نشست رونمایی سه جلد اول رمان «ایرانشهر» با حضور «محمدحسن شهسواری» و «علیاصغر عزتیپاک»
شهرستان ادب: نشست رونمایی سه جلد اول کتاب رمان «ایرانشهر» با حضور نویسنده این کتاب «محمدحسن شهسواری» و «علیاصغر عزتیپاک» منتقد، نویسنده و مدیر مدرسه رمان موسسۀ شهرستان ادب و «محمدامین اکبری» مدیر انتشارات شهرستان ادب در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در ابتدای این برنامه «محمدحسن شهسواری» با ابراز خوشحالی از چاپ سه جلد اول رمان ایرانشهر گفت: روز اولی که جلد نخست این کتاب منتشر شد به دوستان میگفتم اگر میخواهید داستان روی روال خودش بیافتد باید تا انتشار جلد سه صبر کنید. و حالا این اتفاق افتاده است.
وی در خصوص این رمان ادامه داد: ماجراهای رمان از 29 شهریور 1359 آغاز و تا آبان ماه 59 ادامه دارد. یعنی از دو روز قبل از شروع جنگ تا سقوط خرمشهر. بیشتر اتفاقات در خرمشهر میگذرد و به فراخور، نیروهایی را که برای دفاع وارد خرمشهر میشوند شاهد خواهیم بود. سعی کردم در حد بضاعت و توانم به همۀ گروهها و قشرها و طبقاتی که در این حماسه حضور داشتند بپردازم. گرچه به یقین این اتفاق به صورت کامل نیفتاده و بدیهی است کاستیهایش بر دوش من است.
نویسندۀ کتاب ایرانشهر در پاسخ به این سوال که کتاب چند جلد است بیان داشت: در این لحظه فقط میتوانم بگویم خیلی! الان در حال تکمیل و نوشتن جلد ششم هستم که به اتفاقات هفتم و هشتم مهر میپردازد.
عزتیپاک: ایرانشهر جزو آن دسته رمانهایی است که بیش از یکبار خوانده خواهند شد
در ادامه عزتیپاک با ابراز خوشحالی از چاپ ایرانشهر در چهلمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی گفت: به مخاطبین ادبیات داستانی مژده میدهم ایرانشهر هر رمانی نیست. من فکر میکنم ایدۀ رمان ایرانشهر ایدهای بزرگ است که حتماً تاریخساز میشود.
منتقد و نویسنده کتابهای داستانی با اشاره به اینکه خرمشهر و داستانهایش حقی بود بر عهدۀ رماننویسان ایرانی که باید روزی ادا میشد، افزود: در تمام سالها کسانی که دستی به قلم دارند این حق و وظیفه را احساس میکردند. ما در جنگ یک بخش عزیز و گرامی از وطنمان را برای مقطعی از دست دادیم. پس باید کار مهم و اثرگذاری در خصوص آن روزها میداشتیم. و ایرانشهر گام مهمی است که ادبیات داستانی ایران در خصوص خرمشهر و وقایع سال آغازین دفاع مقدس انجام داده است.
عزتیپاک با بیان اینکه کارهای زیادی در زمینه خرمشهر انجام شده است، افزود: البته این کارها آنچنان که باید شامل و کامل باشند، نیستند. و نمیتوان گفت که بازگوی آن ارادۀ بزرگی هستند که در خرمشهر مقاومت کرد و تا پای جان ایستاد. ایرانشهر ولی از این حیث چند گام بلند برداشته و میشود گفت بخش قابل توجهی از حماسۀ دفاع را بازگو کرده است. و طلیعۀ آن هم در همین سه جلد دیده میشود.
مدیر مدرسه رمان موسسۀ شهرستان ادب با تاکید بر اینکه نویسنده ایرانشهر از تجربهای سنگین و پختگی لازم جهت برداشتن چنین گام بلندی برخوردار بوده است، افزود: نویسنده در اوج پختگی و کار بلدی سراغ این سوژه رفته است، و قطعاً اینکار در کارنامه ایشان جایگاهی ویژه خواهد داشت. ما از همان روزی که دربارۀ ایرانشهر صحبت شد و نویسندۀ محترم پیشنهادش را به ما داد، به اهمیت و بزرگی کار واقف بودیم، و میدانستیم که قرار است اتفاق مهمی دربارۀ رمان دفاع مقدس رقم بخورد. نویسندۀ ایرانشهر نفس عمیقی کشیده و قوس بزرگی زده در تاریخ صدسالۀ اخیر ایران تا بتواند ریشهها و برگوبار این حماسه را به خوبی و روشنی به نمایش بگذارد.
عزتیپاک ادامه داد: از آن طرف هم ما به عنوان شهرستان ادب همیشه این وظیفه را بر عهدهمان میدیدیم که باید قدمی برای ثبت حماسههای مردمانمان در دوران دفاع مقدس برداریم. و حالا خدا را شاکریم که با همکاری جناب شهسواری، به این آروزیمان رسیدیم. البته کار هنوز در آغاز راه است، و ما در کنار آقای شهسواری خواهیم بود تا برگی زرین در ادبیات معاصر ایران ورق بخورد. چرا که ایرانشهر کار و ایدۀ بسیار بزرگی است.
شهسواری: در خرمشهر ما شاهد حضور تمام نیروهایی از سراسر کشور بودیم / این دلیلی شد برای نام ایرانشهر
شهسواری با تاکید بر این که خرمشهر بهانهای شده تا از ایران و ایرانی گفته شود، به اسم ایرانشهر اشاره کرده و افزود: معمولاً اسم گذاشتن برایم بسیار سخت است و این کتاب نیز تا مدتها اسم نداشت. ایرانشهر اسم بزرگی بود و بضاعت من اندک. ظرف و مظروف به هم نمیخورد اما وقتی جلوتر رفتم و فهمیدم قرار است چه رمانی بنویسم به خودم قول دادم حاصل چیزی شود که در خور این نام باشد. فضای رمان هم این اجازه را به من میداد. از صدسال پیش جنوب خوزستان مرکز اقوام ایرانی بوده است؛ آبادان به خاطر پالایشگاه و خرمشهر به خاطر بندر بودنش. و نیز وقتی جنگ شروع شد مردم از تمام نقاط ایران برای دفاع به آنجا آمدند.
وی با بیان این که اولین کار دفاع مقدسم نیست، افزود: بیش از ده کتاب در حوزه خاطرات جنگ منتشر کردهام که برخی از آنها در همین ایرانشهر استفاده شده. مثلا خاطرات یکی از کلاهسبزهای نوهد که ۲۱ ساعت با او مصاحبه کردم. ضمن آن که فصلهای مبسوطی در اولین و ششمین رمانم در جنگ میگذرد.
نویسنده کتاب ایرانشهر افزود: این تجربیات اعتماد بنفسی را به من داد تا در خصوص خرمشهر کار کنم. به رغم این که اصالتم خراسانی است اما در آبادان به دنیا آمدهام و یکی از قدیمیترین عکسهای من زیر پل خرمشهر در دو سالگی است. خود آبادانیها معتقدند اگر کسی مدتی آن جا زندگی کرده باشد دیگر گریزی از آن خاک ندارد. به اصطلاح خاکش دامنگیر است.
در ادامه علیاصغر عزتیپاک در پاسخ به این سوال که نوع نگاهی که در ایرانشهر به جنگ هست را چطور ارزیابی میکنید، عنوان کرد: خروج از کلیشههای رایج در ادبیات دفاع مقدس را شاید بتوان یکی از ویژگیهای مهم ایرانشهر عنوان کرد. به هر حال در این زمینه قالبهایی و معیارهایی جا افتاده که گذر از آنها و پا فراتر گذاشتن از آنها کار سختی است. اما آقای شهسواری از این قالبها بیرون زده است، و زمین بازی را فراختر و گستردهتر از صرف یک مدت محدود مقاومت در خرمشهر دیده است. او به ریشهها رفته و محیط و فرهنگی را که چنین مردانی را پرورش داده، واکاویده تا دلیل رقم خوردن آن همه حماسۀ بزرگ و ظهور چنان شخصیتهای اسطورهواری را به نمایش بگذارد.
وی ادامه داد: ایرانشهر کار باشکوهی است؛ آنقدر که وسوسه میشوم بگویم این کار شبیه فلان کار بزرگ و کلاسیک جهان است. اما چون این نوع تشبیهها را دوست ندارم، فقط میگویم که در آینده حتماً شرایطی پیش خواهد آمد که اهالی ادبیات بگویند که ما باید در فلان عرصه هم «ایرانشهر» داشته باشیم؛ آنچنان که در دفاع مقدس داریم.
مدیر مدرسه رمان شهرستان ادب با تاکید بر دوری نویسنده از هیجانات معمول نویسندهها در برخورد با موضوعات بزرگ و تاثیرگذار، افزود: نگاه آقای شهسواری به انسانی که دارد میجنگد و مفاهیمی که دفاع مقدس بر اساس آنها شکل گرفته، متفاوت است. و دلیل اصلی آن رفتار هم پختگی و تسلط نویسنده و اشرافش بر ارزشهای ماندگار ملی و دینی است. من احساس میکنم آقای شهسواری در سنی که به دنبال ایرانشهر رفت که هیجانات مقطعی را پشت سرگذاشته بود و روی با ارزشهای ماندگار و تحلیلهای بنیادین داشت.
وی ادامه داد: در ایرانشهر ما فقط با حُبِّ خاک مواجه نیستیم. آدمهای این رمان با فرهنگ و تربیت خاصی وارد معرکۀ دفاع از کیان خود میشوند که خاک بخشی از آن است. رویکرد فرهنگی نویسنده، و تباری که برای آدمهای مدافع قائل میشود، کار دفاع و جنگ برای کشور را عمق میبخشد و سویههای مختلفی از وجوه انسان ایرانی را به نمایش میگذارد که شاید بخشی از آن تا به امروز در کارهای دفاع مقدس مورد غفلت واقع شده بود.
عزتیپاک: نویسندۀ ایرانشهر تلاش کرده با صداقت و صراحت به جهان آدمهای دفاع مقدس نزدیک شود.
عزتیپاک با اشاره به اینکه این رمان علیرغم اینکه دربارۀ جنگ و چهرۀ خشن زندگی است، گاه پرلطف و شیرین میشود، ادامه داد: ایرانشهر گاه آنقدر لطیف می شود که ما یکباره در میانۀ صفحات جنگ و گریز، از خشونت جاری در جان شهر منفک میشویم و فضایی شاعرانه دربرمان میگیرد. آدمهای داستان شاعرانگی میکنند و احوال خوش درونشان را به نمایش میگذارند.
عزتیپاک همچنین افزود: محمدحسن شهسواری تلاش کرده با صداقت و صراحت به جهان آدمهای دفاع مقدس نزدیک شود و آنها را چنان که بودهاند، بنمایاند؛ با همه مشکلات، قهرمانیها و فداکاریهایشان. انگار در نظر نویسنده همینکه انسانها به خاطر یک ارزش بزرگ و ماندگار از جان و مالشان میگذرند، کافی است تا قهرمان باشند. و لزومی ندارد تمام ابعاد وجودشان پاک و سرشته از عطر و گلاب باشد. هر قهرمانی میتواند احیاناً مشکلاتی داشته باشد اما در واقع این فداکاری نهایی ارزشمند است که عیار شخصیت او را نمایش میدهد.
در ادامه نویسنده کتاب ایرانشهر به جایگاه این کتاب در ادبیات دفاع مقدس پرداخت و افزود: اگر مجاهدت سترگ بزرگان خاطرهنویسی همچون جنابان «مرتضی سرهنگی»، «محمدقاسم فروغی»، «هدیتالله بهبودی»، «علیرضا کمرهای» و دیگران نبود، فکر کردن به نوشتن این کتاب هم برایم محال بود. برای این رمان تاکنون بالای 250 عنوان کتاب خوانده شده که این 250 کتاب حاصل دههها زحمات دوستانِ بخشهای مختلف ارتش و سپاه و حوزهی هنری و بنیاد شهید و جاهای دیگر است. مردم کمتر میدانند دانشجویان دانشگاه افسری در خوزستان جنگیدند. کمتر جایی در این خصوص صحبت شده است. همچنین از تکاوران نیروی دریایی خیلی کم صحبت شده. از افسران و درجهداران و سربازان پادگان دژ، جمعی لشگر ۹۲ زرهی اهواز. و مهمتر از همه، مردم عادی. از عرب و فارس. به خصوص در این زمینه هموطنان عرب ما مظلوم واقع شدهاند.
از سوی دیگر من بر شانههای نویسندگان بزرگ جنگمان هم ایستادهام. از احمد محمود بیهمتا گرفته تا شهریار مندنیپور و حسین آبکنار و احمد دهقان و محمدرضا کاتب و حسن بنیعامری و مجید قیصری و محمدرضا بایرامی و بسیاری دیگر. اما چون من از آبادان و خرمشهر مینویسم، باید از سه نام به طور ویژه یاد کنم که بر ایرانشهر حق تقدم دارند. یکی «نخلهای بیسر» نوشتۀ «قاسمعلی فراست». این رمان از این جهت مهم است که اولین رمانی است که در مورد خرمشهر نوشته شده. در سال ۶۱. یعنی زمانی وقتی من فقط ۱۱ سال داشتم. دو رمان بسیار خواندنی دیگر هم «شطرنج با ماشین قیامت» نوشتۀ «حبیب احمدزاده» و «حیاط خلوت» اثر «فرهاد حسنزاده» است که هر دو در آبادان میگذرند.
وی با بیان یکی از دلایلی که نمیتوانم دقیق بگویم این رمان چند جلد خواهد شد این است که وقتی آن را شروع کردم خیلی قاطع تصمیم گرفتم آبادان را وارد رمان نکنم. چون آبادان حقیقتاً جهان دیگری است. مصور کردنش مردافکن است. اما به جلد چهار که رسیدم متوجه شدم از خرمشهر گفتن بدون سر زدن به آبادان محال است. پس آبادان هم وارد رمان شد.
شهسواری: هشتماه طول کشید تا اولین کلمه را بنویسم
شهسواری با بیان این که در این رمان قیدهای زمان و مکان فرایند نوشتن را سخت نکرده است افزود: «اورسن ولز» میگوید بزرگترین دوست هنرمند قید است. چرا که چهارچوب به او میدهد. بعد از هشتماه پژوهش پردامنه و دو سفر به منطقه، اولین کلمات رمان نوشته شد. که البته این پنجاه درصد پژوهش است و بقیه در مسیر نوشتن صورت میگیرد. وقتی کار هنری بر مبنای پژوهش صورت میگیرد، بزرگترین سختی برای هنرمند اتفاقاً کنار گذاشتن مواد است و نه استفاده کردن از آنها. وقتی زحمت میکشید و مستندات زیادی جمع میکنید، دوست دارید از همهی آنها استفاده کنید که این به رمان خیلی ضربه خواهد زد. قید زمان و مکان خیلی به من کمک کرد تا راحتتر بتوانم دست به انتخاب بزنم.
شهسواری در پایان ضمن قدردانی از موسسه شهرستان ادب گفت: خوشبختانه کار به صورت شکیل و زیبا در آمده و امیدوارم این همکاری به خاطر خرمشهر و انسانهایی که آن دفاع کردند، به بهترین وجه ادامه پیدا کند.
عزتیپاک: ایرانشهر رواداری و پذیرندگی بسیار بالایی دارد
در ادامه عزتیپاک با اشاره به موضوع رمان که سقوط خرمشهر است، عنوان کرد: این رمان در نهایت به سقوط خرمشهر میانجامد، و داستان با از دست رفتن خرمشهر تمام میشود. اما ماجرا اینجاست که ما حوادث آینده را از میان همین سطوری که به شکست میپردازد، میبینیم؛ و مژدۀ آن فتح بزرگ را از زبان شخصیتهایی که جانشان را برای محافظت از شهر فدا میکنند، میشنویم. از دل شکست روزنههای نور و چشماندازهای بزرگ و روشن آشکار میشود که ملتی که چنین با چنگ و دندان، و با فداکاری هر آنچه که دارد از شهر و ناموس خود دفاع میکند، بیشک این زخم را التیام خواهد بخشید و تحمل نخواهد کرد که پارۀ از وجودش کنده شود و از دست برود. نویسنده در تمام طول دارستان در قبال هر نامرادیای، یک فتح گنجانده، و در برابر هر تیری که میخوریم، یک تیر اثرگذار شلیک کرده. امید به پیروزی و فتح نهایی، در لابلای سطرها و کلمههای این رمان چهره مینماید. و این بیشک محصول اقتدا به الگوی عاشورا است که خونهای بناحق ریخته شده مقدمۀ پیروزیهای بزرگ و ماندگارند.
این منتقد و نویسنده در پایان گفت: اوج پختگی نویسنده در جایی به نمایش درمیآید که او داستانش را طوری نوشته که هر آنکس که سرسوزنی عشق به کشورش دارد، با این رمان ارتباط خواهد گرفت. و اصلا مخاطب این اثر است. ایرانشهر رواداری و پذیرندگی بسیار بالایی دارد، و برای همه کسانی که برای این مملکت کار کردهاند احترام قائل است. ایرانشهر حق همۀ کسانی را که برای ایران و بخاطر ایران جنگیدهاند، ادا کرده است.
لازم به ذکر است که در پایان این شست از سه جلد ایرانشهر رونمایی شد.
این سه جلد را از فروشگاه اینترنتی ادببوک تهیه نمایید.