شهرستان ادب: آخرین یادداشت کتاب خاتم در پروندة شهرستان ادب ویژة جشنوارة خاتم، یادداشتی است از علی ششتمدی که مروری است بر داستانهای این مجموعه و فعالیتهای جشنوارة خاتم. این یادداشت را با هم میخوانیم:
جشنواره خاتم و سعی و تلاشی که برای انجام این حرکت فرهنگی انجام شد، اهداف و نتایج ارزشمندی داشت که لازم است در جای و مجال خود مورد تحلیل قرار بگیرد. «کتاب خاتم» هرچند حاصل این پروسه است، اما در حال حاضر، به عنوان یک کتاب، موجودیت مستقل دارد و میتوان آن را به عنوان یک «مجموعه داستان» مورد نظر و تحلیل قرار داد.
عنوان «خاتم» که هم برای کتاب و هم اصل جشنواره انتخاب شده بود، از زوایای مختلف قابل بررسی است: اول آنکه یک واژه است و کوتاه. عنوان هرچه کوتاهتر، استفاده و کاربرد و تبلیغ آن گستردهتر میشود و زوایای معنایی آن نیز گسترش مییابد.
این واژه اصالت فارسی ندارد، اما در کاربردهای وسیعش، مفاهیم زیادی را از این فرهنگ، به خود جذب کرده است؛ بنابراین یک مخاطب فارسیزبان ـ و به خصوص ایرانی ـ وقتی واژه «خاتم» را میشنود، دریایی از معانی و مفاهیم را در ذهن خود شکل میدهد.
داستانهای جمعآوری شده در این کتاب، اولاً از زیر عینک تیزبین داوران گذشتهاند و ثانیاً با ویراستاری خوب، از نظر نثر، به شکل یکدست و منظم، ظاهری ارزشمند ارائه کردهاند؛ بنابراین ما به عنوان مخاطب، با یک مجموعه از داستانها طرف هستیم که از منظر فنی و ادبی، دارای انسجام، ساختار و نظم است. این مسئله، شاید از نگاه یک مخاطب عمومی قابل درک نباشد، اما نبودن اشکالات و بینظمیهای ظاهری، در هنگام خوانش و مطالعه به او آرامش میبخشد و او بدون اینکه درک کند، کتاب را یک مجموعه سهل و ممتنع و راحت درمییابد.
داستانهای این کتاب را باید به دو دسته تقسیم کرد:
1) دستة اول داستانهایی است که برای پرداختن به موضوع، به عمق تاریخ سفر کردهاند و برشی بسیار کوتاه از تاریخِ مربوط به پیغمبر (ص) را به عنوان موضوع اصلی کتاب، تبدیل به روایتی داستانی کردهاند.
2) دستة دوم، در دوران معاصر، به مسئله پرداختهاند و جلوهها و نمودهای شخصیت حضرت خاتم (ص) را در فرهنگ، نگاه، زندگی و ... در زمان فعلی بازنمایاندهاند.
بنابراین لازم است در تحلیل کتاب، این دو دسته به صورت منفرد مورد نظر باشند؛ چرا که هر کدام، سوژه، محور و عناصر متفاوتی را مورد توجه خود قرار دادهاند.
دستة اول:
این داستانها، تلاشی هستند برای بازنمایی روایتهای تاریخی، با ابزار داستاننویسی جهانِ حاضر. نویسندههای این آثار تلاش کردهاند، روایت را از کلیشه تاریخی خود خارج کنند و آن را در اسکلت و ساختمان داستانی مد نظر خود، بازطراحی کنند.
داستان «ایمان سمّی» روایت زنی از اهالی خیبر است که در یک آشوب درونی سعی میکند پیامبر را مسموم کند. برّه را کباب و به خانه پیغمبر تقدیم میکند، اما نقشهاش به باخت ختم میشود. نویسنده، سوژه را از کوچههای شهری فتح شده به دست مسلمانان پیدا میکند و به زن، شخصیت و هویت میبخشد. داخل ذهن و احساسات او را میکاود تا روایتی از این زاویهدیدِ ویژه از «خاتم (ص)» ارائه دهد.
داستان «تا محمد» همین تجربه را به شکلی دیگر ارائه میدهد. دوربین نویسنده، اینبار چشم، ذهنیات و احساسات یک خادم است که در میان دشمنان اصلی پیامبر (ص) خدمت میکند و به خوبی میتواند حال، رفتار و گفتار آنها را از نزدیک ببیند و در تردید چالش بین حقیقت و منفعت، در پایان به «لبخند پیامبر» دست پیدا میکند.
داستان «آن سنگ» به روایت مشهورِ سنگ زدنها به وجود گرامی پیامبر میپردازد و قهرمان خود «مصعب» را در این امتحان مهم تصویر میکند. این داستان به این بهانه روایتهای مهمی از این تاریخ را نیز ارائه میدهد.
و در پایان «چنین گفت ابوایوب ...» روایت تاریخی دیگر، از حضور پیامبر در مدینه است. داستان توقف شتر در منزل پیرزن و زمین دو یتیم و مقطعی از تاریخ که پرچم مهم انقلاب محمد بن عبدا... (ص) در شهر مدینه، مستقر میشود. این روایت از زاویه دید «ایوب» فرزند همان پیرزن مشهور نقل میشود تا همذاتپنداری قویتر و مؤثرتری ایجاد کند.
دستة دوم:
داستان «صد مثلث» که به عنوان اولین داستان مجموعه انتخاب شده، طبیعتاً بیشتر توازن را در مسئلة «فرم و محتوا» از نگاه تصمیمگیرندگان این مجموعه داشته است. این داستان روایت یک نذر و یک مراسم مهم و متناوب در مورد پیامبر است که هر سال برگزار میشود. داستان از موقعیت ناپایدار ایجاد میشود؛ امسال شخصیت، تصمیم گرفته آن را برگزار نکند! به این ترتیب داستان شروع میشود. عنوان داستان هم جذابیت خاصی دارد. تا داستان مطالعه نشود نمیشود مفهوم آن را فهمید، اما بدون مفهوم هم جذب میکند. در لایه محتوایی و ساختاری هم، معانی جداگانه برای این عنوان کشف میکنیم.
داستان «هندی» از نظر نگارنده، قویتری و به یاد ماندنیترین داستان این مجموعه است. چالشی عمیق که در این داستان ایجاد میشود، یقة مخاطب را میچسبد و او را به عمق این «کشمکش» پرتاب میکند. چالشی که «سیاه و سفید» هم نیست و کشف طرف خیر و طرف شر، به این راحتیها نخواهد بود؛ بنابراین داستان، تا سطر آخر مخاطب را درگیر میکند و غرق در لایهای از ابهام، روایتی منحصر به فرد را پیش میبرد.
داستان «الکی؟» روایتی مبتکرانه از دنیای مدرن است در ارتباط با موضوع. ویرایش و کنترل «دانشنامه آزاد» با توجه به نهضت دانشنامهنویسی در آغاز دوران مدرن و نیز تغییر این روند در دوران دسترسی آزاد از طریق فضای نِت، باعث میشود که داستان، فضا و سوژه ملموسی داشته باشد و روایت خود را در مقطع مناسبی طراحی کند.
داستانِ «خاک صحنه» هر چند روایت آن شبیه بسیاری از روایتهای ارائه شده در جشنوارههای داستاننویسیِ دارای موضوع است، اما با نحوه روایت و نیز پایانبندی غافلگیرکننده، به خوبی از این «کلیشه» فاصله گرفته است. شخصیت داستان هرچند تصمیم میگیرد با اجرای یک «نمایش» مسیری مشابه همان روند قبلی را برود، اما آنچه در پایان اتفاق میافتد، آنقدر دور از انتظار هست که مخاطب را از حس تکرار خارج کند.
«شوالیۀ تاریکی» مانند بعضی دیگر از داستانهای این مجموعه، سراغ «ضدقهرمان» رفته و با ارائة یک روایت کوتاه از «سلمان رشدی» به مخاطب یادآوری میکند که انقلابی که خاتم (ص) شروع کرد، هنوز هم ادامه دارد و هنوز مخالفان و موافقان در نبرد هستند.
حرف آخر
همانطور که گفته شد، مطالعه کتاب «خاتم» راحت و لذتبخش است. در قالب داستانی میتوان به روایتهای مهمی از دوران زندگی پیامبر (ص) و روایتهای معاصر، مربوط به ایشان دست یافت. کتابی بسیار مناسب برای هدیه دادن یا معرفی کردن به کسانی که میخواهند درباره این موضوع بیشتر بخوانند.
اما کتاب «خاتم» را یک شروع بدانیم. آنقدر حرف برای گفتن درباره شخصیت پر از عظمت پیامبر (ص) هست که میتوان امیدوار بود تا سالیان طولانی، این کتاب و این مجموعه منتشر شود و هر سال، نویسندگان توانا و با استعدادی، به روایت ابعاد مختلف مربوط به روح وسیع حضرت محمد (ص) بپردازند. پس با توجه به این که راه طولانی است و هنوز این کتاب اولین گام است، باید اذعان کنیم که این گام را خوب و محکم برداشتهایم.