شهرستان ادب: به مناسبت زادروز مارک توین، نویسندۀ شهیر آمریکایی، یادداشتی میخوانیم از محسن خیابانی بر دو اثر مشهور و ماندگار توین:
خیلی از ما آدمها وقتی از نوجوانی عبور میکنیم، شیطنتهای آن دوران را کنار میگذاریم. شاید این تغییر ناگزیر باشد امّا گاهی حسرت آن دوران بیخیالی و آسودگی، یقهمان را میگیرد و رها نمیکند. دورانی که حتّی دروغهایمان، رنگی از سادگی داشت و هر چند از معصومیت خالص کودکی گذشته بودیم و بعضی زشتیهای جهان را درک میکردیم، باز هم تلقّی بزرگسالی را از آنها نداشتیم و بیشتر ابزار کنجکاوی و شیطنتمان بودند تا خباثت و سنگدلی. داستانهای زیادی در تجلّی نوجوانی و بازیگوشیهایش نوشته شدهاند که شاید بهترینهایشان، همچنان دو اثر کلاسیک مارک توین، یعنی «ماجراهای تام سایر» (1875) و «سرگذشت هکلبری فین» (1874) باشند.
امروزه تولید و تماشای فیلمها و سریالهای اسپینآف به امری متداول تبدیل شده است. اسپینآف در واقع دنبالۀ یک فیلم یا سریال است بهگونهای که یکی از شخصیتهایِ فرعیِ اثرِ قبلی به شخصیت اصلی محصول جدید تبدیل میشود. امّا این اتّفاق، مدّتها قبل در ادبیات داستانی مرسوم بوده است و «سرگذشت هکلبری فین» مثال خوبی بر آن محسوب میشود. در «ماجراهای تامسایر» قهرمان داستان، تام سایر نوجوان و یتیم است که با خالهاش زندگی میکند. او در این کتاب، اتّفاقات زیادی را به تنهایی یا همراه دوستانش رقم میزند. یکی از این دوستان هکلبری فین است، نوجوانی که مادرش فوت کرده و با وجود پدر بیمسئولیت و اغلب غایبش، زندگی رها و آزادی نسبت به دیگر همسالانش دارد امّا در «سرگذشت هکلبری فین» تام سایر به سایه میرود و هکلبری فین تبدیل به شخصیت اصلی میشود.
مارک توین نام مستعاری است که طنزپرداز و نویسندۀ آمریکایی، ساموئل لانگهورن کلمنس (1910 - 1835) برای خود برگزید. وی که فرزند یک قاضی بود، در خانواده و جامعهای بالید که بردهداری را امری عادی میدانستند. وی بخش مهمّی از کودکیاش را در روستای هانیبال از سر گذراند که در کنار رودخانۀ میسیسیپی قرار داشت. توین از 12 سالگی به خاطر فوت پدر مجبور شد در کارهای مختلفی مشغول شود که حروفچینی، روزنامهنگاری و قایقرانی (در میسیسیپی) از آن جملهاند. چنانکه میبینیم تجربیات کودکی و نوجوانی، بر نویسنده و مخصوصاً دو اثر مورد بحث این یادداشت و یکی دیگر از کتابهای مهمّش (زندگی بر روی میسیسیپی) اثری عمیق گذاشتند.
«ماجراهای تام سایر» نخستین رمان مارک توین محسوب میشود ولی از خامی کارهای اوّلیۀ اغلب نویسندگان بری است. کتابهاب بعدی نویسنده، روایت منسجمتری دارند ولی سابقۀ وی در شوخیپردازی باعث شده تا کمبودی در اوّلین اثرش احساس نشود. فصلهای ابتدایی داستان، صرف توصیف دنیای ذهنی تام و معرفی آدمها و فضای پیرامونی وی میشود. امّا از جایی به بعد -مشخّصاً فصل نهم و رفتن تام و هکلبری فین به قبرستان- روایت منسجمتر میشود و چند خط داستانی دیگر از جمله علاقۀ تام به بکی تچر (دختر قاضی منطقه) و یافتن گنج، به پیوستگی ماجراها کمک میکنند تا در صفحات پایانی، داستان به فرجامی رضایتبخش برسد.
«سرگذشت هکلبری فین» تقریباً از پایان کتاب قبلی آغاز میشود. پدر هکلبری فین باز میگردد و پسرش را آزار میدهد. پس هَک با ترفندی از چنگ پدرش میگریزد و در همراهی با بردهای فراری به نام جیم، سفری طولانی و پرماجرا را بر روی میسیسیپی آغاز میکند.
توین نگارش «سرگذشت هکلبری فین» را در مدّتی نامشخّص ولی نه چندان دور از «ماجراهای تام سایر» آغاز کرد. وی چند بار برای ادامۀ داستان به بنبست خورد و در این مدّت، «زندگی بر روی میسیسیپی» و «شاهزاده و گدا» را چاپ کرد و کسب تجربۀ بیشتر به رمانی منجر شد که بسیاری آن را بهترین اثر نویسنده میدانند. بیانصافی است اگر «ماجراهای تام سایر» را ضعیفتر از «سرگذشت هکلبری فین» بدانیم ولی میشود گفت دومی، پختهتر است، به چند علّت: اوّل اینکه «سرگذشت هکلبری فین» برعکس عقبهاش که راوی سومشخص داشت، به صیغۀ اوّلشخص روایت میشود. این کمکی برای پرداخت بیواسطهتر شخصیت اصلی بوده است. همچنین استفاده از کهنالگوی سفر در دومی، جذّابیتی ذاتی به آن بخشیده که با پرداخت عالی همسفران و منزلگاهها و انسجام رواییای که به واسطۀ سفر شکل میگیرد، بر کشش داستان افزوده شده است. برخورد راحت و هنرمندانۀ نویسنده با زبان عامیانه راوی در «سرگذشت هکلبری فین» (که در ترجمههای خوب فارسی نیز رعایت شده) از نکات قوّت و جذّابیت بیشتر آن، نسبت به نثر لفظقلم «ماجراهای تام سایر» است. امّا مهمتر از همه «سرگذشت هکلبری فین» ضمن حفظ طنز گزنده و حتّی تقویت آن، کتابی است به راستی غمانگیزتر، تلختر و واقعگراتر.
ماجراهای هر دو کتاب، قبل از لغو بردهداری در آمریکا رخ میدهد و مارک توین روستاها و شهرهای رشدیافته در کنار میسیسیپی را جوامعی درگیر با انواع خرافات توصیف میکند. بدشگونی کار در جمعه، دیدن پوست مار، دیدن ماه از روی شانۀ چپ و... فقط بخشی از خرافات عجیب این افراد است. نکتۀ مهمّ دیگر، اهمّیت مسائل مذهبی در بین شخصیتهاست. هرچند که بارها با شخصیتهای مذهبی شوخی میشود ولی در کنار آن، افراد مذهبی جذّاب و اخلاقگرا هم در کتاب حضور دارند که به تعادلی ظریف منجر شده و حتّی نویسنده در جایی «ماجراهای تام سایر» را یک «سرود نیایش» توصیف کرده است.
برخلاف برخی نویسندگان دیروز و امروز که با احساساتگرایی در پی نقد و نفی نژادپرستی و بردهداری در آمریکا بوده و هستند، توین با توصیف دقیق مشکلات بردهها و انتخاب جیم (بردۀ فراری) به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی «سرگذشت هکلبری فین» بدون اغراق و شعارزدگی، به بردهداری و نژادپرستی میتازد. هیچ یک از سیاهپوستان داستان، فردی بیاخلاق و غیرمتعهّد نسبت به کار توصیف نمیشود، این در حالی است که سفیدپوستها همواره ضمن ظلم به سیاهپوستان، مشغول ستم به همنژادهای خویش نیز هستند. از طرفی دیگر، با وجود شهرت توین به نگاه ضدّامپریالیستی، وجود شخصیت منفی جو سرخپوسته در «ماجراهای تام سایر» میتواند نشان از نگاه منفی بخش مهمّی از جامعۀ آمریکا و حتّی روشنفکرانش نسبت به سرخپوستها باشد. در همین راستا، بازنگری تاریخ، ما را متوجّه ظلم بیشتر و شدیدتر سفیدپوستان آمریکا به سرخپوستها میکند.
ابتدا «ماجراهای تام سایر» و «سرگذشت هکلبری فین» به عنوان کتابهایی برای نوجوانان توصیف میشدند و خود توین حدّاقل در مقدّمۀ کتاب اوّل (ضمن مناسب دانستن اثرش برای بزرگسالان) بر این موضوع صحه گذاشته است. امروزه امّا هر دو اثر جزو کلاسیکهای ادبیات آمریکا برشمرده میشوند. در ایران غالباً متن خلاصۀ آنها برای نوجوانان به بازار عرضه میشود و متن کامل به عنوان کتاب بزرگسال تبلیغ میشود. متن خلاصۀ این دو کتاب، با حذف ظرایف و برخی بخشهای خشن داستان (بویژه در کتاب دوم)، آنها را به کتابهایی بیروح تبدیل میکند. خوشبختانه ترجمههای خوبی از هر دو رمان در ایران عرضه شده که داشتن نقّاشیهای سیاهقلم چاپ اوّل نسخههای اصلی بر زیباییشان افزوده است و خواندن متن کامل این دو شاهکار، لطف مطالعهشان را چند برابر میکند.