موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
به مناسبت درگذشت شاعر

قدر مرد | مرور غزلی از هوشنگ ابتهاج (سایه)

04 شهریور 1401 22:00 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
قدر مرد | مرور غزلی از هوشنگ ابتهاج (سایه)

شهرستان ادب: جمعه، چهارم شهریور ماه، آخرین وداع مردم بود با امیرهوشنگ ابتهاج، متخلّص به سایه. او شاعری بود که به قول خودش، همیشه صادقانه سرود و نمونه‌هایی از این صداقت را می‌توان در سروده‌هایش که با نبض انقلاب اسلامی و شخصیت‌هایی چون شهید بهشتی می‌تپد، جستجو کرد. به مناسبت درگذشت سایه، غزلی می‌خوانیم از این شاعر که اگرچند به گواه این غزل از دردهای خاموش و زخم اندرون رنج می‌برد، هرگز از سر راه وفا برنخاست.

 

بگذر شبی به خلوت این هم‌نشین درد

تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد

خون می‌رود نهفته از این زخم اندرون

ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد

این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت

داغ محبّت تو به دل‌ها نگشت سرد

من برنخیزم از سر راه وفای تو

از هستی‌ام اگرچه برانگیختند گرد

روزی که جان فدا کنمت، باورت شود

دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد

ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند

وآن لعل‌فام خنده زد از جام لاجورد

باز آید آن بهار و گل سرخ بشکفد

چندین منال از نفس سرد و روی زرد

در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت

کی می‌رسند خانه‌پرستان خوابگرد؟

خونی که ریخت از دل ما «سایه» حیف نیست

گر زین میانه، آب خورَد تیغ هم‌نبرد


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • قدر مرد | مرور غزلی از هوشنگ ابتهاج (سایه)
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.