به مناسبت روز بزرگداشت حکیم خیام نیشابوری
اصل شادی و کانِ غم | یادداشتی از «محمدقائم خانی»
28 اردیبهشت 1399
22:03 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
شهرستان ادب: به مناسبت روز بزرگداشت «حکیم خیام نیشابوری»، یادداشتی از «محمدقائم خانی» بخوانید:
به آنها که دوصدسال است در حسرت متجدد شدن میسوزند، و آنهایی که نیم قرن یا بیشتر است که کابوسی جز تجدد ندارند، باید گفت تا دست به دست خیام ندهیم، اسیر این سیستم جهانی خواهیم بود. نه به مواهبش میرسیم، نه از شرش در امان خواهیم ماند. مسأله البته خیام نیست، بیشتر از آن کل سنت است ماست، منتها بعد از انقلاب توجهاتی گذرا به بخشی از سنت انجام شده که اتفاقا کارآ هم نبوده. سنت خودش پیشنهادهای آینده را درون خودش دارد، نمی شود هر تکه ای از سنت را به هر هدف دلخواهی وصلهپینه کرد. منتها ویژگی خاص خیام این است که کمتر در گیر و دار مصادره به مطلوب دستمالی شده. همین به ما امکان می دهد که از دامِ ادادرآورندگان رها شویم و کمی به تغییرات واقعی و حقیقی بپردازیم. به جای کپی برداری به حاق تغییر فکر کنیم و به جای دل خوش کردن به داشته ها، به دنبال سرمایه های واقعی در سنت باشیم. یکی از اصلی ترین نکات مورد توجه خیام در رباعیاتش، بنیاد دگرگون شونده حیات دنیاست. برای بودن در دنیای جدید، باید تکلیفمان را با «تغییر» مشخص کنیم و خیام بسیار به این نکته پرداخته است. به ویژه که امروزه در قرن 21، پس از نقدهای اساسی قرن بیستم به مدرنیته، پرداختن به تجدد بدون خیره شدن به نهیلیسم ناممکن است. دوباره خیام به همین مفهوم پوچی توجه کرده است. پوچی همزاد یا حداقل قرین تجدد و تغییر است و پرداختن به یکی، ملازم توجه به دیگری است.
البته پاسخ شایع تری در کشور ما وجود دارد؛ «بیخیال». چون پرداختن به مسائل اساسی حیات بشری مانع کپی برداری ها و اقدامات بیفکروتأمل است، و آنها کاری جز اقدامات عاری از تفکر بلد نیستند. این جماعت توهمِ یافتن راه میانبری را دارند که بیخیال همه مباحث مهم حول تجدد، آنها را به مقصود می رساند. آنها میخواهند بدون فکر و تحول عمیق وجودی و تنها با تغییر دادن ظاهر بر اساس نسخه های مدرن یا از ظریق نوشتن اسناد بوروکراتیک بی معنی، جامعه ایرانی را وسط مسیر میانبر ببرند تا هم سرمایهداری شکوفا و پر ناز و نعمت در دسترس قرار بگیرد، و هم از تنبلی درونی فاصله نگیرند و خوش خوشان به بهشتی که غربِ جدید هم موفق به برپایی آن نشد؛ برسند. به این جماعت تنها میتوان گفت زهی خیال باطل.
مائیم که اصل شادی و کان غمیم/ سرمایه دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم/ آیینه زنگخورده و جام جمیم
چیزی بیرون از ما در دنیای خارج به عنوان پیشرفت و پسرفت وجود ندارد و تغییر، بدون توجه به بنیاد پوچ انگارانه تجدد ممکن نیست. خیام کمک می کند تا نه توهم رسیدن عنقریب به جامعه مدرن را پیدا کنیم؛ و نه با اعمال دسته بندی ساده انگارانه و خنده دارِ «ما و غرب» در همه عرصه ها، از سیاه چاله های عمیق موجود در سنت فرار کنیم.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.