موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
نگاه سیدضیاء قاسمی به مجموعه‌شعر «سکوت کاه‌گلی» از رضا شیبانی

این سکوت پر از فریاد

07 آذر 1391 14:39 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.6 با 5 رای
این سکوت پر از فریاد


مجموعه‌شعر سکوت کاه‌گلی، کتابی است که بیشتر از هر چیزی نوید از راه رسیدن شاعری پرشور و اهل درد را می‌دهد. رضا شیبانی اصل، این سیما را از خود در اشعار این کتاب ترسیم کرده است. انتشار چنین مجموعه‌ای در زمانه‌ای که بسیاری از شاعران هم سن و سال رضا شیبانی اصل، یا به ورطة سرودن رمانتیک‌های زینتی و پر از آه و ناله و نفرین‌های یک دست و یک نواخت افتاده‌اند، یا تمام توانشان را صرف بازی‌های فرمی و زبانی و موج‌بازی‌ها و مانیفست دادن‌ها و داعیه‌ها و دعوا‌ها کرده‌اند، و یا به سیاست‌زدگی مصرفی روی آورده‌اند، غنیمت بزرگی است.
بر خلاف این گروه‌ها که ذکر شد، شاعر این مجموعه با دردی راستین و عمیق، فقط به بیان تجربه‌های ناب شاعرانه‌اش می‌پردازد. البته وقتی می‌گویم فقط تجربه‌های ناب شاعرانه، منظورم این نیست که شاعر صرفاً یک ایماژیست طبیعت‌گراست که در گوشة خلوت خود نشسته و سر در سلوک فردی‌اش برده و کاری به کار خلق جهان ندارد. اتفاقاً بیشترین دغدغه‌های او اجتماعی هستند، اما نکتة‌ مهم آن است که اولویت برای او اصالت بیان شاعرانة این دغدغه‌هاست؛ اینکه با ذهن و ضمیری شاعرانه این دغدغه‌ها را ببیند و بنمایاند. شیبانی در این مجموعه اگر به عشق و تاریخ و جامعه نظر و گذر دارد نیز از این رهگذر است.
با این خصایص است که وقتی سکوت کاه‌گلی را مرور می‌کنیم، با شعرها و متن‌هایی زنده و پرخون مواجه می‌شویم که همة احساسات، عواطف و تجربه‌های یک موجود زنده را بازتاب می‌دهد؛ متنی که گاهی شاد است و گاهی غمگین، گاهی آرام است و گاهی خشمگین، گاهی امیدوار است و گاهی مأیوس، گاهی حرفش را صریح و رک می‌زند و گاهی در پردة ایهام و کنایه.

از اضطراب خودم را به شیشه می‌کوبم
روا مدار بمیرم کنار ایوان‌ها

ما پنجه افکنده‌گانیم با شاخ عثمانی و روس
حرمت نگه دار تهران! ای سفرة میهمان کش

از سهم نان مدرسه‌ات سیر می‌شوند
گنجشک‌های باغچة بی مترسکت

هرچند بار گندم من دل‌رباتر است
آتش زدم به مزرعه‌ام ای دلت خنک!

شور رهایی باد از آن کلاغان
وقتی به بلبل گوشة بیداد دادند

معشوقه‌ای نداشتم اما برادرم
کوبید سنگ فتنة قابیل بر سرم

و از این قبیل نمونه‌ها در این مجموعه بسیار است؛ نمونه‌هایی که مرور جمعی آن‌ها اندیشه و آرمان شاعر را نشان می‌دهد. در واقع این همان سیمایی است که از شاعر در شعرها ترسیم شده است و در ابتدای مطلب به آن اشاره کردم. شاعر این شعرها حرف و درد برای گفتن بسیار دارد و برای همین با اندیشه‌های بزرگ و اصیل درگیر است و برای همین نه مجال تفنن‌ها و تجمل‌های مد روز را دارد و نه حوصلة آن را.
امتیاز دیگری که در این مجموعه مشهود است و هوشمندی شاعر آن را می‌رساند، اعتدالی است که در کار او و در پرداخت سخنش مشاهده می‌شود. در شعرهای این مجموعه، اعتدال و تناسبی مناسب بین عناصر مختلف شعر و کاربرد آرایه‌ها و فنون و صناعات ادبی به چشم می‌خورد. همة عناصر مثل زبان و خیال و موسیقی و عاطفه و شکل، به تناسب هم و در هماهنگی دلپذیری با یکدیگر در شعرها به کار رفته‌اند و به گو‌نه‌ای نیست که یک عنصر شاخص‌تر از بقیه باشد و بیشتر از بقیه به چشم بیاید و این‌گونه تصور شود که شاعر در به‌کارگیری آن مهارت و تسلط بیشتری داد.
چنان‌که در تاریخ ادبیات فارسی در شعر بسیاری از شاعران این تعادل و تناسب وجود ندارد و یکی به زبان‌آوری شهره‌تر است، یکی به تخیل و یکی گفته می‌شود که از عاطفه سرشارتر است. این‌ها همه نشان از این دارد که شاعر بر یکی از این عناصر مسلط‌تر از بقیه است و در نظر مخاطب هم لاجرم آن عنصر برجسته‌تر جلوه می‌کند و به اصطلاح از کادر بیرون می‌زند. این قوت و قدرت در نهایت هم یک‌بعدی دیده می‌شود و به تمام و کمال ذائقة مخاطب را سیراب نمی‌کند. رضا شیبانی اصل اما به وجود تعادل در میان این عناصر و همچنین کاربرد صور مختلف این عناصر التفات دارد و به شکلی جدی به آن پرداخته است.
با این خصایص مجموعه‌شعر «سکوت کاه‌گلی» از مجموعه‌های خواندنی و موفق شعر امروز است که مخاطب در آن، با نگاهی اصیل و شاعرانه مواجه می‌شود. تنها موردی که در این مجموعه، حسرت مخاطب را می‌تواند برانگیزد این است که ای کاش شاعر در انتخاب غزل‌هایش سخت‌گیری بیشتری به خرج می‌داد و حدود شش، هفت غزل را که در حد و اندازة دیگر اشعار کتاب نیست، از این گردونه حذف می‌کرد. آن وقت مخاطب خودش را با مجموعه‌ای کاملاً یک دست روبرو می‌دید که در مجموع قدرت و قوتی به کمال می‌داشت. برای مثال غزل‌هایی مثل «تاج و تاراج» در صفحة 23، «بلد» در صفحة 29، «بر هر سری کلاهی رفت» در صفحة 48‌ و «خاموشی» در صفحة 70، از این نوع هستند و نمی‌توان آن‌ها را در اندازة دیگر غزل‌ها و شعرهای این مجموعه دانست.

به عنوان مخاطبی که در مجموع از خواندن این مجموعه، لذت فراوانی برده است، منتظر کارهای بعدی رضا شیبانی می‌مانم و امیدوارم حضور او در این عرصه مستدام باشد و هر وقت از او نوتر و پخته‌تر بخوانم. راستش نگرانم که این روزگار او را درگیر و حاشیه‌نشین معاش و تلاش کند؛ آن‌گونه که از آن دو دوست شاعر تبریزی‌ام، همشهری‌های رضا شیبانی، «جلال محمدی» و «قادر دلاورنژاد» مدت‌هاست خبری ندارم و اثری ندیده‌ام. 

سیدضیاء قاسمی



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • این سکوت پر از فریاد
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.