گزارش مشروح و تصویری سومین روز اردوی آقایان دورۀ هفتم آفتابگردانها
بیدل چگونه در شعر دلبری میکند؟
31 مرداد 1398
20:59 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 4 رای
شهرستان ادب: اردوی آفتابگردان های جوان شعر انقلاب اسلامی (ویژه آقایان)، در شهر رامسر و اردوگاه شهدای هفتم تیر این شهر، سومین روز خود را سپری می کند.
موسسه شهرستان ادب، در سومین اردوی هفتمین دورۀ آفتابگردان ها، کلاس ها و کارگاه های آموزشی متعددی را برای شاعران جوان تدارک دیده است. در روز سوم نیز، آفتابگردان ها، دو کلاس آموزشی و دو کارگاه را تجربه کردند.
نخستین کلاس، «دلبری های بیدل» با حضور شاعر ارجمند روزگار ما، استاد محمدکاظم کاظمی بود.
بیدل چگونه در شعر دلبری میکند؟
محمدکاظم کاظمی در نشست دلبریهای بیدل، با اشاره به هنرمندیهای بیدل دهلوی در شعر فارسی اظهار داشت: زیبایی در شعر فارسی به دو صورت اتفاق میافتد؛ اول به صورت آشنایی است به این معنا که شاعر از پدیدههای آشنایی که مردم با آن سر و کار دارند در شعر خود استفاده میکند. در واقع مبنای جمال شناسی و گردهم آمدن، پدیدههای آشناست و این نوع شعر در مکتب عراقی دیده میشود.
نویسنده کتاب «کلید در باز» با اشاره به دومین صورت زیبایی در شعر افزود: نوع دیگر جمال شناسی مبتنی بر غرابت است و شاعر از پدیدههای پیشبینی نشده در شعر استفاده میکند و از این طریق شعر خود را زیبا میکند.
وی خاطرنشان کرد: زیبایی شناسی شعر بیدل از جنس دوم است چنانکه پدیدههای غریب را که ممکن است در شعر هیچ شاعری پیدا نشود، وارد شعر خود میکند. در شعر مکتب هندی بعضی پدیدههای تازه وارد شعر شد که کمتر در اشعار ماقبل آن بود و بعضی آرایهها مثل اسلوب معادله بیشتر استفاده و اتفاقات در شعر هندی پیچیدهتر شد. شعر بیدل به قول استاد محمدرضا شفیعی کدکنی مکتب هندی مضاعف است و در آن اتفاقاتی می افتد که غرابتهایی که تا پیش از آن در یک وجه رخ میداد در شعر او در دو وجه بروز و ظهور داشت.
کاظمی تصریح کرد: این آشنایی زدایی در شکلهای مختلف رخ میدهد و بیدل از شاعرانی است که ویژگیهای منحصربه فردی در شعر دارد. بعضی شاعران با وجود اینکه نیرومندند، اشعارشان ویژگیهای خاصی ندارد اما بیدل از آن دسته شاعرانی است که اشعارش پر از اتفاقات ویژه است.
این شاعر و پژوهشگر معاصر اضافه کرد: ویژگیهای زیادی در شعر بیدل هست که او را در شعر فارسی و در مرحله بعد در مکتب هندی برجسته میکند و به دلیل پیچیدگیهایش شعر او را سخت فهم میکند چون چندین و چند پدیده ابهام آفرین و غریب در شعر بیدل دیده میشود.
وی در خصوص این پیچیدگیها بیان کرد: بخشی از این تازگیها حاصل استفاده از پدیدههایی است که شاعران در شعر فارسی به آن کمتر توجه کرده بودند. برای مثال در شعر عراقی مجموعهای از اصطلاحات میخانهای و خانقاهی و نیز عناصر طبیعت مثل گل و چمن وجود دارد و کلیت شعر این مکتب را شکل میدهد اما در شعر هندی پدیدههایی از زندگی مردم وارد شعر شده است که قبلاً نبوده و توسط شاعران این مکتب وارد شده است؛ اصطلاحاتی مثل خمیازه، بخیه و... .
کاظمی افزود: استفاده از آبله از دیگر عناصر شعر هندی و بیدل است. این پدیده کمی هم غرابت دارد. شاید استفاده از آبله به خاطر مردمی شدن شعر در مکتب هندی است. چون شعر تا قبل از این مکتب در سیطرۀ دربار بوده و در مکتب هندی چون شاعران جز مردم بودند، بعضی پدیدهها مثل پاره شدن بخیه کفش و آبله زدن پا که جزو زندگی مردم بوده را وارد شعر کردند.
این منتقد ادبی تصریح کرد: در اشعار بیدل پدیدههای جدید با پدیدههایی ارتباط پیدا میکند که ممکن است وجه شباهت کمرنگی باهم داشته باشند به همین دلیل جهان دیگری از ارتباطات پیچیده را به دنبال دارد. تشبیه آبله به پل از این نوع مثالهای پیچیده است. و وجه شبه پیچیدۀ آن با پل این است که زیرش آب جمع میشود و برآمدگی دارد و همین دو وجه شبه دور از ذهن در شعر بیدل و سبک هندی آبله و پل را به هم پیوند زده است.
وی خاطرنشان کرد: در بعضی اشعار بیدل دو پدیدۀ به ظاهر بی ربط در کنار هم مشاهده میشود درحالیکه با یک پدیده دیگر به هم دیگر مرتبط شدهاند اما شاعر آن پدیده واسط را نمیآورد و به همین دلیل تا خواننده اشعار بیدل را به صورت یکجا نخواند نمیتواند به این روابط پیچیده پی ببرد.
کاظمی گفت: بیدل در شعر خود مجموعهای از واژگان تازه را نیز وارد میکند که حتی در شعر شاعران قبل از او یا نبوده یا کم بوده است. کلماتی چون فسان، مصقله، بیاض و... . هیچکدام خاص شعر بیدل نیست اما بسامدش در شعر او بیشتر است نسبت به شاعران دیگر. از انواع دیگر واژهها اصطلاحات خاص مناطق شرق ایران است که به کاربردن این واژهها از فرهنگ زبانی دیگر جذابیت دارد و حتی حسی باستانگرایانه در شعر ایجاد میکند. مثل استفاده از مسلخ به جای کشتارگاه و آتشدان به جای منقل.
این شاعر و منتقد ادبی با اشاره به دیگر دلایل پیچیدگی شعر بیدل افزود: بعضی واژهها امروز رایج است اما به یک معنای دیگر مثل اعتبار و الزام که اگر با معنای امروزی آن در شعر بیدل بخوانیم منظور شاعر را متوجه نمی شودیم. هم چنین بعضی واژهها معنای سیالی دارند و چون در فضای خاصی قرار گرفته فقط و فقط در آن جا معنا میدهند مثل واژه وحشت که در شعر بیدل به معنای ترس نیست بلکه به معنای توحش است.
کاظمی در ادامه به خوانش چندین بیت از بیدل دهلوی پرداخت و معانی آن را شرح و بسط داد.
دومین کلاس آموزشی شاعران جوان، کلاس «هم نوایی شعر و موسیقی» با حضور میلاد عرفان پور بود.
همنوایی شعر و موسیقی در کلام میلاد عرفان پور
میلاد عرفان پور در کلاس «هم نوایی شعر و موسیقی» اظهار کرد: در زمانۀ ما اگر شعری بخواهد به تاثیرگذاری عمومی برسد نیاز دارد که با موسیقی آمیخته شود. این هنر از هنرهای قدیمی بشر است و شاید بتوان عنوان کرد قدمتش بیشتر و حتی اندازۀ شعر است. از این جهت است که نیاز هست تا بدانیم چطور شعری بگوییم که ظرفیت آمیختگی با موسیقی را داشته باشد.
مسئول دفتر شعر موسسه شهرستان ادب تصریح کرد: با اینکه مخاطبان هنر موسیقی بسیار گستردهاند اما موسیقی نیز فارغ از شعر شاید مخاطب چندانی نداشته باشد. چنانکه میتوان گفت موسیقی بیکلام گونۀ کم مخاطبی است و بیشترین مخاطبان موسیقی افرادیاند که در موسیقی دنبال شعر خوب هستند هرچند به دلیل تغییر ذائقه عدهای نیز هستند که به شعر توجهی ندارند اما مخاطب فرهیخته موسیقی، موسیقی را بدون شعر گوش نمیدهد.
وی با بیان اینکه ترانه، تصنیف، سرود، نوحه از قالبهایی است که شعر از آن طریق به موسیقی گره میخورد، گفت: تصنیف از دوران مشروطه رایج شده و تعاریف مختلفی برایش گفته اند. تصنیف، شعری است که به همراه ملودی یا برای ملودی سروده میشود. بعضی وقتها معنای موسیقیایی یک تصنیف مد نظر است. اما ما در این جا منظورمان از تصنیف، متن آن است.
عرفان پور ادامه داد: فردی که هم زمان با ساخت ملودی شعر را نیز میسازد، تصنیف ساز است. تصنیف سرا نیز کسی است که به او ملودی میدهند و او براساس ملودی شعری میگوید و تصنیف دو ویژگی دارد اول اینکه سنتی است و دوم اینکه وزن آن کوتاه و بلند میشود.
مسئول دفتر موسیقی حوزه هنری عنوان کرد: ترانه شعری است که مناسب موسیقی سروده میشود. بعضی شعرها محاوره اند اما ترانه نیستند چون کلماتشان ریخت و ظرفیت موسیقیایی و قابلیت اجرا توسط خواننده را ندارند. شعر محاوره لزوماً مناسب موسیقی نیست اما ترانه برای موسیقی ساخته میشود. ترانه سرا نیز الزامی ندارد که در قالبهای رایج کلاسیک بسراید.
وی درخصوص تفاوتهای تصنیف و ترانه گفت: یکی از تفاوتها این است که تصنیف معمولاً با زبان معیار و ترانه با زبان محاوره سروده میشود البته ممکن است اینطوری نباشد اما اصل نیست. در ترانه شاعر ذهنیتی از موسیقی دارد، ترانه را میشناسد و موسیقی را درک میکند و چیزی میگوید که مناسب خوانندگی باشد و ترانه سرای حرفهای به انتخاب کلمات، چینش قافیهها انتخاب وزن و... توجه دارد.
این شاعر و منتقد ادبی افزود: سرود نوعی از تصنیف است که دسته جمعی خوانده میشود و موسیقی و شعرش باید ویژگی دسته جمعی خوانده شدن را داشته باشد.
عرفان پور در خصوص ویژگیهای تصنیف تصریح کرد: اول اینکه با ملودی انطباق کامل داشته باشد. یعنی دقیقاً بر مبنای نغماتی که شاعر میشنود و آن را به افاعیل عروضی تبدیل میکند باید بنویسد. روش کار این است که موسیقی اولیه با یک معر (شعر پیش ساخته و موقت) یا با یک شعر قبلی یا یک موسیقی یا با آوای گفتاری ساخته شده و کاری که شاعر میکند این است که اول این ملودیها را باید به افاعیل عروضی تبدیل کند تا کارش راحت شود و دستگاه طبع آسانتر کار شود.
شاعر کتاب «تماشایی» خاطرنشان کرد: دومین ویژگی تصنیف تلفیق مناسب با شعر است. این تلفیق در دو جایگاه است. یک وقت شعر به آهنگساز داده میشود و یک وقت شاعر براساس یک ملودی شعر میگوید. استفاده از کلمات خوش آهنگ و صیقل خورده در تصنیف نکته مهمی است و شعر باید روی صدای خواننده خوش بنشیند، نباید تنافر ایجاد کند و نباید خوانش آن سخت باشد تا به درد خوانده شدن بخورد.
وی افزود: انطباق شعر با حال و هوای ملودی نیز نکته مهمی است که باید توسط تصنیف سرا رعایت شود. مثلاً اگر ملودی غمگین است نباید شعر شاد باشد و یا اینکه برای یک موضوع غمگین نباید ملودی شاد یا حماسی ساخته شود. هم چنین یکی از نکات مهم در ترانه و تصنیف ترجیع و گوشواره داشتن شعر است که مهمترین قسمت شعر میتواند همین قسمت تکرار شونده باشد.
مسئول دفتر موسیقی حوزه هنری گفت: تصنیف باید محتوا داشته باشد یعنی شاعر صرفاً نخواهد نغمات را پر کند. باید طرح و نقشه کلی داشته باشد و نیز از پراکنده گویی دور بماند. ایجاز و عصاره گویی نیز بایستۀ یک تصنیف خوب است.
در پایان روز سوم، دو کارگاه نقد شعر نیز برگزار شد که اشعار آفتابگردان ها، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در این کارگاه ها، شاعران و کارشناسان گرامی از جمله سید وحید سمنانی، اسماعیل محمدپور، مهدی زارعی، علی داودی و علیرضا احرامیان پور حضور داشتند.
در این کارگاه ها، شاعران جوانی چون امیر حسین نیکویی منش از اصفهان، سید محمد میلاد دانشور از شیراز، حمیدرضا محمودزاده از زرند، محمد معین دهقانی از کرمان و رضا رحیمی عنبران در این کارگاه اشعار خود را قرائت کردند.
آخرین برنامه آفتابگردان های دوره هفتم، «شب شعر و خاطره» با اجرای سید وحید سمنانی بود. در این شب شعر، کارشناسان، اساتید و عوامل اجرایی این دوره آموزشی شعر خواندند و خاطره های شیرین خود از این دوره های آموزشی را برای شاعران جوان نقل کردند. در این شب شعر، شاعرانی چون، علی محمد مودب، میلاد عرفان پور، علیرضا احرامیان پور، مهدی زارعی، مبین اردستانی، محمدرضا وحیدزاده، محمدرضا بازرگانی، رضا یزدانی و شهریار شفیعی به شعرخوانی پرداختند.
عکس: شهریار شفیعی
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.