موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از «پدرام اصفهانی»

یک داستان واقعی | تحلیل فتنه 88 به روش رمان «نشانی روی آب و رد کبوترها»

08 دی 1398 17:07 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.2 با 5 رای
یک داستان واقعی | تحلیل فتنه 88 به روش رمان «نشانی روی آب و رد کبوترها»

شهرستان ادب به نقل از خبرگزاری مشرق: «نشانی روی آب و رد کبوترها» از معدود رمان‌هایی است که به گوشه‌ای ولو کوچک از فتنه 88 می‌پردازد. شهرستان ادب این اثر از «زهره یزدانی پناه قره تپه» را در سال 96 به چاپ رساند. با این حال بعد از دو سال، هنوز به چاپ دوم نرسیده و این جای سؤال است. رمانی که هم از حیث نگارش از رمان‌های خوب است، قصه‌گوست و حرفی برای گفتن دارد، جذابیت و کشش دارد و خواننده را از خواندن خسته و دلزده نمی‌کند و هم به جنگ، هم به فتنۀ 88، هم به انقلاب و حتی عاشورا اشاراتی دارد، چرا باید این اندازه مغفول باقی بماند و آن‌طور که شایسته است، دیده نشود؟ این که قصدی و عمدی در کار بوده یا نه را نمی‌دانم، اما می‌توانم بگویم از حیث قوت و ضعفِ داستانی و روایی و قلمِ نویسنده نیست این اتفاق. حال آنکه خود نویسنده هم از نویسندگان تازه‌کار نیست و چندین و چند اثر مستند، زندگی‌نگاره، نمایشنامه و... دارد و چندین مستند نوشته و کارگردانی کرده و حتی در نهادها و رویدادهای متفاوت ادبی صاحب نقش بوده. شاید بتوان آن را کم‌لطفیِ بعضی از دوستان و اهالی ادبیات دانست که آنچه را باید به خوانندگان و مردم معرفی کنند و از آثاری که باید حمایت کنند، نمی‌کنند و صدای بلند رسانه‌ها و شیپورها و خبرهای دیگر، اجازۀ شنیدن صداهای دیگر را به ایشان نمی‌دهد.

بر خلاف فیلم‌های این روزها و رمان‌ها در نشانی روی آب و رد کبوترها شخصیت‌هایی خاکستری نداریم که ندانیم باید دوستشان داشته باشیم یا از آن‌ها بدمان بیاید و دربارۀ عاقبتشان هیچ ندانیم. در اینجا هرکس به تمام و کمال درون خود را به نمایش می‌گذارد و ما می‌دانیم چرا و چقدر از کدام یک خوشمان می‌آید و از دیگری دلگیریم. این‌طور نیست که اعمال و واکنش‌های شخصیت‌ها نیمه‌های پنهانی را در خود داشته باشد که ما از آن بی‌خبریم و ما را از قضاوت کردن تا می‌تواند دور نگه می‌دارد. ما در این رمان آن‌قدر به‌اندازه و درست به شخصیت‌های داستان نزدیک می‌شویم که هم از دل و نیت‌های درونی شخصیت‌ها باخبر می‌شویم و هم علت کارها و رفتارهایشان را می‌فهمیم و بدی‌ها و خوبی‌هایشان را با پیشینه‌ای که از آن‌ها در ذهن داریم، می‌سنجیم و این از جذابیت و واقعی بودنِ شخصیت‌ها و ویژگی‌هایی که باید داشته باشند، چیزی کم نمی‌کند.

نویسنده، راوی داستانِ زندگی خانواده‌ای است با حواشی و اتفاقات پیرامونش که می‌خواهد به ما یک نگاه بدهد، یک تحلیل بدهد و برای داشتن یک نگاه درست و رسیدن به یک نتیجۀ روشن‌تر، باید مسیر فهمیدن و درک کردن و دانستنِ افراد و آنچه برایشان رخ داده باز و هموار باشد؛ والّا نمی‌توان افراد و تصمیماتشان را به ناگهان در برهه‌ای از تاریخ مانند فتنۀ 88 دید و قضاوت کرد. این‌ها پیشینه‌ای دارند که با آن پیشینه به نتیجه‌ای معقول خواهیم رسید و شاید خانم نویسنده هم به همین علت است که به جای اینکه صرفاً بیاید و شروع کند از آغاز و پایان و گوشه و کنار وقایع 88 بگوید، ما را به سال‌ها قبل می‌برد و داستان را از انقلاب شروع می‌کند و از قضا روش مذکور از درست‌ترین و زیباترین روش‌ها برای حرف زدنِ یک نویسنده و هنرمند است.  

ما در این رمان با یک فرد روبرو نیستیم؛ ما در داستان با یک خانواده پیش می‌رویم. شاهد شیرینی‌ها، تلخی‌ها، دوستی‌ها و حمایت‌ها، اختلاف‌ها و حتی حسادت‌هایی که در یک خانواده ممکن است به وجود بیاید هستیم؛ حسادت‌هایی که دست آخر کار دست اعضای این خانواده و دیگر روستاییان می‌دهد. گویی خاطرات یک خانواده را می‌خوانیم و اتفاقاً به همین خاطر است که زمانی که در بین سطور کتاب لبخند بر لبمان می‌نشیند، یا جایی دیگر اشک می‌ریزیم و یا غصه‌مان می‌گیرد، همگی از دل برمی آید و درنتیجه هم آن خنده‌ها و هم آن اندوه‌ها برایمان دلنشین است؛ چراکه احساسات واقعیِ ما در واکنش به اتفاقات واقعی است. نویسنده برای خنداندن و یا تحت‌ِتأثیر قرار دادن مخاطبش زور نمی‌زند! درواقع نیازی هم به این کار ندارد. سوژه‌ها، شخصیت‌ها، اتفاق‌ها و موقعیت‌ها این‌قدر کشش داستانی، اثرگذاری و جذابیت دارند که نیازی به کوچک‌ترین ترفندهای نویسندگی هم نیست. نویسنده همین که ایده و خط نابی که برای روایت این خانواده پیدا کرده و طرح کرده را بنویسد، مخاطب را در دست خواهد گرفت.

می توانید این کتاب را در کنار خانواده‌تان بخوانید. هنوز فیلم‌هایی هستند که می‌شود با همۀ اعضای خانواده رفت و آن‌ها را در سینما دید، اما کمتر داشته‌ایم کتاب‌های داستانی و رمان‌هایی را که بشود آن را به صورت خانوادگی شنید و خواند. غالباً آثار متناسب با گروه سنی‌های خاصی نوشته می‌شود و خارج از آن گروه سنی، یا جذابیت خاص و ویژه‌ای ندارد و یا مناسب مخاطب نیست. کتابی که هم گروه‌های سنی مختلف را دربربگیرد و بتوان آن را بدون نگرانی از سلامت نوشتار و تناسب داستان در خانواده خواند، کمتر پیدا می‌شود. شاید در گذشته اشعار و دیوان‌های منظوم این‌طور بوده‌اند، اما امروز و در تاریخ داستان‌نویسی معاصر، رمان‌های این چنینی را باید مغتنم دانست.

در پایان باید گفت، اتفافاتی که این روزها در کشورمان برسر گرانی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها و مدیریت‌های دولت در آبان ماه رخ داده و نارضایتی‌های این ایام بهانۀ خوبی است برای خواندن و نگاه کردن به آنچه پیش از این بر ما گذشته و «نشانی روی آب و رد کبوترها» از معدود گزینه‌های خوبی است که می‌توان آن را در دست گرفت. باید حواسمان باشد که فرصت‌طلبانِ خائن از این فرصت‌ها و برهه‌های زمانی سوء استفاده نکنند و خواستۀ مردم که بهبود شرایط کشور است را به آتش خشم و نفرین و آشوب نکشانند تا هم آن اصلاح و رشد از بین نرود و هم غمِ درگیری و غمِ هزار از دست رفتن‌ها در دلمان ننشیند و آنچه در فتنۀ 88 بر سیاستمداران که نه، بر مردم و بر این کشور گذشت، دوباره تکرار نشود.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • یک داستان واقعی | تحلیل فتنه 88 به روش رمان «نشانی روی آب و رد کبوترها»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.