موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
به قلم محمدصادق رسولی

بیعتی دوباره | دربارۀ رمان «پس از بیست سال» اثر سلمان کدیور

16 مهر 1401 08:00 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
بیعتی دوباره | دربارۀ رمان «پس از بیست سال» اثر سلمان کدیور
شهرستان: ستون داستان سایت شهرستان ادب را با یادداشت دیگری از مجموعه‌یادداشت‌های «قفسۀ شعر و داستان» که نگاهی دارند به کتاب‌های نشر شهرستان ادب به‌روز می‌کنیم. در این یادداشت، محمّدصادق رسولی، کتاب «پس از بیست سال» را موضوع مطالعه و یادداشت خویش قرار داده است.

در زمانه‌ای که خروجی ادبیات داستانی‌اش، از معروف‌ترین و پرسابقه‌ترین ناشرها و نویسندگان، پر از خطاهای فاحش روایتی و زبانی است، خیلی انتظار نمی‌رود نویسنده‌ای جوان، روی موضوعی تمرکز کند که هم وارد شدن به آن زمان زیادی می‌گیرد و هم پرداختن به آن، دردسرهای زیادی را به همراه می‌آورد. در این زمانۀ کتاب‌نخوانی و سیطرۀ شبکه‌های اجتماعی با پیام‌های چندخطّی که آن چند خط هم معمولاً پر است از خطاهای فاحش املایی، جرأت می‌خواهد نوشتن کتابی در ۷۵۰ صفحه در مورد موضوعی که مخاطبانش دست‌کم بخشی‌هایی از آن را پای این روضه و آن هیئت شنیده‌اند.
«پس از بیست سال» قصّۀ سلیم ابن هشام، فرمانده جنگاور اهل شام است که در فتح بخشی از سرزمین روم، در سپاه معاویه نقش اساسی داشته است امّا اتّفاقاتی برای او می‌افتد که در مقابل معاویه قرار می‌گیرد و گفتن از بقیه‌اش شاید منجر به لو دادن داستان شود. جالب آن است که ظاهراً چنین شخصیتی وجود خارجی ندارد امّا کدیور به خوبی آن را در دل تاریخ واقعی جای داده است. به قول یان مک‌یوئن، نویسندۀ شهیر انگلیسی: «داستان‌نویسی یعنی آنکه چگونه برای آنکه حقیقت را بگوییم، دروغ بگوییم» یا همان «احسنها اکذبها»ی خودمان. او سلیم را مدّتی مأنوس ابوذر غفّاری می‌کند و او را به مهلکۀ صفّین می‌کشاند و آنجاست که «پس از بیست سال» را از عمّار می‌شنود که اشاره به فاصلۀ بیست سالۀ صفّین با واقعۀ کربلا دارد. نخ تسبیح نیمۀ اوّل داستان، ماجرای علاقۀ سلیم به راحیل، دختر عالم شهر دمشق است و نیمۀ دوم داستان، قصّۀ وصال بعد از فراق است. نویسنده برای آنکه بتواند قصّه و تاریخ را با هم ممزوج کند، چاره‌ای ندارد جز آنکه از زاویۀ‌ دید دانای کل استفاده کند امّا مانند بسیاری از کارهای کلاسیک، به دام موعظه نمی‌افتد. بر خلاف داستان‌های امروزی که در فضای شهری و آپارتمانی می‌گذرد، او ناچار است برای فضاسازی، توصیفات مکانی بیشتری، شاید در حدّ کارهای کلاسیک بیاورد، امّا به دام پرگویی‌هایی از جنس توصیفات هرمن مرویل در «موبی‌دیک» نمی‌افتد.
کدیور سعی کرده است حتّی تا نیمه‌های داستان به نحوی تعیّنی، ارتباط عاطفی خود را با قهرمان حقیقی داستان یعنی امام علی علیه‌السّلام، پنهان یا شاید کتمان کند. اینجا او هنر زاویۀ دید را خوب رعایت کرده است. در اوایل داستان هر چه از علی ابن ابیطالب می‌شنویم، مطالبی ضد و نقیض است. دیگر هنر نویسنده آن است که به حسّاسیت‌های شیعه در قبال نقل‌قول از ائمّۀ معصومین دقّت داشته است و بر خلاف بقیۀ‌ شخصیت‌های داستان که برایشان مکالمات روزمرّه چیده است، امام علی(ع) را مانند فیلم‌هایی که در مورد ائمّه ساخته شده‌اند، به زمینۀ داستان می‌برد که مجبور نباشد قولی از ایشان بیان کند که صدق نداشته باشد و مخاطب را دچار سوءتفاهم کند. در جایی دیگر از داستان، وقتی برای اوّلین بار به شهر کوفه می‌رسد، تفاوت‌های دمشقِ پر از کاخ و مطرب و زنان بی‌حجاب را با کوفه‌ای که محلّ حکومتش، مسجد خشتی شهر است، توصیف می‌کند. او حتّی با شخصیت‌های میانۀ داستان که تمایل به سمت معاویه دارند هم‌ذات‌پنداری می‌کند تا پیچیدگی شرایط را برای مخاطب بیشتر بازنمایی نماید.
کدیور سابقۀ کنش‌گری اجتماعی عدالت‌خواهانه دارد و در جاهایی از داستانش، از شروع مبارزات ابوذر گرفته تا صحبت‌های سلیم با عمّار یاسر، دغدغه‌اش از عدالت را یادآور می‌شود. در جایی از عمّار نقل می‌کند که فرق اصلی کوفه و شام، نه در مسجد و مأذنه است، بلکه در بروز و نمود عدالت است. او ریشه‌شناسی خودش از حادثۀ کربلا را در جهل عوام، دنیاطلبی خواص و ترس برخی دیگر بیان می‌کند امّا این بیان را هنرمندانه در مضمون داستان بروز می‌دهد، بی آنکه به دام شعار بیفتد.
این کتاب در کنار همۀ خوبی‌هایش، دو ایراد آزاردهنده دارد که شاید زیاد برای مخاطب غیرجدّی ادبیات داستانی به چشم نیاید امّا گفتنش خالی از لطف نیست. نخست آنکه زبان نوشته با وجود آن که تداعی‌کنندۀ فضای آن زمان است، هنوز جای بهبود دارد. به نظرم واژۀ «لژیون» که رومی است و برای شمارش تعداد سربازان زیاد لشکر روم استفاده شده است، فضای کهن داستان را خدشه‌دار می‌کند. تواتر فراوان عبارت «در حالی که» نشانۀ ضعف نویسنده در توصیف و جمله‌سازی است. یادم نیست در چه کتابی خوانده بودم که «در حالی که» نشانه‌ای است برای نویسندهای که خوب توصیف نمی‌کند (کتاب انگلیسی بود و در مورد توصیف‌های نادرست در داستان بحث می‌کرد). دیگر آنکه شخصیت‌های داستان همه مثل هم حرف می‌زنند.
دومین مسأله آن است که خطاهای زاویۀ دید در داستان فراوان است. جاهایی زاویۀ دید سوم‌شخصِ دور است امّا به ناگهان وارد منویات درونی یکی از شخصیت‌ها می‌شود، بی آنکه پیش‌زمینه‌ای برای این کار فراهم شده باشد. به بیانی دیگر، کم‌حوصلگی یا شاید کم‌دقّتی نویسنده باعث شده است، به قول استادان نویسندگی، به جای آنکه نشان بدهد، بگوید. همین خطاهای زاویۀ دید باعث می‌شود که متأسّفانه ما شخصیتی در این داستان نداشته باشیم. شخصیت، نتیجۀ اصلی زاویۀ دید درست است و متأسّفانه هیچ کدام از افراد داستان، حتّی خود سلیم، شبیه به شخصیت نمی‌شوند. اصلاً‌ نمی‌شود وجه تمایز سلیم را با مثلاً دوستش مهاجر، غیر از چند تفاوت ظاهری و نسبی، فهمید. این مشکل در مورد ابوذر بیشتر از همه است. ابوذر تنها همانی است که فقط در مورد خوب بودن او گفته شده است امّا در داستان، خوب جای نگرفته است. عمق این مشکل جایی پیش می‌آید که باید به ما این معنا را القا کند که امیرالمؤمنین حق است. جایی که بخواهد به ناحق بودن معاویه برسد، خوب کار شده است امّا معلوم نیست که چرا علی(ع) آن‌گونه با معاویه تعامل داشته است (هر چیزی که می‌دانیم، بیشترش از اطّلاعات بیرون از داستان است). این داستان را اگر از این جهت به غیرمسلمان بدهیم، شک دارم آن مخاطب بتواند کاملاً با حرف‌های نویسنده هم‌دل شود.
در مجموع «پس از بیست سال» داستانی چفت و بست‌دار و حتّی سرگرم‌کننده است. وقتی می‌دانی آخر صفّین و کربلا چه شده است امّا باز هم داستان را می‌خوانی، نشان می‌دهد نویسنده خوب از پس طرّاحی گره‌ها و تعلیق داستان برآمده است. همۀ این‌ها نشان می‌دهد که کدیور خوب تحقیق کرده است، آنچه را مراد کرده با دقّت بسیار چیده است و اگر همین روند را ادامه بدهد، آیندۀ روشنی در ادبیات معاصر دارد. از اینکه چنین نویسندۀ بادغدغه‌ای، با تعهّد به هنر و فنون داستان‌نویسی، پا به عرصۀ ادبیات داستانی گذاشته است، بسیار خرسندم. امیدوارم کارهای بعدی نویسنده، بسیار قوی‌تر و جذّاب‌تر شود.

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • بیعتی دوباره | دربارۀ رمان «پس از بیست سال» اثر سلمان کدیور
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.