یادداشت جواد شیخ الاسلامی به بهانه ی 50 سالگی علیرضا قزوه
با «قزوه»، در «غزوه»
03 بهمن 1392
01:02 |
0 نظر
|
امتیاز:
4 با 9 رای
به بام بر شده ام از سپیده ی تو بگویم
اذان به وقت گلوی بریده ی تو بگویم
دیروز سالروز تولد «استاد علیرضا قزوه» بود. او نیازی به معرفی ندارد. نام علیرضا قزوه سالهای زیادی است که در کنار شعر و ادبیات اخلاقمدارانه و عزتمدارانه ی انقلاب دیده میشود. از شعرهای دفاع مقدسی او و از کتاب «از نخلستان تا خیابان» گرفته تا سالهای بعد و روز و شبهای پر التهابِ فتنه ی سال 88 و هم اکنون، غزلها و قصیده ها و دوبیتی ها و رباعی هایش زمزمه ی اهل دل است و شعرهایش، همیشه، همراه با شاخص بودن و والا بودن در مرتبت شعری، هشدار و تلنگری بوده اند برای جبهه ی حق و البته نشتری بوده اند برای دسته-دسته های کوچک و بزرگ مخاصم و مخالف با انقلاب اسلامی. از قلم بزرگواری نیز خواندم که به ظرافت دیده و نوشته بود علیرضا قزوه از معدود –و شاید تنها فرد- از نسل دومی های شعر انقلاب است که در زمره ی نسل اول شعر انقلاب محسوب می شود. و حق و حقیقت نیز همین است که علیرضا قزوه با منش و اخلاق معلّمی خود در این سالها و خدمات بسیاری که در حوزه ی کتاب و ادبیات و فرهنگ کشور ارزانی داشته، آنچنان زیسته است که بسیاری از بزرگان ادبیات و فرهنگ کشور، و هم نیز کوچکانی مثل من، او را از نسل اولی های شعر پر افتخار انقلاب به حساب می آورند؛ در حالی که اگر بخواهیم بر حسب ترتیب تاریخی نگاه کنیم باید او را از نسل دومی ها بدانیم. و این –به نظرم- افتخاری است برای او و ما.
دیروز روز تولد استاد علیرضا قزوه بود. قلم شسکته-پکسته ی من قادر نیست نویسنده ی خطوری باشد که در شأن او باشند. من به قدر بضاعت خودم باید بنویسم و بگویم که در این اندک سال هایی که با شعر و ادبیات آشنا شده ام بسیار تا بسیار از او آموخته ام و روز به روز ارادتم به آن جناب محترم و ارجمند افزون شده است؛ و به همین خاطر، این امری طبیعی است که گاه به گاه از او میگویم و مینویسم و شوق و احترامم نسبت به او را بر زبان می آورم؛ هرچند این امر گاهاً بر عدّه ای از دوستان و نادوستان گران می آید و باعث میشود متّهم و متّصف به چیزهایی بشوم که دلیلش را نیک میدانم؛ و آن دلیل هم چیزی نیست جز آنکه «با قزوه بودن» گاهی مساوی است با در «غزوه» و مبارزه و جنگ بودن و مورد هجومِ فحش ها بودن؛ حتی اگر آن فرد، کوچکی مثل من باشد دچار شدنش به طعن و کنایات خیلی دور از ذهن نیست! شخصیت استاد علیرضا قزوه به گونه ای است که همیشه با موافق ها و مخالف هایی همراه بوده است. هرچند بسیاری از همان مخالفان نیز به جایگاه شعری استاد و بسیاری مهربانی ها و لطافت های روحی او اتفاق نظر دارند. اما این باز باعث نمی شود که تو در چیزی هم نظر با استاد باشی و از طعن و فحش و فضیحت عده ای برکنار نباشی! پس چربی این نوع برخوردها را بر تن خود می مالم و از او می نویسم و جدا از تمام بحثها و دعواها و بگو-مگوها تولدش را هزار بار تبریک میگویم.
استاد علیرضا قزوه! تولدتان مبارک. انشاالله سایه تان مستدام باشد و هر روز با نشاطتر و محکمتر از قبل بایستید. که ما از شعر و اخلاق و مهربانی های شما نیز درس می گیریم.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.