موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پرونده‌کتاب «عطر عربی»

بلوغ ذهنیت ایرانی در «عطر عربی» | یادداشتی از محمدقائم خانی

02 خرداد 1397 11:03 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.75 با 4 رای
بلوغ ذهنیت ایرانی در «عطر عربی» | یادداشتی از محمدقائم خانی

شهرستان ادب: محمدقائم خانی، نویسندۀ مجموعه‌داستان «حوّای سرگردان» در یادداشتی به بررسی کتاب «عطر عربی» پرداخته است. این یادداشت را با یکدیگر می‌خوانیم: 

یکی از ویژگی‌هایی که به سرمایه‌داری، فرصت برتری بر رقبای جهانی را داده بود، پذیرش تکثر و تنوع طیف اداره‌شوندگان آن نظام است؛ چه در حیطۀ فرهنگی و چه در حوزۀ سیاسی. سرمایه‌داری، انعطاف زیادی از خود در برخورد با افراد و گروه‌هایی که مخالف با ایدۀ سرمایه‌داری هستند نشان داده و سعی کرده امکان بازی را برای اکثر آنها فراهم کند. حتی در سطوح جزئی اقتصاد هم به رقبا اجازۀ حضور داده و آنها را کامل حذف نکرده است. همین رویکرد، نوعی مصونیت را برای سرمایه‌داری ایجاد کرده و در عین حال امکان رشد را به گروه‌های مختلف داده است. برعکس در رویکردهای سوسیالیستی و فاشیستی، همواره تنها گزینۀ برخورد با مخالفان، حذف و نابودی بوده است. به همین دلیل بوده که در چنین مکاتبی، هرآن‌کس که ایدۀ کلی حاکم را قبول نداشته، به «دشمن» و یا حداقل «دیگری» حکومت تبدیل شده، امکان مشارکت از او سلب گردیده و در عمل هم آن فرد یا گروه حذف شده است. نگاهی به کتاب «انقلاب و ادبیات» یورگن روله نشان می‌دهد که برعکس سرمایه‌داری، سوسیالیسم همواره به یک‌دست‌سازی و حذف مخالفان مشغول بوده و از همین‌نقطه هم ضربۀ اساسی خورده است. جمهوری اسلامی هم از آن‌جاکه در شیوۀ ادارۀ جامعه، بنیانی سوسیالیستی را برگزیده بوده است، از همان دهۀ شصت چنین رویکردی را اتخاذ نموده و به حذف صداهای مغایر با صدای غالب خویش روی آورده است. به‌طورمثال، در ادبیات دفاع مقدس، با تأکید جمهوری اسلامی بر ارائۀ قرائتی یک‌سویه و کارکردمحور از جنگ 8 ساله در ادبیات دفاع مقدس، هر ادیبی که نگاهی متفاوت با صدای حکومت داشته را تبدیل به «دشمن» و یا حداقل «دیگری» کرده و جریان کلی ادبیات داستانی کشور را سوی ادبیات ضدجنگ کوچانده است. این دوگانه‌سازی غیرطبیعی باعث شده تا کمتر اثری درخور حادثۀ عظیم جنگ 8 سالۀ ما و حکومت بعث عراق نوشته شود و اکثر نویسندگان عمر خویش را صرف موضع‌گیری سیاسی نسبت به جنگ بکنند. هرچند که تمام دوران بعد از دهۀ شصت را نمی‌توان به طور کامل در این دوگانه‌سازی خلاصه کرد، اما هنوز هم مقسم اصلی ادبیات جنگ، صدای رسمی حکومت باقی ماند و دو قطب «ادبیات دفاع مقدس» و «ادبیات ضدجنگ»، امکان خلق ادبیات غنی مرتبط با جنگ هشت ساله را از نخبگان ایرانی گرفت. این رویکرد نتیجه نداد و فرصت سوخت و نسل نویسندگان جنگ تربیت نشد. بررسی تطبیقی داستان‌های مرتبط با جنگ در دهۀ 90، کثرتی را نشان می‌دهد که به‌هیچ‌وجه با تک‌صدایی دهۀ شصت قابل مقایسه نیست. در عین حال وحدتی هم بر بخشی از این آثار سایه انداخته که می‌تواند سازندۀ هویت ایران جدیدِ مستقلِ مسلمان باشد.

در دهۀ نود، ایران با مسألۀ دیگری هم روبه‌رو بوده است که از حیث اهمیت، کم از جنگ هشت‌ساله ندارد. جنگ با دولت اسلامی عراق و شام و دیگر جهادی‌ها در این دو کشور، پیوندی غیرقابل انکار با هویت ایران جدید و کیستی تک‌تک ما ایرانیان دارد. درست است که ابعاد این جنگ برای مردم ایران در حد نبرد هشت‌ساله با عراق نبوده است، ولی از حیث درگیر شدن جمهوری اسلامی با پدیده‌ای که اصل و اساس آن را به چالش می‌کشد، بسیار حائز اهمیت است. در نیمۀ اول سال 96 مجموعه‌داستانی با همین موضوع منتشر شده که در عین هم‌زمانی با پدیدۀ مذکور، پختگی و درایتی را که ادبیات دفاع مقدس پس از 30 سال به دست آورده، در برخورد با سوژه به نمایش گذاشته است. در مجموعۀ «عطر عربی» که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است، 14 نویسنده با 14 داستان کوتاه سعی کرده‌اند از بازنمایی صرفاً احساسی پدیده، فاصله بگیرند و به‌نحوی از جمع آرمان با تکثر و تنوع دست پیدا کنند. این داستان‌ها با وجود آن‌که از ایدئولوژی خالی نیستند، اما در بند آن هم گرفتار نیامده‌اند و از تکرار تصاویر کلیشه‌ای دو طرف منازعه دوری گزیده‌اند. درست است که صدای مخالفانِ شش‌دانگ جنگ سوریه در این کتاب دیده نمی‌شود، اما موضع همۀ داستان‌ها هم دربارۀ جنگ جاری در عراق و سوریه یکی نیست. صداهای متنوعی در کتاب شنیده می‌شود که نه با محوریت سیاست، بلکه با نقش‌آفرینی ادبیات کنار هم گرد آمده‌اند. حتی برخی از داستان‌ها سؤالاتی را دربارۀ اصل جنگ مطرح کرده‌اند و پرسش از اصل ماجرا را نشان ضدیت با حماسه و قصه‌گویی ندانسته‌اند. در ادامه به چند بعد از تکثر موجود در این مجموعه‌داستان که باعث شده محصول نهایی، رنگارنگ و متناسب با نظرگاه‌های متفاوت از آب دربیاید، اشاره می‌کنیم.

می‌توان گفت مهم‌ترین تکثری که در داستان‌های مجموعۀ عطر عربی دیده می‌شود، تنوع در ملیت است. ملیت، اساس جوامع مدرن است و توجه نویسندگان ایرانی به ملیت‌های دیگر در این داستان‌ها، نشانِ توجه ذهنیت ایرانی به دیگران است. نگاهی به تاریخ ادبیات داستانی ایران نشان می‌دهد که نویسندگان ما کمترین توجه را به ملیت‌های دیگر داشته‌اند و همیشه درگیر احوالات خویشتن بوده‌اند. و از آن‌جاکه در دورۀ معاصر، ایرانیان کمترین کار را با ملیت‌های دیگر داشته‌اند، ادبیات داستانی ما هم چندان توجهی به «دیگر»ان نشان نداده‌اند. معمولاً ملت‌های دیگر بوده‌اند که با ما کار داشته‌اند و ما هم اگر توجهی به برخی ملت‌ها داشته‌ایم، معمولاً تک‌سویه و مقلدانه بوده است. اما مجموعۀ عطر عربی، به‌عنوان نمایندۀ ذهنیت ایرانیانی که در این پدیده با ملت‌های گوناگونی درگیر هستند، به این مسأله توجه کرده و از شخصیت‌های کشورهای گوناگون در داستان‌ها بهره برده‌اند. در عطر عربی شخصیت‌هایی از کشورهایی چون ایران، عراق، سوریه، لبنان، روسیه، افغانستان، اروپا و آمریکا حاضر هستند که برای یک مجموعۀ 226 صفحه‌ای، در زبان فارسی بی‌نظیر است. مسألۀ مهم دیگر، تنوع در مذهب شخصیت‌هاست. با وجود آن‌که بعد از انقلاب اسلامی، ایرانیان با مذاهب مختلف اهل سنت مواجه هستند، اما کمتر کتابی به مسائل پیش‌آمده در برخورد یک حکومت شیعی با دیگر مسلمانان پرداخته است. از طرف دیگر، اروپائیان هم کمتر به‌عنوان افرادی مسیحی، مورد توجه نویسندگان ایرانی قرار گرفته‌اند، اما بنیاد خاص جنگ سوریه باعث شده است تا دین و مذهب، به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نویسندگان این مجموعه تبدیل شود و مسائلی که ادیان با آنها درگیر هستند، در این کتاب مورد عنایت قلم نویسندگان قرار بگیرد. طیف دیگری که در مجموعۀ عطر عربی به رنگارنگ شدن این آثار کمک می‌کنند، زنان هستند. تنوع در شخصیت زنانی که با این مسأله مواجه‌اند، ابعاد پیچیده‌تری از جنگ منطقه را به نمایش گذاشته است. این تنوع هم در همسران مدافع حرم ایرانی دیده می‌شود، و هم در زنان غیرایرانی که با جنگ سوریه درگیر شده‌اند. از زنان آمریکایی تا کردهای عراق و زنان عرب، در این داستان‌ها حضور دارند. تنوع در فرم داستان‌ها هم یکی از مواردی است که باید به آن توجه کرد. درست است که روایت همۀ داستان‌ها را به نحوی می‌توان ذیل رئالیسم گنجاند، ولی تمرکز هر نویسنده بر عنصری خاص بوده و از زاویه‌دیدهای متنوعی در کار بهره برده شده است. برخی داستان‌ها حادثه‌محورند و برخی بر شخصیت تمرکز دارند. در یکی، دیالوگ نقش اصلی را بازی می‌کند و در دیگری تصویرسازی و فضاسازی. در یکی موقعیت خاص یک همسر مدافع حرم و خانه‌اش مورد مداقه قرار گرفته و در دیگری صحنه‌های درگیری نوک جبهه نبرد به تصویر کشیده شده است. یکی به خود شهدا پرداخته، دیگری به همسرش، یکی به فرزند شهید و دیگری به دشمن. گسترۀ زمانی روایت هم بسیار متنوع است. از داستانی که در قرن ششم می‌گذرد، تا داستانی پر از ارجاع به جنگ هشت‌سالۀ ایران و عراق، از داستانی که به 11 سپتامبر هم توجه کرده تا داستانی که در زمان حال و در کشاکش نبرد می‌گذرد، در یک مجموعه 14 داستانی گرد هم آمده‌اند. این تنوع در روایت باعث شده ابعاد مختلف این پدیده مورد توجه قرار بگیرد و زوایای گوناگون آن به چشم بیاید.

هرچند عطر عربی را می‌توان نشانۀ بلوغ ذهنیت ایرانی و نویسندۀ زبان فارسی به ابعاد گستردۀ خاورمیانه جدید و مقتضیات متنوع آن دانست، سکوت سازمان‌ها، رسانه‌ها و منتقدین را هم باید مورد تحلیل قرار داد. بی‌توجهی بخش‌های مختلف نظام که درگیر جنگ منطقه هستند به این مجموعه، نشان می‌دهد که خود جمهوری اسلامی هم به اهمیت ماجرایی که در خاورمیانه اتفاق افتاده و اثری که بر جامعۀ ایرانی خواهد داشت پی نبرده است و آن را در همان چهارچوب تنگ نظامی مشاهده می‌کند. بی‌تفاوتی منتقدین و اهالی ادبیات به این کتاب هم یکی دیگر از نشانه‌های رخوت ریشه‌داری است که در رگ‌های این جماعت جریان دارد، هرچند نشانه‌های این رخوت سال‌هاست که در برابر چشمان ما قرار دارد و چندان هم نیاز به تفصیل و تشریح ندارد. اما در بین این بی‌تفاوتی‌ها، غفلت جمهوری اسلامی بسیار معنی‌دار است و از نبود اراده‌ای برای همگرا کردن جامعه در مسیر آرمان‌ها خبر می‌دهد. ممکن است نکته‌ای که در ابتدای متن دربارۀ پذیرش تکثر در ادبیات دفاع مقدس توسط حکومت عنوان شد، مخاطب را به اشتباه بیندازد که حکومت از بنیاد سوسیالیستی دستگاه اداری، فاصله گرفته و به روش‌های کارآمدتر منبعث از سرمایه‌داری روی آورده است؛ اما واقعیت چیز دیگری است. اگر سرمایه‌داری تکثر را پذیرفته، به خاطر دغدغه‌ای اخلاقی نبوده است بلکه به تجربه دریافته که این روش برای همگرایی جامعه به سوی اهداف کلان حکومت کارآمدتر است و احتمال موفقیت را هم افزایش می‌دهد. به همین دلیل است که تصمیمات نه چندان زیاد دولت آمریکا و بنگاه‌ها در جهت‌دهی به فضای فرهنگی جامعه بسیار مؤثر است و سویۀ اصلی حرکت جامعه را تعیین می‌کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی در انجام این کار، توانایی چندانی نداشته و پذیرش تکثر توسط آن دلایل دیگری دارد. به‌خصوص در میان اقشار نخبه‌تر (همچون مخاطبان ادبیات)، نفوذ گفتمان حکومت بسیار اندک بوده و عملاً طرفی از تکثری که در جامعه وجود دارد بسته نمی‌شود. توجه به آثاری مانند عطر عربی که توانسته‌اند حدی از تکثر را ذیل یک گفتمان واحد جمع کنند، می‌تواند این شکاف را کمتر کرده و نشاط بیشتری به حرکت رو به پیش جامعۀ ایرانی ببخشد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • بلوغ ذهنیت ایرانی در «عطر عربی» | یادداشتی از محمدقائم خانی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.