موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از عصمت زارعی در صفحه پنجم پرونده

بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی

21 آبان 1398 18:59 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.85 با 27 رای
بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی

شهرستان ادب: پروندۀ تخصصی بررسی بررسی ادبیات در کتاب‌‌های درسی، در پنجمین مطلب خود به بررسی ادبیات (شعرها، داستان‌ها و...) در کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی پرداخته است. این گزارش را با قلم عصمت زارعی، در ادامه می‌خوانیم.

 

مشخصات گزارش‌گر این مطلب:

کارشناس ‌ارشد علوم سیاسی و دانشجوی زبان و ادبیات فارسی، معلم فارسی مقطع ابتدایی، نویسندۀ مقالات تاریخی و ادبی در هفته‌نامه‌ها و رسانه‌ها.

 

مشخصات کتاب:

گروه مؤلفان پایۀ پنجم: علیرضا چنگیزی، حاتم زندی، محمدرضا سرشار، محمدرضا سنگری، اسدالله شعبانی، عبدالعظیم کریمی، زهرا سادات موسوی، شهین نعمت‌زاده و عباسعلی وفایی (اعضای شورای برنامه‌ریزی)

فریدون ا کبری شِلدره، حسین قاسم‌پور مقدم، پریچهر جبلی‌آده و فرح نجّاران (اعضای گروه تألیف)

سال انتشار و نوبت چاپ کتاب مورد بررسی: چاپ چهارم 1397

 

تیترها:

    ترجمه، تهدیدی برای ادبیات معاصر ایران

    آغاز ورود شاعران مطرح بزرگسال به کتاب ابتدایی

 

 

پیشینۀ کتاب فارسی پنجم

کتاب فارسی دهۀ شصت و هفتاد حجم زیادی (حدود دویست صفحه) را شامل می‌شد که به چند بیت آغازین شاهنامه مزین بود. پس از این بیت‌ها شعر «بوی ماه مهر» قیصر امین‌پور آغازینۀ کتاب است.

تقریباً یک‌سوم کتاب دهۀ شصت، شعر بود. سعدی با چند شعر مستقل و بلند و تک‌بیت‌های فراوانی که در بخش خوشنویسی بودند و صرفاً در صفحه‌های تمرین خط، بیشترین سهم شعرها را دارا بود. چند بیت آغازینۀ فردوسی، شعر «چشمه و سنگ» بهار، بوی ماه مهر قیصر امین‌پور، اشک یتیم پروین اعتصامی، شعری دربارۀ شهید از تراب مفیدی و شعری از نصرالله مردانی، شعرهای این کتاب را تشکیل می‌دادند. می‌بینیم که تقریباً هیچ‌کدام شاعر اختصاصی کودک نبودند و شعر هم شعر کودک نیست؛ ولی روایی‌بودن اشعار تقریباً در همۀ آن‌ها دیده می‌شد که می‌‌تواند برای کودکان قابل‌فهم و تاحدی مناسب باشد. آرمان‌گرایی و حماسه که می‌تواند با روحیۀ بلندپروازی کودک هم‌سو باشد نیز در این اشعار دیده می‌شد.

 شاید بشود گفت مهم‌ترین داستان‌های این کتاب، قصه‌هایی از صدر اسلام بود: حکایت‌‌هایی از ابوذر، استقامت تازه‌مسلمانان از جمله عمار، مشرکی که از ترس جادوی پیامبر پنبه در گوش کرده بود و... . تقریباً هیچ‌یک از داستان‌ها نام نویسنده نداشت که برای ما بیان‌گر این است که توسط مؤلفین [1] تدوین شده بود، اما وجود ماجرا و موضوع‌های ارزشمند در آن‌ها با زبان ساده و قابل‌فهم، عامل جذابیت آنها بود. یکی از شاخص‌های این قضاوت ما، به ‌خاطرداشتن آن‌ها توسط دانش‌آموزان دیروز است. البته در برخی از درس‌ها نیز با مسئلۀ انتزاعی‌بودن و فقدان ادبیات کودک و عدم خلاقیت مواجه بودیم. همچنین در این کتاب، غلبه با ادبیات کهن بود.

تا پایان دهۀ هشتاد و عدم تغییر ساختاری در مقطع ابتدایی، در کتاب نیز تغییرات خاصی ایجاد نشد، جز تغییرات اندکی مانند شعرهای شاخصی چون «حضور لاله‌ها» با مقطع «ما همه اکبر لیلازادیم» که پس از تغییرات بنیادین دهۀ نود، این شعر نیز حذف شده است.

آغاز دهۀ نود با تحول نظام آموزشی، تغییرات اساسی در کتاب درسی، در ساختار و تصویرسازی و محتوا ایجاد شد. در ساختار و ظاهر، حجم کتاب کاهش یافت و تغییراتی چون حذف آموزش مستقیم نکات دستوری و انتقال واژه‌ها به انتهای کتاب و فهم آن در کلیت متن صورت گرفت. در این‌جا این تغییرات مد نظر ما نیست و بیشتر به محتوا توجه می‌کنیم. برای بیشتر حکایات و داستان‌ها نام نویسنده حک شد و ادبیات معاصر و ادبیات کودک بیشتر به کتاب راه پیدا کرد. یکی از شاخص‌های ساختاری کتاب، فصل‌بندی‌شدن آن است که تقریباً در تمام پایه‌ها با همان ترتیب تکرار می‌شود. این کتاب بار دیگر در سال نود و چهار تغییر کرد. اگرچه ساختار همان بود، ولی در شعرها و داستان‌ها با تغییرات بسیاری مواجه هستیم.

غنای بخش داستان کتاب سال نود در ادبیات کهن، متونی از تاریخ بیهقی، بستان‌العارفین، قابوس‌‌نامه و مثنوی معنوی بود و در ادبیات معاصر حضور نویسنده‌ای چون هوشنگ مرادی‌کرمانی با داستان «عاشق کتاب» از قصه‌های مجید و متن و شعر از قیصر امین‌پور نوید ورود ادبیات تخصصی کودک و ادبیات ناب را می‌داد؛ البته با تغییر آن در سال نود و چهار این آثار شاخص حذف شد. شاید تغییر فصل‌ها علت این تغییر بوده است: فصل‌هایی با عناوین نهادها، بهداشت، اخلاق فردی و اجتماعی، دانش و دانشمندان، دینی، ملی و میهنی، طبیعت، هنر و ادب. با حذف فصل بهداشت در کتاب کنونی، «سرودی برای پاکی» که دربارۀ رفتگران زحمت‌کش است نیز حذف شده است، اما بیش از آن‌که این متن دربارۀ بهداشت باشد، بیان تلطیف‌شده‌ای به اقتضای سن کودک از رنج تبعیض است. این متن دارد جور دیگر دیدنی عاری از قیاس‌های ظاهری و مادی را به کودک می‌آموزد با بیانی سالم، روان و دور از حجم وسیعی از درد یک‌باره: «کاش من می‌توانستم دل‌های بعضی آدم‌ها را هم آب و جارو کنم». پس با تغییر فصل، مثلاً می‌توانست در فصل «راه زندگی» کنونی جای بگیرد تا این کتاب در بخش معاصر تا این حد از شاعران و نویسندگان شاخص معاصر تهی نباشد و فصل راه زندگی نیز این‌قدر شعاری و خالی از ارزش ادبی.

 

تقسیم‌بندی موضوعی کتاب کنونی به‌طورکلی

کتاب کنونی نسبت به دیگر کتاب‌های ابتدایی، شعر بیشتری دارد و سیزده شعر را دربرمی‌گیرد که شش شعر آن حفظی است. دوازده داستان و شش حکایت که در شمار داستان به حساب می‌آید، بخش‌های داستانی کتاب هستند.

این کتاب در سال نود و چهار مورد بازبینی قرار گرفت و تاکنون همین کتاب تدریس می‌شود. در کتاب کنونی، بسیاری از متون ادبی معاصر و کهنِ کتاب قبلی (یعنی کتاب سال نود)، وجود ندارد؛ ازجمله بسیاری از حکایاتی که در بند پیش از آن‌ها یاد شد: داستان هوشنگ مرادی‌ کرمانی که علاوه‌بر ارزش داستانی، تنها داستانی بود که جنبۀ طنز داشت، «دهکدۀ خوب ما» از قیصر امین‌پور، متن ادبی از او با نام «سرود پاکی»، شعر محمود کیانوش و... .

کتاب کنونی شش فصل آفرینش، دانایی و هوشیاری، ایران من، نام‌آوران، راه زندگی، علم و عمل و هفده درس را شامل می‌شود که هردرس از شعر و داستان و حکایت تشکیل شده است. فصل‌ها معرف موضوع آن‌ها است که موضوع علم و دانشمندان بیشترین سهم را دارد. جای ادبیات انقلاب و دفاع مقدس کاملاً خالی است و تنها در یک بند از درس «نام‌آوران امروز، دیروز، فردا»، از یاد رزمندگان و شهدا، بی‌هیچ‌نکتۀ ادبی و شاعرانه‌ای نام برده می‌شود. این درحالی است که شعر «بچه‌های ماندگار» از جواد محقق یا شعری از نصرالله مردانی را در موضوع دفاع مقدس در کتاب‌ پیشین داشتیم.

ادبیات کتاب هم یک‌دست و کاملاً شهری ا‌ست. این در حالی است که شعر «دهکدۀ خوب ما» از قیصر امین‌پور را در کتاب سال نود داشتیم که می‌توانست ادبیات روستایی را وارد کتاب کند. جای خالی درون‌مایه‌های تخیلی و طنز و ادبیات همدردی و محرومیت نیز احساس می‌شود که مورد آخر در کتاب دهۀ شصت پررنگ‌تر بود. شعر اشک یتیم پروین اعتصامی و دو داستان‌واره‌ای که به کمک‌کردن و اقشار ضعیف توجه داشت هم جزء موارد حذفی ا‌ست.

یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب، ورود ادبیات ترجمه در سه درس است؛ سؤال این‌جاست که آیا ترجمه به اندازۀ سه درس در ادبیات فارسی جایگاه دارد؟

 

بررسی موردی کتاب کنونی

 پیش از بررسی درس‌به‌درس، این نکته را ذکر می‌کنیم که هرفصل یک حکایت دارد که بخش عمدۀ بار ادبیات کهن با درون‌مایۀ داستانی را دربردارد. از ذکر جداگانۀ هریک از این حکایت‌ها خودداری می‌کنیم و به ذکر کلیتی در مورد همۀ آن‌ها می‌پردازیم:

حکایت‌ها بیش‌ترین سهم را در ارزش‌های داستانی کتاب بر عهده دارند و در برخی از آن‌ها هم رگه‌هایی از طنز وجود دارد. زبان ادبی فاخر همراه با نکات حکمت‌آموز از دیگر ویژگی‌های این حکایات است که کوتاهی آن کمک می‌کند تا حجم واژگان کهن فراوان، کودک را دچار زدگی و یأس نکند. علاوه‌براین، پس از پایان همۀ حکایت‌ها، چند ضرب‌المثل آورده می‌شود و از دانش‌آموز می‌پرسد مفهوم حکایت با کدام ضرب‌المثل تناسب دارد؟ این تلفیق، علاوه‌بر آشنایی با ضرب‌المثل‌ها که با فصل هم تناسب دارند، یکی از بیشترین امتیازهای کتاب را کسب می‌کند. بیشتر حکایت‌ها از منابعی چون جوامع‌الحکایات عوفی، دهخدا، چهارمقالۀ نظامی عروضی، گلستان سعدی و سبحه‌الابرار جامی انتخاب شده‌اند. همۀ حکایت‌ها منبع دارند، جز یکی که سزاوار بود در راستای تقویت روحیۀ پژوهش‌محوری، منبع آن ذکر می‌شد. این ویژگی کلی برای هرشش حکایت وجود دارد و از ذکر جداگانۀ آن‌ها پرهیز می‌شود.

ابیاتی از مخزن‌الاسرار نظامی با مطلع «ای همه هستی ز تو پیدا شده»، ستایش بسیار زیبای آغازین کتاب است که حکمت و دعوت به خداشناسی، همراه با درون‌مایۀ موسیقیایی نشاط‌آفرین آن می‌تواند گزینۀ خوبی از ادبیات کهنی باشد که دور از فهم و روحیۀ بچه‌ها نیست.

 

فصل اول: آفرینش

درس اول با نام «تماشاخانه» مخاطب را به تماشای هستی و شنیدن صدای سنگ و کوه فرامی‌خواند. این بخش، از کتاب «آفریده‌های ساکت خدا» اثر نانسی سویتلند و ترجمۀ حسین سیدی انتخاب شده است. به نظر بنده انتزاعی‌بودن و غیرمحسوس‌بودن این نوشتار از التذاذ ادبی آن می‌کاهد؛ چرا که در قالب داستان هم نیست تا فهم و تمرکز بر آن را ‌ـ‌همان که متن نیز به آن فرامی‌خواند‌ـ به‌طور ناخودآگاه برای دانش‌آموز ممکن کند و برای درس اول مناسب و جذاب نیست.

«خندۀ گل، رقص باد» شعری زیبا از پروین دولت‌آبادی است که موسیقی‌مندی و شادابی آن می‌تواند محتوای توحیدی خود را به کودک منتقل ‌کند. این شعر، قصه‌ای از وزش باد سرد و زردشدن گیاهان و کاشت بذر، رویش دوباره و آمدن فصل‌ها را به تصویر کشیده است و به نظر بنده این روایت شاعرانه توانسته بحث انتزاعی‌ آفرینش را تجسم‌پذیر و تفکر را مناسب کودکان و ساده‌فهم کند. ضمن این‌که پروین دولت‌آبادی از شاعران شناخته‌شدۀ ادبیات کودک است. درعین‌حال زیبایی‌های ادبی، آشنایی با واژگان جدید و استعاره و تشبیه، (در عین نام نیاوردن از آن‌ها) جان‌بخشی به اشیا، (گل بخندد بر سر گل‌بوته‌ها) باعث التذاذ ادبی آن است و بچه‌ها به حفظ آن رغبت نشان می‌دهند.

درس دوم: شعر «فضل خدا» از سعدی با مطلع «فضل خدای را که تواند شمار کرد/ یا کیست آن‌که شکر یکی از هزار کرد» پنج بیت از قصیدۀ بلند سعدی ا‌ست که در عین آهنگین‌بودن و التذاذ ادبی‌داشتن، قابل‌فهم است. سعدی از بهترین شاعران کهن است که اشعارش برای کودک و نوجوان قابل ارائه است.

«راز گل سرخ» از کتاب «زیباترین قصه‌ها»، نوشتۀ مهدی مرادحاصل، داستان متوسط یا حتی ضعیفی است که می‌خواهد گل سرخ مغروری را با این معنا که همۀ آفریده‌ها و زیبایی‌ها از خداست، آشنا کند. این داستان اگرچه به‌خوبی توجه دارد که اخلاقیات را باید در قالب داستان بازگو کرد، اما پیام مستقیم و اشاره به غرور در همان سطور اول و کم‌رنگی زیبایی‌های ادبی و نصیحت‌گونگی آشکار آن، از جاذبه‌هایش کاسته و آن را شعاری کرده است.[2] به نظر می‌رسد این درس برای کتاب هدیه‌های آسمانی که از هرگونه داستان تهی ا‌ست و جزء خشک‌ترین و خطابی‌ترین کتاب‌هاست، گزینۀ مناسب‌تری باشد.

 

فصل دوم: دانایی و هوشیاری

درس سوم: «رازی و ساخت بیمارستان» عنوان درسیِ داستان‌واره‌ای است که به تدوین محمد میرکیانی از مجموعه‌کتاب‌های فرزانگان انتخاب شده است. موضوع جذاب شیوۀ انتخاب بیمارستان، توانسته خردمندی زکریای رازی را نشان دهد و در پایان نام این طبیب ذکر می‌شود. در این داستان، آشنایی با یکی از مفاخر ایران پوشیده در یک موضوع دیگر (خردمندی)، جذابیت دارد.

پنج بیت از آغازینۀ شاهنامۀ فردوسی با مطلع «خرد رهنمای و خرد دل‌گشای» برای حفظ‌کردن انتخاب شده که وجاهت ادبی، موسیقی شاد و محکم آن جایی برای بحث نمی‌گذارد و علاقۀ بچه‌ها در حفظ آن تأیید عملی آن است.

درس چهارم: «بازرگان و پسران» داستان‌واره‌ای کهن است از کلیله‌ودمنه که یکی از متن‌های فاخر و با واژگان و دایرۀ لغات وسیع است. البته در کتاب سابق، نثرهایی با این ادبیات وجود داشت که در قالب داستان بود و بر این متن برتری داشت. کلیله‌ودمنه سرشار از واژگان کهن است که اگر در قالب داستان بیان می‌شد، دشواری آن را می‌پوشاند و انگیزۀ یادگیری بیشتری ایجاد می‌کرد.

درس پنجم: «چنار و کدوبن» سراغ ابیاتی از ناصرخسرو رفته است. این ابیات حالت روایی دارد و گفتگومحور و قابل ‌نمایش است و جذابیت خوبی نیز برای بچه‌ها دارد.

«گلدان خالی»، نویسنده دمی، ترجمۀ نورا حق‌پرست؛ داستانی با موضوع جذاب و تعلیقی که با یک ماجرا آغاز می‌شود و سرانجام راستگویی را به‌خوبی، بی‌آن‌که بخواهد مستقیم بیان کند یا در همان آغاز نیت را لو بدهد یا به تکرار مفهوم بپردازد، با یک پایان صریح و روشن روایت می‌کند. این داستان از افسانه‌های ادبیات جهان است و تأییدی بر جذابیت افسانه‌ها در همۀ ملل.

 

فصل سوم: ایران من

درس ششم: در درس «سرود ملی» علاوه‌بر متن سرود، ویژگی‌هایی از آن بیان می‌شود. چند بیت «خوشا مرز ایران عنبر نسیم» که نام شاعر ذکر نشده، ولی گویا شاعر آن آقاخان کرمانی است، پایان‌بخش درس است.

مفاهیمی چون از افق سرزدن مهر خاوران، فرّ ایمان، در کنار متنی که در آن با واژگان «اهداف»، «آرمان‌ها»، «اعتقادات» که بیشتر انتزاعی هستند و کمتر قابل لمس، انتقال معنا را کمی دشوار کرده، ولی با خلاقیت معلم در تدریس گزینۀ خوبی برای عنوان فصل است؛ چه این‌که حماسۀ آن نیز خوشایند است و در این پایه نیز بچه‌ها قابلیت‌های ذهنی بیشتری دارند.

شعر بعدی، شعر حفظی «ای ایران ای مرز پرگهر» از حسین گل‌گلاب است که یکی از چهره‌های کودک و نوجوان هم به حساب می‌آید. البته این شعر ایشان برای کودک و نوجوان نیست، ولی موسیقی‌مندی، حماسه و شور آن کاملاً توانایی ورود و قابلیت فهم در دنیای ذهنی کودکان را دارد.

 

درس آزاد: فرهنگ بومی

این درس در کتاب‌های قدیمی‌تر نبوده و نکتۀ قابل‌توجه مثبتی است که کودکان را به نوشتن ترغیب می‌کند و انتخاب عنوان بومی نکتۀ بسیار خوبی‌ است. اگرچه به نظر ما نافی نقد پیشین در یک‌دست‌بودن کتاب نیست؛ چه این‌که در آن نقد، به لزوم آشنایی همۀ بچه‌های ایران اشاره کردیم، ولی این مطلب اختصاصی یک منطقه و حتی یک مدرسه است.

درس هشتم، دفاع از میهن به داستان دفاع آریوبرزن می‌پردازد. این درس که آغازینۀ آن بیت (منسوب به) فردوسی است که «چو ایران نباشد تن من مباد»، به دفاع آریوبرزن و سپاهیانش از ایران و جان‌فشانی آن‌ها اشاره دارد. ابیاتی از اسدلله شعبانی[3] هم میان درس وجود دارد. در بند پایانی، در یک جمله این دفاع از میهن را به تاریخ معاصر و هشت سال دفاع مقدس پیوند زده است. نویسندۀ نثر قید نشده است.[4] حماسه و تراژدی توأمان نکته‌ای ا‌ست که می‌تواند تأثیرگذار و قابل‌قبول‌ باشد و قابلیت نمایش هم دارد که برای دانش‌آموز جذاب است، اما متن کمی غریب و نامأنوس است.

درس بعدی داستانی از «محمد دهریزی» است که آوازی برای وطن نام دارد. داستان زاغ‌بوری که برای رسیدن به وطن خشک و کویری خود از سرزمین‌های زیبا و خرم متعددی می‌گذرد که این ترجیح، حسرت ساکنین آن سرزمین‌ها را به دیدار سرزمین زاغ‌بور برمی‌انگیزد. انتخاب موضوع وطن‌دوستی در قالب داستان نکتۀ قابل‌توجهی است که از ابتدای داستان لو نمی‌رود؛ اما روند بدون ماجرا و هیجان و خالی از زیبایی‌های ادبی و واژگانی، مانع ایجاد کشش و جذابیت آن است.

 

فصل چهارم: نام‌آوران

 درس نهم «نام‌آوران دیروز، امروز، فردا» نام دارد. این درس داستان نیست، ولی به سبک داستان سعی می‌کند برخی از شهدای هسته‌ای مانند شهیدان احمدی‌روشن، تهرانی‌مقدم، داریوش رضایی‌نژاد و مجید شهریاری را با کتاب «نام‌آوران دیروز، امروز، فردا» به بچه‌ها معرفی کند. خاطره‌ای که از این کتاب برای این چند نوجوان از شهید احمدی‌روشن نقل می‌شود، جذابیتی ندارد. این درس شاید تنها درسی ا‌ست که به انقلاب اسلامی مربوط است و به شهدای آن اشاره دارد که البته زیبایی داستانی و ادبی ندارد و جز این، نه در مورد دفاع مقدس و نه انقلاب اسلامی، مطلبی نداریم.

شعر حفظی «ایران ای سرای امید» از هوشنگ ابتهاج بسیار خوش‌آهنگ و حماسی ا‌ست و برای حفظ‌کردن نیز مناسب می‌باشد؛ البته به نظر می‌‌رسد برای فصل ایران مناسب‌تر از فصل نام‌آوران باشد.

درس دهم: داستان‌وارۀ «نام نیکو» که نام نویسندۀ آن قید نشده است و به کودکی استاد محمود فرشچیان می‌پردازد. نوجوان‌بودنِ شخصیت اصلی که در انتها می‌فهمیم فرشچیان کوچک است، با مهارت‌ها و تلاش و ارزش‌های اخلاقی‌اش بچه‌ها را همراه می‌کند. در این‌جا کسالت سایر داستان‌واره‌های کتاب را نمی‌بینیم.

درس یازدهم: «نقش خردمندان»، به خواجه‌نصیر توسی و خواجه نظام‌الملک می‌پردازد. پس در این فصل ابتدا نام‌‌آوران امروز را خواندیم و حالا به نام‌آوران دیروز می‌رسیم. این درس نیز نام نویسنده ندارد، ولی ماجراداشتن، حالت داستانی نسبتاً مناسبی به آن داده تا به این روش با خردمندی و نقش یکی از دانشمندان به‌نام کشورمان آشنا شویم.

درس دوازده: «فردوسی فرزند ایران» عنوان یکی از دروس درس دوازدهم است که سال گذشته (97-96) «زاغ و سیمرغ»، نام داشت. البته گفتنی ا‌ست این اشتباه، امسال اصلاح شده است. زال و سیمرغ ازجمله داستان‌های شاهنامه است که در کتاب‌های گوناگون شاهنامه برای کودکان ذکر شده و داستان آن هم در انیمیشن‌های کهن علی‌اکبر صادقی و آثار جدید مورد توجه قرار گرفته است. این توجه ادبیات مکتوب و نمایشی، تأییدی بر جذابیت آن برای این سنین است. این درس، ترکیبی از نثر و نظم است که بخشی از ابیات به‌صورت داستان‌گونه و منثور روایت می‌شود و بیت‌هایی نیز میان آن‌ها ذکر می‌شوند. نیازی به گفتن نیست که داستان‌های شاهنامه سرشار از قدرت تخیل‌پروری، ارزش‌های انسانی، روحیۀ حماسی و ماجراجویی و آشنایی با میراث ادبی و واژگان فارسی است و همه را با هم دارد.

 

فصل پنجم:

این فصل «راه زندگی» نام دارد. این عنوان ما را امیدوار می‌کند که پیوند ادبیات و زندگی را شاهد باشیم، اما در ادامه متأسفانه شاهد تحقق این هدف در داستان‌ها نیستیم.

درس سیزده اولین درس این فصل با نام «روزی که باران می‌بارید» از محمد میرکیانی است. این داستان می‌توانست آغاز هوشمندانه‌ای را برای این فصل رقم بزند، اگر داستان جذابی بود. قصۀ داستان دربارۀ پسری‌ است که در مغازۀ قاب‌فروشی پدرش با خوش‌نویسی مواجه می‌شود که یک تابلوی خوشنویسی «یا صاحب‌الزمان عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» می‌آورد و می‌گوید این مغازه چنین چیزی کم دارد. این داستان جز موضوع ارزشی، هیچ‌ جذابیت‌ داستانی یا ادبی ندارد. این درس در کتاب سال نود هم بود و محمد میرکیانی از افراد به‌نام ادبیات کودک و نوجوان است که جزء مؤلفین کتاب نیز هست؛ اما از او در آثار غیردرسی، داستان‌های شاخص بسیار بهتری سراغ داریم تا این‌دست آثار کتاب درسی. این مسئله، در کنار توجه به این نکته که تنها نام نویسنده ذکر شده است، بدون نام‌بردن از نام داستان یا کتاب، این ذهنیت را ایجاد می‌‌کند که شاید این داستان تنها برای این کتاب سفارش داده شده و نوشته شده است.

شعر «بال در بال پرستوها» از بیوک ملکی دربارۀ امام‌زمان (عج) جزء معدود شعرهای معاصر این کتاب است. از نظر معنا فضای انتزاعی و نامحسوسی دارد؛ ولی موسیقی آن برای خوانش آهنگین نسبتاً مناسب‌ است. بال در بال پرستوهای خوب/ می‌رسد آخر سوار سبزپوش/ جامه‌ای از عطر نرگس‌ها به تن/ شالی از پروانه‌ها بر روی دوش.

درس چهارده: شجاعت، نوشتۀ احمد بهمن‌یار، متن زیبایی دربارۀ شجاعت است که دانش‌آموزان را با نگاه جدید به این مفهوم عادی مواجه می‌کند و از موضوع بکر «شجاعت اخلاقی» سخن می‌گوید.

درس پانزده: شعر کاجستان از محمدجواد محبت است؛ البته با نسخۀ جدید که توسط استاد محبت به‌گونۀ دیگری رقم خورده: «کاج همسایه گفت با نرمی، دوستی را نمی‌‌برم از یاد/ شاید این اتفاق هم روزی/ ناگهان از برای من افتاد».[5] این شعر، نمونۀ موفقی از شعر معاصر است که خصوصیات شعر کودک را هم دارا است و همین سبب ماندگاری آن در چند دهه شده است. از طرفی موضوعی مثل کمک‌کردن در یک قالب داستانی و غیرتکراری و شخصیت‌های غیرانسانی ریخته شده است. قالب شعر نیز نیمایی است که تنها نیماییِ این کتاب درسی است.

سومین متن ترجمه‌ای، داستانی به نام «زیر آسمان بزرگ» از «تِرُوِر رومَین» و ترجمۀ مجید عمیق است. فهمیدن راز زندگی شرطی ا‌ست که پدربزرگ برای رسیدن ثروتش تعیین می‌کند و پسر برای تحقق این شرط، بار سفر می‌بندد و بعد از روبه‌روشدن با هرکس و هرچیز، بعد از این‌که می‌فهمد برای خودرو، دانستن از کجا آمدن، برای کشاورز، مراقبت از بذر، برای ویلون، حیرت از تبدیل تکه‌چوب به سازی خوش‌صدا و... بیشترین اهمیت را دارد، درمی‌یابد راز زندگی و بزرگ‌ترین ثروت همین‌جا زیر آسمان بزرگ است. یک‌نواختی و نامأنوسی نوع روایت باعث می‌شود این درس که نسبتاً بلند هم هست، کسل‌کننده شود؛ درنتیجه، پیام اخلاقی پایانی هم به‌راحتی و به‌طور واضح فهم نشود. صرف‌نظر از این‌که دانش‌آموز ما حالا باید با املای کلمۀ پراهمیت ایرانی و فارسی «ویلون» دست‌وپنجه نرم کند.

 

فصل ششم: علم و عمل

درس شانزده: «وقتی بوعلی کودک بود» از کتاب مرد هزارسال، نوشتۀ رضا حجت، دربارۀ کنجکاوی بوعلی در کودکی نوشته شده است. عکس‌العمل پدر در برابر این کنجکاوی و گفتگو با مادر بوعلی برای فرستادن او نزد استاد، تمام محتوای این درس است که در سه صفحه کش داده شده است؛ بدون زیبایی‌های ادبی و جذابیت‌های داستانی یا اهمیتی در دایرۀ واژگانی. درحالی‌که می‌توانست بخشی از این حجم را به توصیفی از نوع کنجکاوی بپردازد که اهمیت و تفاوتی را در جنس این سؤال‌ها یا کودکی بوعلی نشان دهد.

شعر «چشمه و سنگ» ملک‌الشعرای بهار با مطلع «جدا شد یکی چشمه از کوهسار/ به ره گشت ناگه به سنگی دچار) به‌عنوان شعر حفظی انتخاب شده و شاید تنها درسی است که در کتاب‌های درسی همۀ دوره‌ها [6] از دهۀ شصت تاکنون بوده است. ساختار روایی این شعر و محتوای تعلیمی و حکمت‌آمیز آن، به‌علاوۀ وجاهت و زیبایی‌های ادبی، باعث می‌شود این شعر ماندگار را مناسب این سن بدانیم و جذابیت خوانش و حفظ آن را در بچه‌ها نیز ببینیم.

 درس هفده: با نام «کار و تلاش» شعری از پروین اعتصامی است با مطلع «به راهی در سلیمان دید موری/ که با پای ملخ می‌کرد زوری». این شعر دربارۀ تلاش مورچه و دعوت حضرت سلیمان از او و اظهار بی‌نیازی مورچه، شعری بسیار زیبا، روایی و حکمت‌آمیز است؛ البته با ارائۀ تصویر بسیار ساده، ابتدایی و حتی نامناسب یک مورچه.

همه‌چیز را همگان دانند، از کتاب ابوریحان و ریحانه، نوشتۀ اسفندیار معتمدی، تا حد زیادی شبیه «وقتی بوعلی کودک بود» است. البته ویژگی خاطره‌محوربودن همراه با برخی نکات اخلاقی که در زندگی کنونی کم‌رنگ شده، تا حدی آن را از یک‌نواختی کسل‌کننده خارج کرده است.

کتاب با دو بیت مثنوی معنوی و نثری از فیه‌مافیه به‌عنوان نیایش پایانی، خاتمه می‌یابد.

 

درمجموع می‌توان گفت بخش شعر، بسیار غنی‌تر از بخش داستانی است (چه در شعر کهن و چه در شعر معاصر). در داستان نیز تنها حکایت‌ها، که بخش کهن کتاب را شامل می‌شوند، جذابیت دارند و در داستان‌های معاصر به‌شدت با فقر داستان جذاب مواجه هستیم و جای نویسندگانی مثل هوشنگ مرادی کرمانی یا نادر ابراهیمی با آن همه سابقۀ کار کودک و نوجوان خالی‌ است.

وقتی داستان‌ها تا این حد کم‌رمق است، کتاب فارسی نمی‌تواند جذابیت داشته باشد. درنتیجه یادگیری آموزه‌های زبان‌آموزی (که به‌درستی در درس‌ها نهفته است و با اشارۀ غیرمستقیم است) نیز به‌خوبی تحقق نمی‌یابد؛ درنهایت با فارغ‌التحصیلانی مواجه می‌شویم که از نوشتن یک متن کوتاه در ضروری‌ترین نیازهای روزانه‌ تا دیگر موارد پیچیده‌تر و تخصصی‌تر با مشکل مواجه هستند.

 

نظر شاعران دربارۀ بخش ادبیات کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی

عباس احمدی، شاعر: شعر نظامی (ای همه هستی ز تو پیدا شده) مسلماً انتخاب خوبی برای آغاز کتاب است؛ ولی متأسفانه ابیات خوبی از این مناجات را حذف کرده‌اند و فرم شعر به‌هم خورده است. مثل این ابیات: آن‌چه تغیّر نپذیرد تویی/ و آن‌که نمرده است و نمیرد تویی/ روشنی عقل به جان داده‌ای/ چاشنی دل به زبان داده‌ای/ هرکه نه گویای تو خاموش به/ هرچه نه یاد تو فراموش به. شعر «رقص باد، خندۀ گل» از پروین دولت‌آبادی شاید شعری معمولی باشد، ولی حضورش برای یاد از شاعره‌ای پیشکسوت، خوب است. شعر «خرد رهنمای...» فردوسی، البته وجود سخن فردوسی در تمام کتاب‌های مدرسه ضروری است، ولی باز هم بسیار خلاصه شده است. «چنار و کدو بن» از ناصر خسرو: شاید مناسب کلاس پنجم نباشد و خاصه این‌که توضیحاتی که به شکل نثر آمده، شعر را ابتر کرده است. «ای ایران» از حسین گل‌گلاب، تصنیفی عالی و به یاد ماندنی است؛ خاصه برای حفظ کردن. شعر «سرای امید» از سایه، تصنیفی خاطره‌انگیز و زیباست؛ ولی به نظرم باوجود شعر ای ایران، بهتر بود در مقطع دیگری از این شعر استفاده می‌شد تا تنوع مضمون هم رعایت شود. لازم به ذکر است این نوع اشعار اگر با آهنگ خودش زمزمه شود، کارآمد خواهد بود. شعر «بال پرستوها» از بیوک ملکی شعری صمیمی و خوب است؛ اما برای مقاطع پایین‌تر به‌عنوان شعر کودک مناسب‌تر است. شعر «کاجستان» (دو کاج سابق) که قبلاً از معروف‌ترین و بهترین اشعار کتب مدرسه بود، (کلاس چهارم در زمان ما) متأسفانه با بازسرایی توسط استاد محبت، آن معنا و فرم و پیام اولیۀ خود را از دست داده است. نمی‌دانم آیا توصیه شده که پایانش امیدبخش باشد؟ به نظر حقیر خوب از آب در نیامده است. شعر «چشمه و سنگ» از ملک‌الشعرای بهار گرچه زبانی سخته و تا حدی ثقیل دارد، ولی دارای پیام خوب و تأثیرگذار است. شعر «کار و تلاش» پروین اعتصامی هم خوب است؛ گرچه مناظره‌های پروین هم می‌توانست جایگزین این شعر باشد. «مناجات» از مولوی برای پایان کتاب خوب است؛ اما کم و کوتاه.

 

اعظم سعادتمند، شاعر: واقعاً برایم جذاب بود؛ ولی از آن‌جایی که با این گروه سنی هیچ‌وقت کار نکردم، نمی‌توانم درست نظر بدهم. از این منظر که بچه‌ها با ادبیات کهن به‌خوبی آشنا می‌شوند خوب است، ولی فکر می‌کنم دربارۀ آشنایی دانش‌آموزان با ادبیات معاصر شاید بشود بهتر کار کرد. مثلاً به نظرم به‌راحتی می‌توان نمونه‌هایی از شعر سهراب را در کتاب گنجاند؛ مثلاً آن‌جا که دربارۀ طبیعت بحث می‌شود یا در کنار درس تماشاخانه (آفریده‌های ساکت خدا). کتاب به یک‌باره از ادبیات کهن وارد ادبیات امروز می‌شود و برهه‌ای از ادبیات را که با شعر نو مرتبط است نادیده می‌گیرد، ولی از قسمت‌های ادبیات کهن کتاب واقعاً لذت بردم.

 

شهربانو طوسی، شاعر: من فقط چند پرسش را که خیلی هم قدیمی ا‌ست، مطرح می‌کنم. چه اندازه در ادبیات فارسی ابتدایی و دبیرستان ما تلاش، کار، تولید و آفرینش در اولویت قرار گرفته است؟ آیا در پی پرورش نسلی آفرینش‌گر و سازنده و پویا هستیم؟ آیا از ادبیات صوفیانه و صرفاً عرفانی به سمت ادبیات کارمحور و تلاش‌گر و سازنده پیش رفته‌ایم؟ انبوه شعرهایی که همین اکنون در حال نوشته‌شدن هستند جز عاشقانه، اعتراض و مذهبی آن‌ هم در حد توصیف و گریاندن چه نکتۀ دیگری را توصیه می‌کنند و یا نشان می‌دهند؟

 

نظر نویسندگان و داستان‌نویسان دربارۀ بخش ادبیات کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی

مینو رضایی، نویسنده: کتاب پنجم به‌نسبت کتاب خوبی است، مخصوصاً از این جهت که مفاخر و مشاهیر نسبتاً زیادی را معرفی کرده است؛ البته فقط مشاهیر مرد، ابوریحان، ابن‌سینا، شاعرها، همه مرد هستند؛ اصلاً از مشاهیر زن صحبت نمی‌کند. تنها یک شعر از پروین اعتصامی را داریم؛ چه در فصل نام‌آوران امروز، دیروز، فردا یا دانشمندان و شاعران، چه مفاخر گذشته و چه امروز، همه مرد هستند که این مسئله هم برای پسران‌ و هم دختران‌مان بد است. با این وجود، از کسانی که جزء مشاهیر مطرح مرد هم نیستند، مطلب داریم.

درس اول، «تماشاخانه» از خانمی به نام نانسی سویتلند است که متن غیرجذاب است. در فرصت محدود کتاب، تک‌تک آثار باید گزیده باشد، چرا از ایشان که چهرۀ شاخص و شناخته‌شده‌ای هم نیست، متنی بیاید، وقتی در متون کهن خودمان بهترین آثار وجود دارد که ادبیاتش به‌روز است. در ادبیات معاصر هم متونی در مورد زیبایی آفرینش داریم. یا درس راز گل سرخ از مهدی مراد حاصل، برای من آشنا نیست. به نظرم بهتر است از کسانی مطلب بیاوریم که در جامعۀ ادبی امروز رفت‌وآمد دارند و آثار شاخصی نوشته‌اند. آوازی برای وطن از محمد دهریزی، موضوع خوبی دارد، ولی به‌شدت اطناب داستانی در آن موج می‌زند و جذابیت چندانی هم ندارد. ایشان چهرۀ ادبی نیستند و کارمند آموزش‌و پرورش هستند. چرا نباید از مفاخر زن مطلب داشته باشیم، ولی از نانسی سویتلند و دهریزی داستان بیاوریم و یا داستان خارجی گلدان خالی را برای دانش‌آموزان‌مان بخوانیم.

درس بازرگان و پسران از کلیله‌ودمنه بازنویسی شده است، درحالی‌که کلیله‌ودمنه متون فراوانی با بار داستانی دارد. گاهی متنی کهن انتخاب می‌کنیم، می‌گوییم متن کهن و کلاسیک است، نمی‌توانیم تغییرش دهیم. بنابراین دانش‌آموز باید خودش را به این متن نزدیک کند، اما اگر بازنویسی و ساده‌نویسی می‌کنیم، باید انتخاب خوبی داشته باشیم که دارای بار ادبی و داستانی باشد، مثل کارهای بازنویسی آقای آذریزدی؛ نه مثل این‌کار که صرفاً نصیحت‌گرا است. اگر می‌خواهیم متن نصیحت‌گرا برداریم، همان متون کهن دست‌نخورده بهتر است.

نکتۀ دیگر، پیوند هنر و ادبیات است. با بعضی نکات می‌توان ادبیات را جذاب‌تر کرد. مثلاً وقتی شعر مرز پرگهر آقای حسین گل‌گلاب را می‌آوریم، بگوییم آقای بنان آن را خوانده است، یا شاعر سرود ملی را ذکر کنیم و... .

درس نهم، نام‌آوران دیروز، امروز، فردا، یک داستان بی‌محتوا و بی‌مزه و طولانی مثل باقی پایه‌ها است که مثلاً دو دانش‌آموز می‌روند در مسجد محل، کتابخانۀ محل و... که در بند آخر بگوید شهدای امروز شهید احمدی‌روشن و داریوش رضایی ‌نام د‌ارند؛ جالب است که تنها در حد معرفی هم باقی می‌ماند. اگر در این چند صفحه به یک نکتۀ به‌روزتر و غیرتکراری پرداخته ‌می‌شد، بهتر بود. می‌‌توانستیم خیلی صریح بگوییم ترور شده‌اند، نخبه بوده‌اند، چقدر سفارش از خارج داشته‌اند، در ترور آن‌ها موساد نقش داشته و... .

ضعیف‌ترین فصل به نظر من، فصل راه زندگی است که داستان‌های ضعیفی دارد. درس روزی که باران می‌بارید، اصلاً داستان خوبی نیست. در داستان زیر آسمان بزرگ که پدربزرگ به نوه می‌گوید راز زندگی را پیدا کند، غیرجذاب است و چرا خارجی؟ اگر قرار است از ادبیات جهان بیاوریم، باید کار شاخصی باشد. سؤال این است که نویسندۀ این درس کجای ادبیات جهان است؟ ضمن این‌که تصویرسازی هم مناسب نیست و موضوع هم جذابیتی برای دانش‌آموز امروزی ندارد. این داستان حالت حکایتی قدیمی دارد که باتوجه به داستان، شخصیت آن نوجوان باید باشد. الآن به نوجوان‌ها هم نمی‌شود گفت برو راز زندگی را پیدا کن، چه برسد به جوان‌ها، درحالیکه تصویر این درس یک جوان با لباس‌ها و ظاهر امروزی است.

با این متن‌های شعاری و ساده‌انگارانه و داستان‌های بسیار کوچک‌تر از سن بچه‌های فهیم امروزی، نمی‌توانیم شکاف نسل‌ها را پر کنیم.

 

سیده زهرا محمدی، نویسنده: ما معمولاً برای کتاب خوب کودک، چند ویژگی را مدنظر قرار می‌دهیم؛ مثلاً تصویرسازی، اندازه و شکل مناسب فونت و درنهایت خود داستان. یعنی اگر کودک توانست با ظاهر کتاب و داستان ارتباط برقرار کند، در مرحلۀ بعد وارد داستان می‌شود. پس از آن باید ببینیم آیا داستان جذبش می‌کند یا نه. در کتاب فارسی پایۀ پنجم ظاهر کتاب خیلی‌خوب است و به‌نظرم کودک می‌تواند در مرحلۀ اول به خاطر رنگ و لعاب کتاب با آن کنار بیاید و دوستش داشته باشد و به آن رغبت نشان دهد؛ اما یک نکتۀ ظریف را که ما معمولاً در کتاب‌های درسی ابتدایی رعایت نمی‌کنیم، انتخاب فونت مناسب است؛ مخصوصاً اگر متن کهن باشد. شما واژه‌ای را جلوی دانش‌آموزی می‌گذارید که آن واژه را در زندگی روزمره‌‌اش استفاده نمی‌کند و برایش غریبه است؛ حالا با یک فونت شکسته هم برایش می‌نویسیم. طبیعتاْ خواندنش خیلی سخت می‌شود و کسی که نتواند واژه‌ای را بخواند، با آن ارتباط برقرار نمی‌کند.

 در مورد محتوای کتاب درسی، مشکل اساسی اکثر کتاب‌های فارسی کاربردی‌نبودن آن‌ها در زندگی روزمره‌‌شان است؛ یعنی این داستان‌ها دغدغه‌‌ها و نیازهای آن دانش‌آموز را بیان نمی‌کند و راه‌کاری هم ارائه نمی‌دهد.

دومین مشکل این کتاب، فاصله‌گرفتن داستان‌های کتاب از اصل داستان‌نویسی‌ است؛ یعنی بعضی از این داستان‌ها اصلاً داستان نیستند. در داستان ما باید برای بچه، قصه بگوییم و موضوع مد نظرمان را در خلال آن روایت‌گری‌ها به مخاطب منتقل کنیم، ولی در بعضی از این داستان‌ها که اتفاقاً قرار است موضوع مهمی مثل وطن‌دوستی و وطن‌پرستی را بازگو کند، به بدترین شکل روایت شده است؛ مثل درس هشتم با عنوان دفاع از میهن.

 نکتۀ دیگر، استفاده از کلمه‌هایی‌ است که امروزه ما استفاده نمی‌کنیم و باعث سردرگمی مخاطب می‌شود؛ مثل دکان و طبیب و... . به نظرتان چند نفر امروزه به مغازه می‌گویند دکان. چرا مغازه نه و دکان؟

 درنهایت این‌که جای طنز هم معمولاً در همۀ کتاب‌های ما خالی ا‌ست. در این سن به‌شدت بچه‌ها به طنز علاقه نشان می‌دهند و اگر در کتاب درسی استفاده شود، استقبال خوبی می‌کنند.

 

نظر آموزگاران دربارۀ بخش ادبیات در کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی

زهره مرادی، مدرس تربیت‌معلم و آموزگار پنجم دبستان:

1ـ  ارتباط طولی کتاب فارسی ۵ و ۶ نشان می‌دهد که اشعار کتاب ششم فاصلۀ مفهومی و نوشتاری زیادی با اشعار پنجم دارد. بدین نحو که متن نوشتاری و نوع نگارش و مفهوم عمیق اشعار کتاب ششم برای دانش‌آموزانی که در قالب متنی ساده و پیامی آسان‌تر در پایۀ قبل با اشعار فارسی آشنا شده بودند، تا حدودی مشکل است.

2ـ  شعر کار و تلاش، ارتباط بسیار مؤثری با دانش‌آموزان برقرار می‌‌کند. لذا چنین اشعاری می‌تواند بیشتر در کتاب قرار بگیرد.

3ـ  شعر چشمه و سنگ، جهت رسیدن به موفقیت‌ها و تمرین صبوری بسیار عالی می‌باشد و مورد توجه بچه‌ها است. بخوان و بیندیش گلدان خالی! تصویر یک گلدان خالی داشته باشد. در متن، امپراطور پیر است، ولی در تصویر جوان نشان داده شده است. بهتر است تصویر قهرمان داستان کشیده شود.

4ـ صفحۀ ۵۰ اسم شاعر نوشته نشده است.

۵ـ داستان آوازی برای وطن بسیار طولانی است.

۶ـ در تصویر بخوان و حفظ کن سرای امید بهتر بود از تصویر ایران استفاده شود.

۷ـ در بخوان و بیندیش فردوسی فرزند ایران، بهتر بود از تصویر فردوسی استفاده شود. تصویر زال با ابروان مشکی است!

۸ـ حکایت جوان و راهزن در مورد راستی بود و ربطی به تلاش و کوشش نداشت.

 خدیجه ریاحی، آموزگار پنجم دبستان: شعرها خیلی‌خوب و حماسی هستند که در عین متناسب‌بودن با روحیۀ هیجان‌طلب دانش‌آموزان، ارزش‌های ملی و میهنی را در قالب اثری هنری و فاخر منتقل می‌کنند، ولی بیشتر داستان‌ها بی‌روح هستند و زیبایی ندارند و علاقۀ بچه‌ها را به فارسی برنمی‌انگیزند. کمیت پرداختن به مباحث ارزشی هم به یک نسبت و متوازن نیست. مثل برخی از ارزش‌های ملی معاصر و کهن.

وقتی کتاب جذابیت نداشته باشد، تمام بار روح‌بخشی آن‌ برعهدۀ معلم است. به نظر بنده می‌توان با روش‌هایی مثل تعیین تکالیف خلاقانه برای هردرس یا موضوع‌های انشایی داستان‌گونه، کتاب را جذاب‌تر کرد. معلم‌ها این را می‌دانند، ولی واقعاً گاهی حجم دروس دیگری مثل ریاضی به آن‌ها اجازه نمی‌دهد دنبال این خلاقیت‌ها بگردند، چه این‌که ممکن است معلم در یک پایه ثابت نباشد و با تغییر هرپایه، باید از نو تمام مباحث مربوطه را مثل یک دانشجوی تازه‌وارد جستجو کنند؛ درنتیجه درس مهمی مثل فارسی که نیاز خواندن و نوشتن افراد جامعه به این درس وابسته است، تأمین نمی‌شود. مثلاً انشا به‌‌شدت مورد کم‌توجهی قرار می‌گیرد و به‌طورکلی کتاب، جز در موارد کمی در کتاب نگارش، نقش خاصی در آن ندارد. وقتی موضوع‌های جذاب در کتاب مطرح نشود و دست معلم خالی باشد، تنها معلمینی که انگیزۀ جدی یا مهارت دارند، به آن می‌پردازند.

 

________________________________________

[1]ـ نام مؤلفین نیز ذکر نشده و به گروه مؤلفین بسنده شده است.

[2]- جناب مرادی‌حاصل، ویراستار کتاب سال نود بوده‌اند. تخصص ایشان روان‌شناسی بالینی است و از ایشان در پایه‌های دیگر هم داستان ذکر شده است. البته این درس در کتاب آن سال نبوده است.

[3]- ایشان هم جزء مؤلفین کتاب هستند.

[4]- نویسنده، مشخص نیست؛ ولی این درس در کتاب سال 55 بوده است که تألیف آن بر عهدۀ حسن انوری بود. در دهۀ شصت این درس حذف شده بود و در دهۀ نود دوباره وارد کتاب شد. برخی دیگر از درس‌ها هم در کتاب دهۀ شصت بودند و در این کتاب نیستند.

[5]ـ بچه‌ها پایان‌بندی گذشته را از والدین‌شان شنیده‌اند و طبق نظر آن‌ها معتقدند پایان‌بندی سابق بهتر بوده است.

[6]ـ همین‌طور پیش از انقلاب.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.