موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
غزلی از عباس چشامی

نام تو را زياد شنيديم، در حسرت مرام تو مانده

13 آبان 1391 12:18 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 6 رای
نام تو را زياد شنيديم، در حسرت مرام تو مانده
نام تو را زياد شنيديم، در حسرت مرام تو مانده

اي اولي كه سکۀ مردي تا همچنان به‌ نام تو مانده

تو واژه‌اي به ژرفي دريا، تو مشكلي به هيئت آسان

اي تا هميشه پاي قلم‌ها در بحر عين‌ و لام تو مانده

اي عاشقان براي پرسش ـ تا بوده ـ بعد حق به تو مديون

اي شاعران براي سرودن تا هست، تا هست زير وام تو مانده

عقل، آسمان اين همه عاقل، در پلة نخست تو عاجز

عشق افتخار آن همه مجنون، زنجيري مدام تو مانده

هم ماه در حضور تو كودك، هم مهر در ركاب تو تاريك

هم روز در مسير تو لنگان، هم شب در احترام تو مانده

اي هر كه ديده رنگ ملامت، لبخند تو شكسته و زخمي

اي هر كه برده لذت شيرين، همواره تلخ كام تو مانده

بعد از چقدر سال كه گفتي، بعد از چقدر گوش كه نشنيد

آنك به سوي ظالم و مظلوم، انگشت اتهام تو مانده

نهج‌البلاغه: كو كه بخوانند؟ نهج‌البلاغه: كو كه بفهمند؟

اين گوش‌ها چقدر هراسان،‌ از سيلي كلام تو مانده

بادا كه تا هنوز بيفتد اينجا كلاه از سر دنيا

بيچاره او كه خيره‌سرانه دنبال گرد بام تو مانده

ما هر قدر كه خاك تو باشيم، قنبر فقط یکی است یگانه است

فخر فقط براي تو بودن در قبضة غلام تو مانده

آه اي تمام! من چه بگويم؟ بگذار تا تمام شود شعر

گفتم تمام، خوب نگفتم، كو مهدي؟ انتقام تو مانده

عباس چشامی



 

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • نام تو را زياد شنيديم، در حسرت مرام تو مانده
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: