موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
رونمایی جدیدترین مجموعه شعر مرتضی امیری اسفندقه

زندگی دوباره قصیده با «سیاه مست سایه تاک»

09 بهمن 1396 11:49 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 2.14 با 84 رای
زندگی دوباره قصیده با «سیاه مست سایه تاک»

شهرستان ادب: مجموعه قصاید مرتضی امیری اسفندقه با عنوان «سیاه‌مست سایه تاک»، با حضور علاقمندان ادبیات و شاعران و منتقدان برجسته، رونمایی شد. در این جلسه که روز شنبه، ساعت 17 در فرهنگ‌سرای نیاوران برگزار شد، سیدعلی موسوی گرمارودی، دکتر بهرام پروین گنابادی، محمدکاظم کاظمی، سعید حدادیان و مرتضی حنیفی از شعر و شخصیت شاعر این مجموعه قصاید سخن گفتند، نیز پیام بهاءالدین خرمشاهی و بخش‌هایی از قصیده این منتقد نامدار خوانده شد.

دکتر محمدمهدی سیار، شاعر سرشناس که اجرای این رونمایی را بر عهده داشت، در آغاز برنامه اظهار امیدواری کرد که «این جلسه هم آیین رونمایی باشد و هم راهنمایی». پس از قرائت بخش‌هایی از قصاید این مجموعه، سیدعلی موسوی گرمارودی، چهره ماندگار ادبیات فارسی از خاطره خود درباره یکی از سروده‌های امیری اسفندقه گفت: «زمانی که در تاجیکستان بودم، از آقای اسفندقه بارها تقاضا کردم تا این کشور زیبا را ببینند که البته نیامدند. ایشان شاعری دارای طبع روان است و چنین شاعرانی در کشور ما از سه چهار نفر تجاوز نمی‌کنند. خاطرم هست که ایشان قصیده‌ای را در منزل ما خواندند که درخشان بود و بعد کتاب‌شان با عنوان «چین کلاغ» که چاپ شد دیدم آن قصیده را که به من تقدیم کرده بود، در آن کتاب نیاورده است. صادقانه بگویم که رنجیدم. من پاسخی به این قصیده‌شان دادم. حالا این قصیده با عنوان «عذر» در «سیاه‌مست» منتشر شده است.» استاد گرمارودی این قصیده را خواند که با این مطلع آغاز می‌شود: «دست خالی نیستی، سرشار از شعری و شور / آمدی و دیدمت، چشم بد از روی تو دور». شاعر  «در سایه سار نخل ولایت» پاسخی را که به این قصیده داد بود خواند: «مرتضی! ای سرو خوش‌اندام باغ شعر و شور/چشم بد از قامت موزون شعرت باد دور...»

زندگی دوباره قصیده

محمدکاظم کاظمی، شاعر برجسته و منتقد ادبی که به گفته دکتر سیار «هم‌نسلان ما از او ابتداییات شعر را آموختند» از مشهد برای شرکت در این رونمایی آمده بود. او ابتدا تاثیر اسفندقه را بر سروده‌های خود را شرح داد: «وظیفه دارم ادای دینی کنم از برخی آثار دیگر ایشان، از جمله مثنوی "بازوان مولایی". بسیاری از من می‌پرسند که تلفیق مثنوی و غزل که در شعر من دیده می‌شود آیا ابداع خودم بوده است؟ این نکته در آثار علی معلم دامغانی و برخی شاعران دیگر هم بوده است اما این‌جا اعلام می‌کنم که من متأثر و الهام‌گرفته از "بازوان مولایی" بوده‌ام، من اولین بار تلفیق مثنوی و غزل را در شعر ایشان دیدم، حتی پیش از خواندن آثار معلم نظیر "هجرت". مثنوی "بازگشت" (پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت) نیز با الهام از شعر اسفندقه سروده شده است.»

این شاعر برجسته، درباره «سیاه‌مست سایه تاک» و قصاید اسفندقه چنین گفت: «امیری کسی بوده است که حیات قصیده را در نسل‌های امروز تداوم بخشیده است و اگر این اتفاق نیفتاده بود شاید قصیده کم‌رونق می‌شد. درست است که ما امروز هم قصاید برجسته‌ای از شاعران دیگر داریم، از جمله "دریا در غدیر" سهیل محمودی یا آثار علیرضا قزوه یا از جوان‌ترها کسانی مانند حمیدرضا برقعی و محمدحسین انصاری‌نژاد که این آخری به شدت متأثر از اسنفدقه است. نقش اسفندقه در تداوم قصیده جدی بوده است و جای انکار ندارد.»

کاظمی تصریح کرد: «دکتر شفیعی کدکنی درباره حفظ و تداوم قالب‌های کهن گفته است که شاعر برای انجام چنین کاری باید ساحت شعر را از لحاظ موضوع و کارکرد تغییر بدهد، و به گفته استاد ما از زمان خاقانی تا به امروز دیگر قصیده بزرگی که تحول ایجاد کند نداریم. این حرف درستی است. در بهار اما چنین اتفاقی می‌افتد چون او ساحت جدیدی را در قصیده وارد می‌کند، و آن ساحت ملی و میهنی است. اگر قصیده به تقلید از شیوه قدما می‌بود ماندگار نمی‌شد. بنابراین مجموعه‌ای از اتفاقات باید در یک قالب بیفتد تا آن قالب تثبیت شود.» به گفته این منتقد ادبی «در قصیده‌های اسفندقه چنین اتفاقی می‌افتد. من برخی از آن‌ها را فهرست‌وار اشاره می‌کنم. یکی از آن‌ها زبان‌آوری است، و کسی می‌تواند چنین کاری کند که بر میراث شعر کهن فارسی تسلط داشته باشد. قصیده شعری طولانی است و بنابراین مجال ریزه‌کاری‌های غزل و رباعی در آن نیست. بیشتر مجال عرضه زبان و موسیقی است. این دو عنصر نقش مهمی دارند.»

این منتقد ادبی که آثار متعددی درباره شعر فارسی نگاشته است ادامه داد: «در کنار زبان‌آوری، و استفاده از زبان کهن، برخی خصوصیات زبان امروز را نیز در آن تزریق باید کرد. هنرمند هم کسی است که بتواند دو چیز متضاد را با هم تلفیق کند. اسفندقه در این زمینه نیز موفق بوده است.» به گفته کاظمی «در شعر اسفندقه طنز هم حضور دارد اما این عنصر می‌توانست حضور بیشتری داشته باشد.» او از قصیده‌واره سفر و دهکده به عنوان نمونه‌های موفق قصیده امروز یاد کرد. به اذعان کاظمی «کتاب سیاه‌مست سایه تاک از نظر کتاب‌آرایی هم خوب از آب درآمده است و این البته به ناشر برمی‌گردد.»

مولف «پیاده آمده بودم» سپس از نقد خود بر این مجموعه قصاید که اسفندقه آن‌ها را «قصیده‌واره» نامیده است گفت: «نقدی هم که بر برخی از قصیده‌واره‌ها می‌توانم وارد بدانم آن است که برخی از اشعار انگار برای انجمن‌ها سروده شده است و عمده دغدغه ذهنی شاعر انگار اطرافیان و دوستان بوده است و این از بُردِ عمومی شعر کم می‌کند. نکته بعدی هم این‌که نیازی نبود که از عبارت "قصیده‌وار" استفاده شود، چون معنای ضمنی آن مرگ قصیده است. به نظرم آقای اسفندقه باید این تواضع متزاحم را کنار بگذارد و همان قصیده را بگذارد چون اشعار ایشان واقعا قصیده است.»

اعجوبه شاعری

حاج سعید حدادیان، ذاکر اهل بیت و شاعر، که قصیده‌ای نیز امیری به او در «سیاه‌مست سایه تاک» تقدیم کرده است به ویژگی‌های شخصیتی این شاعر اشاره کرد: «درباره قصیده باید استادان فن صحبت کنند، اما من بیست سال است که در خدمت آقای اسفندقه، در قالب سوختگان وصل، جلسات دفتر ادبیات نهاد رهبری در دانشگاه هستم. خدمت حضرت آقا هم عرض کرده‌ام که یکی از نکات بارز در شخصیت استاد امیری "آنِ" معلمی ایشان است. ایشان در زمینه شعر علاوه بر محفوظات و تعلیمات، دارای آنِ خدادادی است که در وجود ایشان است و می‌تواند مخاطب را جذب کند. سرایش اخوانیه‌های ایشان هم درواقع همان کار معلمی است. اخیراً در روزنامه‌ای خواندم که یک بازیگر قدیمی درباره بازیگر جوان‌تری که یک سریال فاخر صد قسمتی بازی کرده بود گفته بود که از کار این بازیگر خوشم نیامد. در چنین فضایی، همه می‌توانند از آقای اسفندقه بیاموزند. این کاری تربیتی است. شاعران باید یکدیگر را دوست بدارند، در این صورت آن‌ها "ید واحد" می‌شوند. این دعوت ایشان را باید به فال نیک بگیریم.»

در ادامه، بخش‌هایی از پیام استاد بهاءالدین خرمشاهی، که به دلیل کسالت نتوانسته بود در این برنامه شرکت کند، برای حضار قرائت شد: «استاد مرتضی امیری اسفندقه، شاعر چکامه‌سرای بزرگ معاصر، از اعجوبه‌های شعر و شاعری و نقد شعر در روزگار ماست. حدود یک دهه می‌شود که افتخار مصاحبت و دوستی و دوستداری او نصیبم شده است. خوشا همایش رونمای کتاب شگرف قصیده‌نامه او، «سیاه‌مست سایه تاک»، که کمتر از دو ماه پیش از سوی نشر شهرستان ادب، به مدیریت جناب علی‌محمد مودب، انتشار یافته. با سپاس از این دوستان دانشمند برای چاپ باسلیقه و هنری که از چکامه‌نامه استاد اسفندقه پدید آورده‌اند، اما احساس غبن و حسرت دارم که نتوانستم در این جشنواره شرکت کنم.» پس از آن سیار، سه رباعی و یک قصیده را نیز که خرمشاهی به ضمیمه این نامه ارسال کرده بود قرائت کرد.

رژه رودکی و فرخی و بهار

بهرام پروین گنابادی، استاد دانشگاه دیگر منتقدی بود که از «سیاه‌مست...» گفت: «در مقاله‌ای 23 قانون نانوشته برای اخوانیات از لا به لای شعرها و کتاب‌ها درآورده‌ام و ذکر کرده‌ام. به عنوان کسی که یکی دو سال در دواوین شعری قدما، دنبال اخوانیه می‌گشتم، باید بگویم که اخوانیه‌های آقای اسفندقه از جمله بااسلوب‌ترین و بهنجارترین اخوانیه‌هاست. انگار استادی که تمامی این اصول را به خوبی می‌داند و با آن‌ها زندگی کرده است، سراینده این اشعار است.» او توضیح داد: «الیوت معتقد است که رابطه شعر با جامعه رابطه‌ای دو طرفه است، هر جا مسأله‌ای در اجتماع رخ می‌دهد، شعر هم به حرکت درمی‌آید. سال 57، انقلاب ما برای بازگشت به ارزش‌های گذشته بود و از این طریق، قالب‌های گذشته هم زنده شد.. دو سه سال بعد از انقلاب، می‌بینید که ما به قالب‌های گذشته مثل رباعی و غزل رو می‌آوریم، کسانی مثل موسوی گرمارودی یا سیدحسن حسینی اشعار مذهبی در قالب‌های نو سرودند.»

به گفته پروین گنابادی «کسی می‌تواند قصیده بگوید که بر زبان مسلط باشد. فرمالیست‌ها هم می‌گویند شعر چیزی جز زبان نیست. من جمعه بسیار ناخوش بودم، وقتی سیاه‌مست را خواندم حس کردم شاعران بزرگ از رودکی، فرخی و منوچهری تا بهار جلوی چشمم رژه می‌روند. قصیده‌های این اثر از لحاظ زبانی بسیار محکم هستند. چنان‌که فروغ فرخزاد درباره اخوان گفته است، اسفندقه با هنرمندی کلمات امروزی و عامیانه را با قدیمی کنار هم می‌گذارد که نمی‌توان فهمید کدام قدیمی و کدام جدید است، چه در نحو، چه در کلمات.»

مسلمانی زیر تابوت هندو

دکتر علیرضا قزوه، شاعر انقلاب نیز به سلوک فردی امیری اسفندقه اشاره کرد و گفت: «من مرتضی را سال‌هاست که می‌شناسم. امیدوارم عمرش حالا حالاها به دنیا باشد چون جایگزینی ندارد، چه از منظر شاعری و چه از نظر سلوک شخصی. مرتضی اگر می‌گوید "قصیده‌واره" به دلیل همان سلوک شخصیش است که اهل تفاخر نیست. بعضی از دوستان می‌خواهند قصیده بسرایند غزل می‌سرایند یا برعکس. مرتضی اما مسلط است چون سایه بزرگانی بر سرش بوده است که بلد بوده‌اند، و او هم چیزی به آن دانسته‌هایش اضافه کرده است. اخوان پررنگ‌ترین شاعری است که بر شعر و سلوک مرتضی سایه افکنده است، طوری که می‌توانم بگویم او اخوانِ جوان است. او در تقدیم‌نامه‌اش یا نومچه از کسانی گفته است که خیلی از ماها شاید به آن‌ها سلام هم نکنیم اما او برای‌شان شعر سروده است.»

شاعر «مولا ویلا نداشت» سپس خاطره سفر اسفندقه به هند را روایت کرد: «یادم هست در هند مرتضی را دعوت کردم که برای دیدن مرده‌سوزان برویم. قبلا دوستانی که آمده بودند اغلب از این مراسم حال‌شان به هم خورده بود اما دیدم مرتضی رفت زیر تابوت آن مرده هندو را گرفت و در تشییعش شرکت کرد. او این‌طوری است، همه را انسان می‌بیند. ما شاعری با چنین سلوکی می‌خواهیم.»

قزوه به ویژگی دیگر مجموعه «سیاه‌مست...» اشاره کرد: «امروز اگر بخواهیم امروز تذکره‌ای به سبک شعرای زمان بیدل بنویسیم دچار مشکل می‌شویم. در گذشته همه می‌دانستند که استادِ فلان شاعر کیست، پدرش که بوده و خلاصه جزییات زیادی از زندگی‌شان می‌دادند. مرتضی هم پدر خود را در این کتاب معرفی کرده است، از استاد خودش یاد کرده است، برای فامیل‌هایش، خاله‌هایش و عمه‌هایش و استادهایش شعر گفته است و کتاب‌هایی را که خوانده معرفی می‌کند و به آن‌ها ارجاع می‌دهد. اگر ما ده شاعر شبیه مرتضی داشتیم می‌توانستیم یک تذکره خوب بنویسیم اما درباره بسیاری از شاعران بزرگ دیگر ما تقریبا هیچ چیز در این زمینه‌ها نمی‌دانیم، مثلا استاد علی معلم یا سیدحسن کی بوده است؟ آن‌ها بازگو نکرده‌اند. من شاهد بودم که برای مرگ مرحوم شکوهی زار می‌زد، با خانواده شاعرانی مثل محمد قهرمان مثل خانواده خودش یا مادر خودش رفتار کرده است، آن‌ها هم به او همین‌طور احترام گذاشته‌اند. ما چنین شاعری نداریم.»

به تصریح قزوه «شاعران بزرگی مثل استاد شفیعی کدکنی که همه ما قبولش داریم، شعر مرتضی را تأیید کرده‌اند. او مثل قیصر و سیدحسن دارای جامعیت است، یعنی در دانشگاه می‌تواند تدریس کند، و در بحث‌های سیاسی و انقلابی و تحلیل رباعی و قصیده و نسخ خطی و همه و همه حرف برای گفتن دارد. ما در این زمینه، بسیار کم داریم که شبیه او باشند.» او در پایان گفت: «در شعر قدیم کسانی داشتیم که به آن‌ها بابا می‌گفتند، کسانی مثل بابافغانی یا باباطاهر. این‌ها شاگردپرور بوده‌اند، معلم بوده‌اند، دارای مکتب بوده‌اند و افرادی پاک بوده‌اند. در روزگار ما چنین کسانی نداریم، اما مرتضی چنین ویژگی‌هایی دارد. او همیشه جیبش خالی بوده اما اهل دنیا نبوده و همیشه هر چه دستش رسیده بخشیده است.»

جای پای اخوان

مرتضی حنیفی، شاعر و فرزند شهید و از شاگردان امیری اسفندقه، نیز خاطره‌ای از دوران نوجوانی خود تعریف کرد: «یادم هست همراه با بچه‌های شهید رفته بودیم چالوس. امیری اسفندقه هم با فرزندشان بنامین آمده بود. آن زمان ما در ابتدای جوانی بودیم، اغلب ناراحت و عصبی بودیم و به حرف تنها کسی که گوش می‌کردیم همین آقای اسفندقه بود. قرار بود چهار روز در اردوی بنیاد شهید بمانیم اما دیدم که فردای آن روز مرتضی برگشته است تهران. وقتی علتش را پرسیدم گفت که خجالت می‌کشد جلوی این بچه‌ها، فرزندش او را بابا صدا کند. مرتضی همیشه برای من نقش پدر را داشته است، اگر او نبود شاید من و خیلی از پسران شهدا کارتن‌خواب بودیم. چه شب‌هایی که تا صبح پا به پای من در خیابان ماند، و حالا که خودم متأهل شده‌ام می‌فهمم چه کار سختی بوده است. او بارها پولش را با من نصف کرد.» حنیفی سپس متنی را خواند که درباره زندگی خودش به عنوان فرزند شهید بود، متنی پر از احساس که همه حاضران را متأثر کرد.

 در پایان آیین رونمایی، مرتضی امیری اسفندقه، با اشاره به تشبیه شعر او به اخوان گفت: «هیچ‌کس نمی‌تواند جای اخوان را بگیرد، اشعار اخوان مافوق تصور و طاقت بشری است. این شعرها را ما تا قرن‌ها خواهیم خواند و حیرت خواهیم کرد. شعر اخوان چراغ راه ما بوده است، ما هر جا خواستیم فریب بخوریم فریاد زده است و به نسل ایران هشدار داده است: "فریبت می‌دهد این سرخی بعد از سحرگه نیست..."» مولف «سیاه‌مست سایه تاک» درباره این مجموعه توضیح داد: «این شعرها اشعار امروز نیست، بلکه مربوط به هفت هشت سال پیش است. از شهرستان ادب تشکر می‌کنم که این اراجیف را چاپ کرد، اراجیف یک معنایش حرفی است که حالت زمزمه را در شخص به وجود آورد، اگر این متن‌ها این‌قدر هم کارکرد داشته باشد برای من کافی است.»

او در پایان از کسانی که در چاپ و نشر این کتاب نقش داشتند تشکر کرد، نیز از خانواده خودش که در جلسه حاضر بودند و زرتشت اخوان ثالث، ناشر و فرزند شاعر بزرگ، سپاس‌گزاری کرد. در پایان، کتاب «سیاه‌مست سایه تاک» با حضور علاقمندان ادبیات رونمایی شد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • زندگی دوباره قصیده با «سیاه مست سایه تاک»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.