی که در کشور آلمانی زندگی می کند، انسانیت او را می گیرد و به ربات یا مجسه تبدیلش می کند. او در حالی از در سلمانی بیرون می رود که نه بینشی برای خودش دارد (چون چشمانش بست هاست)، نه اراده ای دارد (چون پس از هل دادن مرد سلمانی راه یم رود)، و نه آگاهی. انسانیت و فردیت از او گرفته می شود تا مانند یک جزء در کل اجتماع گم شود. آقای قیصری تبار این داستان را به دو داستان دیگر برگرداندند. اول به داستان «نزد سلمانی» آنتوان چخوف، و سپس به داستان «قبل از کشتار» هنرناندو تلت. در داستان دوم هم یک نفر زیر تیغ سلمانی است، اما مرد سلمانی جرأت بریدن رگ را ندارد. اما در داستان تیغ، مرد سلمانی بر دیگری مسلط است و انتقام را در تحقیر می بیند. ایشان به تیزهوشی نویسنده در روایت درگیری های سیاسی دو نفر اشاره کردند و خودداری او از پرداختن به ماجرای سیاسی و رسیدن به مسأله انسانی را ستودند. آقای عزتی به این نکته اشاره کردند که داستان در یک دنیای آزاد روایت می شود، یعنی در آلمان غیرایدئولوژیک. مرد سلمانی ریش شکنجه گر را می زند تا در دنیای آزاد، او را با خودش روبه‌رو کند، البته بدون زوائدی که دارد. این روبه‌رو شدن باعث می شود مرد خودش را بشناسد و در جامعه گم شود که همان انتقام است. آقای اسطیری به گذشت نویسنده از موقعیت خشونت بار شکنجه کردن و یادآوری خاطرات آن می گوید. نویسنده نه بار سیاسی را پررنگ کرده، و نه حتی بار عاطفی برخورد شکنجه شونده با شکنجه کننده را. آقای محمدامین اکبری اذعان داشتند که نوینسده توانسته به خوبی ویژگی های مردم روس و تفاوت آنها را با مردم کشور آلمان، با تمرکز بر چهره ایوانف، نوع سلمانی کردن وی، زدن ریشش و غیره به خوبی نشان دهد. خانم علی عسگری شرمساری شکنجه گر را به تراشیده شدن ریشش در مقابل یک روسی دیگر مربوط دانستند و این موقعیت را دلیل خوبی برای باز نکردن چشم در طول سلمانی می دیدند. خانم حصیرچی هم تیغ را نماد تقابل دو دسته از مردم دانستند که به خشونت های انقلاب و شکنجه بعد از آن اشاره دارد. نویسنده توانسته با نمایش تقابل دو انسان، دودستگی را از جامعه دور کرده و بر عهده سردمداران جامعه بیندازد. از نظر ایشان پیام داستان این بوده که روزگار، هر زمانی با عده ای بازی می کند. برخی را بالا می برد و بعضی را زیردست آنها قرار می دهد.

در ادامه داستان کوران نوشته خانم زهرا سادات ثابتی توسط ایشان قرائت شد. آقای محمد قائم خانی به شباهت این کار با بخشی از دغدغه اورهان پاموک در نام من سرخ اشاره کردند. در آنجا پاموک می گوید که نقاش سنتی، کار اصلی خود را زمانی می کشید که بینایی اش را در اثر کار زیاد از دست می داد و از روی نقشی که در دل داشت به کارش ادامه می داد. در این داستان هم شخصیت اصلی، از دنیای خواندن کتاب و متن جدا می شود و به زبان بریل، که نمادی از زبان رمزی بیگانه برای مردم است، به دنبال معرفت درونی شده می رود. آقای ولی پور شباهتی بین این کار و رازهای سرزمین من براهنی پیدا کردند. درآنجا هم پسری با سیدی برخورد می کند که سوره معارج را برایش می خواند. شباهتی هم بین این داستان با موسیو ابراهیم و گل های قرآن اریک امانوئل اشمیت هست. در آنجا هم پسرک که به موسیو ابراهیم به چشم مرشد می نگرد دچار تحولی رو به کمال می شود. آقای اسطیری با این نظر مخالفت کردند و گفتند سیر تحول پسربچه در آن داستان، آفاقی است نه انفسی و به اشراقی نمی رسد. در رازهای سرزمین من هم پسربچه به آن حادثه معرفت ندارد، ولی در داستان «کوران»، چشمان امین به تدریج کم سو می شود و او کاملا به موقعیت خودش آگاه است. آقای مصطفی رضایی تعداد شخصیت ها را برای داستان کوتاه زیاد دانستند. نثر و زبان کار خوب بود و حتی بخشی از بار صحنه پردازی را هم انجام می داد، ولی در کل ضعف صحنه پردازی به چشم می خورد. شخصیت امین چندان هم حالت عرفانی نداشت. او یک آدم فرهنگی است که انسان های دیگر را با دنیای کتاب و فرهنگ آشنا می کند. داستان روایی است ولی پیچیدگی طرح داستان باعث شده چندان به چشم نیاید. آقای موسوی نیا به اختلاف مدرسه و مکتب خانه و نیز سیر امین از درس خواندن به کسب معرفت درونی اشاره کردند که این سیر و نام او و دعوت پنهانی اش به راه درست، مخاطب را به فضای خاصی رهنمون می کند. خانم صادقی ارجمند گفتند داستان سیر و سلوک عرفانی نیست. داستان بچه ای است که در کودکی ضربه ای به سرش وارد می شود و سال ها بعد بینایی اش را از دست می دهد. او کم کم به درس و کتاب علاقه پیدا می کند و همین، رابطه اش را با خانواده سنتی اش به چالش می کشد. خانم حصیرچی گفتند که داستان زمان و مکان ندارد، و مدام بین گذشته و حال در رفت و آمد است. اضافه گویی ندارد ولی شخصیت های زیاد، به آن لطمه زده است. آقای عزتی گفتند که ما با یک داستان کامل طرف هستیم که خواندنش لذت بخش است. درد نیای امروز هم نویسندگان به سمت قصه گویی رفته اند و پر و پیمان به روایت می پردازند. این داستان هم در همین مسیر گام برداشته و موفق هم بوده است. خانم سیده عذرا موسوی گفتند که نویسنده باید دنیا را از دید همان بچه ببیند. توصیف جزئیات محیط اطراف با آن چشم تارِ رو به کوری، ممکن نیست. توصیفات باید گذرا و از پشت عینکی مات و باران خورده باشد. نکته دیگر اینکه پیرنگ نقص دارد و شخصیت ها سر جایشان نیستند. شخصیت ها رها شده اند و قصه ها نیمه کاره می مانند. تعلیق داستان تا نیمه کار خوب است، اما در نیمه دوم دچار ضعف می شود و در یک سوم پایانی، انرژی و حرارت اولیه را از دست می دهد. آقای عیوضی گفتند که نویسنده باید جزئیات زیادی را تغییر بدهد تا داستان کامل شود. در داستان، هابیل و قابیل، مسیح، پیام بر اسلام، خیام، کوزه گرو  کوزه خر حضور داشتند. این همه اطلاعات برای یک داستان کوتاه خیلی زیاد است. آقای قیصری پاشنه آشیل متن را پیرنگ خطی آن می دانند. قصه باید از انتها شروع بشود، یعنی از زمانی که مردم می فهمند که او حافظ قرآ نشده و از او می خواهند این قضیه را اثبات بکند. این همان بهانه روایت چگونگی حافظ شدن قرآن پسرک است. روایتی که باید با سختی و زجر درونی همراه باشد و به دنبال کتمان مقامات باشد. توقع از چنین کسی نیست که سیر و سلوکش را با جزئیات بگوید، بقیه باید از زیر زبانش بکشند بیرون. در عین حال پیرنگ کشف و شهود برای داستان کوتاه، بزرگ است چون فرصت پیدا نمی شود.

کارگاه داستان موسسه شهرستان ادب، یکشنبه ها ساعت 15 در موسسه برگزار می گردد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • امروزه نویسندگان دنیا به سمت قصه گویی رفته اند
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.