شهرستان ادب: امروز هفتم تیرماه، سالروزِ انفجارِ دفتر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدنِ ۷۲ یارِ وفادارِ انقلاب توسط منافقان و دشمنان خونریز انقلاب و مردم ایران است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی به مناسبت این اتفاق و شهادتِ آیت الله بهشتی پیامی حماسی و ماندگار صادر کردند که از نثر بسیار زیبایی نیز برخورداراست. در بخشی از این پیام آمده: «مگر شهادت ارثی نیست که از موالیان ما که حیات را عقیده و جهاد میدانستند به ملت شهیدپرور ما رسیده است؟ » ایشان در فراز دیگری از این پیام میفرمایند: «اسلام به این شهیدان و شهیدپروران افتخار میکند و با سرافرازی همه مردم را دعوت به پایداری مینماید، و ما مصمم هستیم که روزی رخش ببینیم و این جان که از اوست تسلیم وی کنیم. ملت ایران در این فاجعه بزرگ ۷۲ تن بیگناه به عدد شهدای کربلا از دست داد» (در این بخش امام به این بیت حافظ اشاره کرده است: این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست | روزی رخش ببینیم و تسلیم وی کنم) امام خمینی در بخش دیگری از پیان خود تاکید کردهاند: «شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مُرد و خار در چشم دشمنان اسلام بود».
از جمله شاعرانی که با انقلاب اسلامی همراه بود و در سوگ شهید بهشتی سرود، غزلسرای بزرگ روزگارمان استاد هوشگ ابتهاج (ه.ا.سایه) بود. این غزل سال گذشته نیز در شهرستان ادب منتشر شد و امروز آن را باز میخوانیم.
بلندا سَرِ ما، که گر غرق خونش _
ببینی، نبینی تو هرگز زبونش
سرافراز باد آن درخت همایون
کزین سرنگونی، نشد سر، نگونش
تناور درختی که هرچهش ببری
فزونتر بود شاخ و برگ فزونش
پی آسمان زد همانا تبرزن
که بر سر فروریخت سقف و ستونش
زمین واژگون شد از آن تا نبیند
در آیینۀ آسمان، واژگونش
بلیگوی عهدش بلا آزماید
زهی مرد و آن عهد و آن آزمونش
ز چونی و چندی برون رفت و آخر
دریغا ندانست کس چند و چونش
خوشا عشق فرزانهی ما که ایدون
ز مجنون سبق برده صیت جنونش
از آن خون که در چاه شب خورده بنگر
سحرگاه لبخند خورشیدگونش
خم زلفش آن لعل لب مینماید
نگر تا نپیچی سر از رهنمونش
بهارا تو از خون او آب خوردی
بیا تا ببینی گلافشان خونش
سماعی است در بزم او قدسیان را
دلا! گوش کن نغمهی ارغنونش
به مانند دریاست آن بیکرانه
تو موجش ندیدی و دیدی سکونش
نهنگی بباید که با وی برآید
کجا «سایه» از عهده آید برونش
سال گذشته همچنین غزلی از زندهیاد سید حسن حسینی در سوگ شهید بهشتی در شهرستان ادب منتشر شد.