موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
نگاهی به آسیب‌های تهدیدکننده شعر معاصر

آيا شعر هيئتي مي‌تواند نسخۀ نجات شعر امروز فارسي باشد؟

30 آبان 1391 15:54 | 2 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.25 با 4 رای
آيا شعر هيئتي مي‌تواند نسخۀ نجات شعر امروز فارسي باشد؟

شايد هر کس در اين روزگار نظري - اگرچه گذرا - به حال و روز هنر اول ايران زمين بيفکند و امروز شعر را با ديروز و پريروزش قياس کند و قدر و قدرت تاريخي شعر و شاعر را با جاه و جايگاه کنوني اش بسنجد، با اين پرسش پر افسوس همنوا شود که «اي شعر پارسي که بدين روزت افکند؟»

غرضم از طرح اين مسئله، اينک نه آن است که به سياق سنت گرايان، «تقصير» را به گردن نوگرايان و جريان هاي ادبي پس از نيما بيندازم و از خيانت روشنفکران به ادبيات فارسي سخن کنم و نه اين که به شيوه روشنفکران از «قصور» و عقب ماندگي فهم عامه و زيبايي شناسي سنتي در برابر پوئتيک نو و پوست اندازي شعر دم بزنم و صورت مساله را از اساس پاک کنم و بگويم شعر پارسي خيلي هم حال و روز خوبي دارد و بايد به حال مردمي افسوس خورد که از درک کمال آن عاجزند.

در اين مجال تنها بر آنم که به اختصار چند مساله ( يا بگو نقطه ضعف) مورد اتفاق در شعر امروز را برشمرم و سپس از ظرفيت هاي نهفته در يکي از شاخه هاي شعر – که غالبا شاخه اي فرعي و درجه دو تلقي ميشود- براي خلاص شدن از اين نقاط ضعف و گشودن افقي تازه در مسير حرکت شعر سخن بگويم. آن مسايل را ذيل نام «گسست» بر خواهم شمرد. آن شاخه شعر هم که به گمانم ميتواند رافع اين گسست ها باشد يا لااقل زمينه را براي رفع آنها فراهم آورد «شعر هيأتي» است. اما گسست ها:

اول «گسست شعر از مردم»  است که گمان نميکنم انکار کننده ای داشته باشد. سالهاست شاعران و منتقدان از «بحران مخاطب» و ناچيز بودن ضريب نفوذ و تاثيرگذاري شعر مي نالند و تيراژ اندک دفترهاي شعر را شاهد مي آورند. گفت: «هم خودم خواننده ام هم شاعرم هم ناشرم!» چنین روز شومی  را مقايسه کنيد با وضع «سعدي» که میگوید در کاشغر (در چین امروز) اشعار تازه اش را پیگیری می کرده اند یا حال حافظ که گفت:

«عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ

بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است»

دوم «گسست شعر از انديشه» است.  بیشتر مجموعه شعرهای پیر و جوان امروز را که بتکانی به رد پایی از اندیشه ورزی و تامل حکیمانه در هستی و حیات بر نمیخوری. چند گزاره کلیشه شده در باب مرگ و زندگی و عشق تمام پشتوانه فکری و فلسفی این دفاتر است. باز مقایسه کنید با گذشته ادبیاتمان که مردم عادت داشته اند شاعران را در هیات «حکیم» و «عارف» ببینند و بی آنکه مصداق «غاوون» باشند به راهی که شاعران نشان میدهند بروند:

پیش و پسی بست صف اولیا

پس شعرا آمد و پیش انبیا

سه دیگر «گسست شعر از آیین» است. آیین را هم به معنای دین و مذهب و عقاید میگیرم و هم به معنای آداب و رسوم و مناسک. شعر فارسی در دوران اوجش با این هر دو پیوند داشته. شعر شاعران طراز اول، هم آیینه عقاید دینی مردم بوده وهم در آیین های دینی و مراسم و مجالس مردم کاربرد می یافته است:

 شعر و شرع و عرش از هم خاستند

تا جهانی زین سه حرف آراستند

گسست چهارم «گست شعر از موسیقی» است که پس از پایان دوران اوج شعر فارسی (یعنی دوره سبک عراقی) آغاز شده و گسترش یافته است. ابتدا با لحن تازه ای که با سبک هندی به شعر راه یافت آن خوش آهنگی و ترنم واژگان (آنچنان که در سبک عراقی مشهود بود) کمرنگ شد و سپس در دوران مدرن عامدانه زیبایی شناسی سنتی (که یک پایه اش موسیقی کلام بود) انکار شد و شعر که همزاد موسیقی بود به سمت بی وزنی حرکت کرد.

این «گسست ها» همگی با هم پیوندی وثیق دارند و هر کدامشان از سه تای دیگر مایه میگیرند و به قول علما «هم افزایی» دارند. برای تکمیل بحث حرفی نمی ماند جز التفات دادن به این نکته که شعر هیاتی تنها شعبه شعر فارسی است که از همه این گسستها مصون مانده و رشته پیوند ادبیات را با  «مردم» «اندیشه» «آیین» و «موسیقی» حفظ کرده است و شاید راه بازیابی شکوه شعر فارسی نیز چنگ زدن شاعران جدی معاصر به همین عروة الوثقی باشد. آیا میتوان با حفظ نقاط قوت شعر معاصر و بدون واپس گرایی، عوام زدگی، مصرف محوری و عاطفه گرایی فریبنده از ظرفیت های شعر هیاتی و آیینی برای ارتقای شعر امروز بهره برد؟  

 

محمدمهدی سیار
 

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • آيا شعر هيئتي مي‌تواند نسخۀ نجات شعر امروز فارسي باشد؟
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: