موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
نگاهی به رمان «اسماعیل» فردی (از پروندۀ امیرحسین فردی)

اسماعیل، آئینۀ نویسنده‌اش

09 خرداد 1392 17:49 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 1 رای
اسماعیل، آئینۀ نویسنده‌اش


اسماعیل نام آخرین رمان زنده یاد امیرحسین فردی است که انتشارات سورۀ مهر (وابسته به حوزۀ هنری) آن را به چاپ رسانده است. او که هم اکنون سبک بال تر از کودکی در گهواره ای گرم تر از آغوش مادر خفته است آثار بسیاری دارد که این روزها همدم دوستدارانش شده است. غیر از فعالیت های روزنامه نگاری، آثار داستانی او نیز در سبک خودش طرفداران بیشماری دارد. همانگونه که هر اثر هنری از دغدغه های صاحب اثر ناشی می شود مضمون و موضوع اکثر رمان ها و نوشته های "فردی" نیز متأثر از شخصیت انقلابی و روحیۀ مبارزه‌طلبی اوست.
در ابتدا رمان اسماعیل را از زبان خود ایشان می خوانیم: «مردم داشتند از درون عوض می‌شدند. یعنی به مسجد بیشتر اعتماد می‌کردند تا به کاخ جوانان. به همین دلیل به دین و انقلاب گرایش پیدا کردند. خودشان بچه‌ها را می‌آوردند و خیلی خوشحال بودند که چنین جمعی در مسجد هست. سعی کردم این اتفاق را در رمان «اسماعیل» نشان بدهم.»

اسماعیل آئینه نویسنده اش 
و اما «اسماعیل» که درواقع از واپسین آثار امیرحسین فردی است گویا بیشترین بازتاب از شخصیت واقعی نویسنده را داراست. داستان دربارۀ زندگی پسر بچه ای به نام اسماعیل است. اسماعیل داستان ما می خواهد همچون اسماعیل نبی از امتحان الهی سربلند بیرون بیاید. اما او مرشد و الگوی خاصی ندارد و در مشکلات زندگی هیچ گونه روش و مسیری برای فرار ازسختی ها پیدا نمی‌کند. همانگونه که ما در بستر داستان پیش می‌رویم شخصیت اصلی نیز راه مبارزه با سردرگمی ها را پیدا می‌کند. اسماعیل از یک خانوادۀ بسیار ضعیف جامعه است، در کودکی پدر خود را به طرز مشکوکی از دست می دهد و با مادر و برادر خود به تنهایی روزهای سختی را پشت سر میگذراند تا آنکه در بانکی مشغول به کار می شود و پس از مدتی عاشق دختری به نام سارا؛ او پس از مشکلات عاطفی که برایش پیش آمده رفته رفته مسیر زندگی اش تغییر می کند و به انسانی درونگرا و موجه تبدیل می شود و این گونه برای تبدیل شدن به یک انسان انقلابی حاضر می شود. از این پس اسماعیل داستان ما خود را لایق پیروزی در  امتحانات الهی می داند و با جرأت تصمیمات سخت و سرنوشت سازی می گیرد، برای مثال در اوج فقر و سختی از کار در بانک استعفا می دهد تا در خدمت وهابیت نباشد و به هیچ وجه از این کار خود احساس پشیمانی نمی کند، او آنقدر در راه وطن با دشمن درونی (نفس) و با دشمن بیرونی و ملی (رژیم شاهنشاهی) می جنگد تا اینکه...

نویسنده برای شخصیت پردازی خود را به تکلف نمی اندازد 
داستان عاری از هر گونه شخصیت سیاه و سپید است و به جرأت می توان گفت تمام شخصیت های داستان خاکستری و باور پذیرند. برای مثال: شخصیت اصلی داستان گاهی عرق می خورد و گاهی به نماز می ایستد، زن همسایه چادر به سر، مسائل شرعی را رعایت نمی کند و به طور کلی مادر اسماعیل، سارا، همکارانش و همه و همه، برای به نمایش گذاشتن و توصیف قشر ضعیف و کم‌سواد دهۀ پنجاه و فضای قبل از انقلاب موفق بوده اند. اما در این میان جای "صحبت از مشکلات جامعه" و پرداختن به" دلایل به وجود آمدن انقلاب اسلامی" بسیار خالی مانده. خواننده حتی اگر از زیر و بم تاریخ انقلاب اسلامی اطلاع داشته باشد، دغدغۀ اصلی مبارزین این رمان را نمی فهمد، به جز روحیۀ عدالت خواهی که در تمام انسان ها وجود دارد. مسائلی در قصه ما و زندگی شخصیت اصلی می باید وجود داشته باشد تا انسانی بی طرف و بدون ایدئولوژی را به یک انسانی حماسی و پیرو خط امام خمینی تبدیل کند، در این بخش، داستان پیش نمی رود؛ در حالی که شخصیت ها به شدت رشد می کنند و جلو می روند. در این اثر به برخی از شخصیت ها چندان پرداخته نشده و در حد تیپ باقی مانده اند که البته چندان لطمه ای هم به اثر نزده است. به طور کلی نویسنده برای شخصیت پردازی خود را به تکلف نمی اندازد. او در شخصیت‎پردازی به دنبال خلق قهرمان نیست و اساسأ هیچ اصراری ندارد که شخصیت های داستانش پیچیده و نمادین باشد. او سعی می کند از طریق بکارگیری توصیف های خیال انگیز و طنز، اثر خود را از یک فضای مستند به یک فضای داستانی منتقل کند که البته در بعضی از بخش ها نیز به این مهم دست پیدا نمی کند.

در رمان اسماعیل خواننده همیشه در حال سفر است
اما دربارۀ فضاسازی می توان گفت که؛ زمان در این اثر روند عجیبی دارد گاهی کند و گاهی تند پیش می رود، در واقع هرچه به پایان اثر نزدیک می شویم گذر زمان و ریتم قصه تندتر می شود، به طور کلی از فضای موجود در داستان لذت خواهیم برد. چرا که مکان های موجود در داستان بسیار درست و متنوع کنار هم قرار گرفته است. در این اثر خواننده به بهانه های مختلف سفر می کند، گاهی به قهوه خانۀ علی خالدار که از دوستان اسماعیل است می‎رود و میان مکالمات جوانان دهۀ پنجاه، تکه ای هم فیلم هندی می بیند، خوانندۀ این اثر که می تواند جزء هر قشر و هر نسلی باشد گاهی نیز مجبور است به مجالس می و مستی سرک بکشد. اما چیزی که بیش از همه راجع به فضا سازی جلب توجه می کند ترسیم و توصیف زیبای امام زاده هاست که هر چند فصل یکبار به بهانه های مختلف، باعث توازن در متن و آرامش در مخاطب می شود. در واقع می‌توان گفت ترسیم امام زاده ها یکی از ویژه گی های اصلی فضاسازی در رمان اسماعیل است.

زبان، عاملی موثر برای درک زمان در رمان اسماعیل است 
جز قسمت های اندکی از متن  داستان که ادبی جلوه می کند و بخش هایی که خواننده را به ادبیات کوچه و بازار دعوت می کند؛ زبان و لحن این رمان بسیار ساده و روان است. این سادگی و روانی گاهی توسط جملات کوتاه و توصیفی که صفحات بی شماری را به خود اختصاص داده است ملال آور می‌نماید، گویا القای این حال و هوای ملال آور از طریق  این جملات وصفی کوتاه که پشت سر هم و گاهی  بدون وجود ضمیر مرجع آمده و خواننده را سردر گم می کند عامدانه است. چرا که در قسمت هایی از داستان اسماعیل قصۀ ما هیچ احساسی جز احساس سردر گمی ندارد. همان گونه که اشاره شد زبان متن در برخی قسمت ها کوچه و بازاری جلوه می کند و این نوع بیان در درک زمان قصه که در سال های دهۀ پنجاه رخ می دهد به ما کمک می کند.
اگرچه رمان امیرحسین فردی  ساده و روان نگاشته شده است اما به لحاظ محتوا درحدی عمیق است که می توان به اندازۀ خود رمان درباره اش شرح و تحلیل نگاشت که البته در این مقال نمی گنجد.

زینب رضویان

دیگر مطالب پروندۀ امیرحسین فردی:

پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت امیرحسین فردی

قلم‌مویۀ علی داودی در سوگ فردی

نگاهي به رمان سياه چمن 

نگاهي به زندگي ادبي فردي

خاطرۀ يکي از شاگردان فردي

نگاهی به جایگاه اثرگذار فردی در ادبیات انقلاب

معرفي مهم‎ترين آثار فردي در قالب کتاب

یادداشت ناصر فیض دربارۀ مدیر پیشین مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه

گفتوگوی حامد شکوري با شاگردان و دوستان فردي

یادداشت جواد افهمی در سوگ فردی

بريده‎اي از رمان منتشر نشده «گرگ‎سالي» فردي

گفتگوی مجید اسطیری با دکتر محسن پرویز

نگاهی به رمان «اسماعیل» فردی

دیدار مرحوم فردی با رهبر انقلاب

یادداشت حامد محقق در سوگ امیرحسین فردی

یادداشتی از مسعود نوروزی در سوگ امیرحسین فردی

گفتاري از وحيد جليلي به مناسبت هفتمين روز درگذشت مرحوم اميرحسين فردي

سوگسرودی از محمدرضا ترکی برای مرحوم فردی

یادداشتی از علی داودی در سوگ امیرحسین فردی



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • اسماعیل، آئینۀ نویسنده‌اش
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.