موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پرونده‌کتاب «همه‌چیز مثل اول است»

عشق با تو می‌شود معنی... | یادداشتی از مرتضی شمس‌آبادی

07 آبان 1396 17:38 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
عشق با تو می‌شود معنی... | یادداشتی از مرتضی شمس‌آبادی

شهرستان ادب: در تازه‌ترین مطلب پرونده‌کتاب «همه‌چیز مثل اول است» یادداشتی می‌خوانیم از مرتضی شمس‌آبادی بر این کتاب:


چیستی و چرایی و چگونگی هستی، زندگی و نیستی، همیشه برای انسان سؤال بوده و هست، و آرام آرام بستری شد برای علم فلسفه؛ علمی که همه‌ مردم با آن به
طور مستقیم درگیر نمی‌شوند، ولی بسیار فراگیر است و در برگیرنده‌ بخش زیادی از پرسش‌ها و مشکلات ماست.

  «همه چیز مثل اوّل است» در واقع دارد با ما بازی می‌کند، چون هیچوقت نمی‌شود که همهچیز مثل اوّل باشد، و اگر خیلی چیزها را هم پیدا کنیم که بی‌تغییر مانده باشد، باز هم زمان و عمرِ گذرا و رفته و رونده را نمی‌توان مثل اوّل خواند؛ پس هرچیزی هم که مثل اوّل باشد، همهچیز نیست! سرکار خانم اعظم عظیمی، با  تحصیلاتِ فلسفه، داستان‌های کوتاهی را در این مجموعه به خواننده ارائه می‌دهد، که مستقیماً برخاسته از دغدغه‌های فلسفی ایشان است؛ تا حدّی که اگر کتاب را بخوانید و ندانید ایشان در چه حوزه‌ای فعّال است، بی‌شک، فلسفه گزینه‌ی اوّلی ست که به ذهن‌تان می‌رسد.

"همهچیز مثل اوّل است" همان چیزی ست که از یک نویسنده‌ی این چنینی انتظار میرود؛ سرشار از پرسش و چرایی و زیرسؤال رفتن و بردنِ زندگی، مرگ، هستی، عشق، ازدواج، تنهایی، هویّت. نمی‌خواهم در این مورد که کسی که فلسفه خوانده، باید چقدر مستقیم در داستان‌هایش از آن استفاده کند و تا چه حدّ در هر کدام نمود داشتهباشد بحث کنم؛ هر چند رفته‌رفته این پرسش‌ها و دغدغه‌ها در داستان‌های بعدی ایشان حلّ خواهد شد و تصویر حرفه‌ای‌تر و جذّاب‌تری به خود خواهد گرفت. داستانی که از ایشان در مجموعه «عطر عربی» خوانده‌ام، گواهِ این حقیقت است؛ در این مجموعهداستان، تمام شخصیت‌های اوّلی که با آن‌ها درگیریم و آن‌ها هم با خود درگیرند، زن هستند؛ درست مثل خودِ نویسنده؛ زن‌هایی که اگر به آنها نگاه کنیم، نمی‌توانیم میان آنها تفاوت چندانی قائل شویم؛ شبیه هم‌اند، مثل هم‌اند، انگار که شخصیّت داستان قبلی، آمدهاست در داستان بعدی و در نقش دیگری خودنمایی می‌کند، هرچند همه‌ این زن‌ها، یکی هستند و تفاوت چمدانی با یکدیگر ندارند؛ همانطور که در مقایسه‌ نویسنده با خودش نمی‌توان تفاوت قائل شد!

   این زن یکبار در لباس یک دخترِ در شُرفِ ازدواج، یکبار در لباسِ یک فرزند شهید و خواهر کوچکتر، یکبار نوه‌ی یک روحانی، دانشجوی درگیر با پروژه‌ی نهایی و استاد، یک همسر، و یکبار در لباسِ طلبه‌ حوزه‌ علمیه، نقش‌آفرینی می‌کند و تمام نقش‌های پیش و پسِ خود را با نخِ فلسفه به هم وصل می‌کند و این حسّ را در خواننده بهوجود می‌آورد که شخصیتِ داستان قبل، حالا با یک لباس جدید در این داستان حاضر است؛ گویا بازیگر یکی‌ است که در نقش‌ها و فیلم‌ها بازی می‌کند و همین ویژگی‌هاست که این کتاب را، بر خلاف بعضی مجموعهداستان‌ها، به اثری یک دست و هماهنگ با سایر ارکان کتاب تبدیل می‌کند. در بخشی از این کتاب آمدهاست:

«و تو آخرش گفتی: صمیمی‌ترین دوست، کسی‌ست که کنارش احساس کنی تنها هستی

من گفتم: یعنی اتحّاد کامل، تفاهم محض! توی این دنیا پیدا نمی‌شود، نگرد!

گفتی: راست می‌گویی. این دنیا همه محاسنش معیوب است!

گفتم: و تو این را بهتر از من فهمیده‌ای

هر آدمی جهان را از دریچه چشم خودش تفسیر می‌کند. برای تشنه، جهان یعنی آب و غیر آب

پرسیدم: و برای تو؟

- خوب است که خدا و غیر خدا باشد.

- پس من چی؟

- معلوم است، توی او و توی غیر او!»

9 داستان کوتاه، در این مجموعه همسایه‌ دیوار به دیوارِ هم شدند تا شهرستان ادب آن را به چاپ برساند. مجموعه‌ای که دو بار آن را خواندم و به هرکسی که دغدغه‌ی فلسفه و هویّت و ماهیّت زندگی و مسائل آن را دارد و برایش این دست مسائل جالب و جذّاب است، توصیه می‌کنم. «همه چیز مثل اوّل است» پر است از حرف‌ها، سؤال‌ها و ارجاعاتِ قابل تأمل؛ خواندن و بوئیدنش، خالی از لطف نیست، ولو برای یکبار!

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • عشق با تو می‌شود معنی... | یادداشتی از مرتضی شمس‌آبادی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.