شهرستان ادب: ستون شعر و پرونده رمضانیه سایت شهرستان ادب را با شعری از «حکیم سنایی» در حال و هوای روزهای پایانی ماه رمضان بهروز میکنیم:
ای ماه صیام ار چه مرا خود خطری نیست حقا که مرا همچو تو مهمان دگری نیست از درد تو ای رفته به ناگه ز بر ما یک زاویهای نیست که پر خون جگری نیست آن کیست که از بهر تو یک قطره ببارید کان قطره کنون در صدف دین گهری نیست ای وای بر آن کز غم وقت سحر تو او را به جز از وقت صبوحی سحری نیست بسیار تو آیی و نبینی همه را زانک ما برگذریم از تو ترا خود خبری نیست آن دل که همی ترسد از شعلهٔ آتش والله که به جز روزه مر او را سپری نیست بس کس که چو ما روزه همی داشت ازین پیش امروز به جز خاک مر او را مقری نیست ای داده به باد این مه با برکت و با خیر ما ناکت ازین آتش در دل شرری نیست بسیار کسا کو بر عیدی چو تو میخواست امروز جز از حسرت از آنش ثمری نیست اشکی دو سه امروز درین بقعه فرو بار کاندر چمن عمر تو زین به مطری نیست
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز