معرفی کتابی از محمداکرم عثمان نویسنده ی افغانستانی به قلم محمد کاظم کاظمی
10 تیر 1392 |
19:04
این کتاب، داستان چند تن از مردم کوچهای در شهر کابل را روایت میکند، کوچهای با شخصیتهای گوناگون، وقایع و ماجراهایی پیاپی...
یادی و غزلی از حکیم سنایی
08 تیر 1392 |
03:46
پدر و پیر و پیشوای شعر پارسی سنایی ست. خاقانی بزرگ، با همه ی عظمت و نخوتش، و مولوی عزیز با همه ی فروتنی و عزتش خود را وامدار و نشسته در سایه سار سنایی معرفی می کنند.
پیام امام خمینی برای شهادت آیت الله بهشتی
08 تیر 1392 |
03:10
مگر شهادت ارثي نيست که از مواليان ما که حيات را عقيده و جهاد ميدانستند و در راه مکتب پر افتخار اسلام با خون خود و جوانان عزيز خود از آن پاسداري ميکردند به ملت شهيد پرور ما رسيده است ؟
یادداشتی از سید حسن مبارز
08 تیر 1392 |
02:54
قرار نیست طوری بنویسم که او نبوده است، یا آنگونه که خودم دوست دارم.
مقدمۀ عمادالدین شیخالحکمایی بر کتاب «شش دفتر»
06 تیر 1392 |
12:36
شعرهای بومی محسن برای من نمونۀ کامل شعر است. ایناشعار، هم تسلّط کامل او بر گویش، امثال و فرهنگ کازرونی را نشان میدهد و هم مضامین نو و تصویرهای بدیع شاعرانه دارد
شعری از محمدعلی شاکری یکتا، به یاد محسن پزشکیان و نازنینش
06 تیر 1392 |
12:33
و باغ، دسته گلی / که بر مزار شهیدان عشق میپژمرد / ز قلههای سربی و سرد سحرگهان، دیدم / که اشک میآمد / به سرسلامتی باغ مرده دل من
مقدمۀ سیدعلی میرافضلی بر کتاب «شش دفتر»
06 تیر 1392 |
12:21
نارضایتی از وضعیت موجود و چشمانتظار آیندة مطلوب موعود بودن از مضامین اصلی شعرهای پزشکیان است، آنچنان كه در اشعار اغلب شاعران متعهد آن روزگار اين مولفه به چشم مي خورد.
یادداشت شفاهی دکتر محمدرضا ترکی دربارۀ محسن پزشکیان
06 تیر 1392 |
11:45
من در شعر مرحوم پزشکیان، سلامت روانی شعر قیصر امینپور را میبینم. حماسۀ شعر مرحوم نصرالله مردانی را میبینم. روح انقلابی و در عین حال پر از صمیمیت خاص سلمان هراتی را میبینم.
محسن پزشکيان به روايت دوست و همکلاسياش محمدعلی شاکری یکتا
06 تیر 1392 |
11:43
زمستان 52 براي همه، فضايي ابرآلود و تيره بود. اعدام گلسرخي و دانشيان در بهمن آن سال، سنگين و ناباورانه بود. استعاره گل سرخ کم کم در شعر آن روزگار به نمادي سياسي تبديل ميشد.
رباعی سیدعلیرضا شفیعی در سوگ حبیبالله معلمی
06 تیر 1392 |
09:47
آماده شوید اشکها، آماده / در ساغر ما نمانده دیگر باده / قلبی که به ما قوت رفتن میداد / یک گوشۀ شهر از تپش افتاده