موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از زینب ابراهیم‎زاده

۷ روایت خصوصی از کاریزما

10 تیر 1393 10:45 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.25 با 4 رای
۷ روایت خصوصی از کاریزما

کتاب «سید موسی صدر؛ هفت روایت خصوصی» نوشته‌ی حبیبه‌ جعفریان توسط انتشارات سپیده‌باوران به چاپ و نشر رسیده‌است. همان‌طور که از نام این کتاب مشخص است، این کتاب، در کنار مقدمه‌ی آن -که شرایط و مسائلی که منجر به نوشتن‌اش شده‌است را تشریح می‌کند- هفت روایت از افراد نزدیکی است که امام را پیش از ناپدیدشدن‌اش در لیبی می‌شناخته‌اند و با او معاشرت داشته‌اند. با توجه به محتوای کتاب و نیز شخصیت امام موسی صدر، می‌توان این کتاب را بر اساس نظریه‌ی کاریزمای ماکس وبر مورد بررسی و تحلیل قرار داد.

نخستین نکته‌ای که در خصوص این کتاب می‌توان ذکر کرد این است که ماکس وبر، سه نوع نظام اقتدار را تشریح و از هم متمایز می‌کند: سنتی، کاریزماتیک، حقوقی- عقلانی. این سه نظام اقتدار به دنبال هم و در طی یک فرایند خطی به وجود می‌آیند. در اینجاست که بر اساس نظریه‌ی وبر و آنچه در واقع ما از شخصیت‌های کاریزماتیک دوران خود چون امام خمینی و امام موسی صدر- دیدیم متناقض به نظر می‌رسد. نقطه‌ی اتکای اصلی نظریه‌ی مارکس وبر در مورد این سه نظام اقتدار از اینجا شروع می‌شود که «اگرچه نهضت‌های کاریزماتیک در شکل‌گیری مدرنیزاسیون نقشی اساسی داشتند، اما دنیای مدرن محیط مساعدی برای کاریزما نیست» (کشاکش آرا در جامعه‌شناسی، استیون سیدمن، ترجمه‌ی هادی جلیلی، تهران، نشر نی، صفحه 80) این در حالی است که ما در این کتاب، بر اساس روایت‌های مستند بارها شاهد این بوده‌ایم که امام موسی صدر در جوامعی که مدرن و پیشرفته بوده‌اند نیز کاریزمای خود را داشته‌اند. برای مثال، در روایت ششم، از «فاطمه صدر عاملی» خواهرزاده‌ی سید موسی صدر روایت شده‌است که: «وقتی من و صادق آلمان زندگی می‌کردیم، دایی زیاد به ما سر می‌زد. بارها پیش آمد که با هم بیرون بودیم، توی خیابان، موزه، پارک، رهگذرها. می‌آمدند و از من یا صداق می‌پرسیدند که این آقا کی هستند؟ دایی به نظرشان دوست‌داشتنی و با جذبه می‌آمد. می‌گفتند صورتش آدم را می‌گیرد، کاریزما دارد و واقعا این‌طور بود...» (صفحه‌ی 151) مثال دیگر، حضور امام خمینی در فرانسه است که ایشان نیز به دلیل اقتدار کاریزماتیکی که در آن‌ زمان و در جامعه‌ی مدرنی چون فرانسه داشته‌اند، ایده‌ی ماکس وبر در خصوص رابطه‌ی معکوس میان مدرنیته و عقلانی‌شدن و حضور کاریزما را نشان می‌‌دهد. بنابراین می‌‌توان گفت که رابطه‌ی میان حضور کاریزما و زندگی مدرن، رابطه‌ای معکوس نیست؛ بلکه می‌توان هر دو نوع را در یک جامعه مشاهده نمود.

نکته‌ی دومی که می‌توان در خصوص این کتاب ذکر کرد، عنصر روایت است که در این کتاب مورد استفاده قرار گرفته‌است. روایت به نوعی داستان گفته‌می‌شود که در زمان و مکان خاصی جریان می‌یابد. از این جهت می‌توان انتخاب روایت را به عنوان نام کتاب به‌جا دانست. اما هر روایت دارای ویژگی‌های خاصی است که با دارا بودن آن، می‌توان نام روایت بر آن گذاشت. باید این را مورد توجه قرار داد که هر روایت دو عنصر دارد: داستان و گفتمان. «داستان محتوا و رشته‌ای از حوادث (کنش‌ها، اتفاقات) است و آنچه موجود است (اشخاص، صحنه‌پردازی) setting نامیده می‌شود. اما گفتمان نمود عینی داستان و ابزاری است که داستان را انتقال می‌دهد. در واقع گفتمان، نمود کلامی یا مکتوب رخدادها، یا به زبانی ساده‌تر، همان متنی است که پیش‌ رو داریم.» (روایت و روایت‌شناسی، حری، ابولفضل، هنر و معماری، زیبا شناخت، نیمه‌ی اول سال 1382، شماره 8، صفحه‌ی 326). در این خصوص، یاکوبسن الگویی ارائه داده‌است که با استفاده از آن می‌توان پنج نقش زبانی را استخراج کرد: نقش عاطفی، نقش ارجاعی، نقش ترغیبی، نقش شعری و نقش همدلی. بر اساس این الگو، می‌توان روایت‌های این کتاب را نوعی روایت دانست که بر اساس نقش زبانی «عاطفی» و «همدلی» مشاهده کرد. نقش عاطفی مربوط به احساس مستقیم گوینده از موضوعی است که درباره‌اش صحبت می‌کند. این نقش اگر مربوط به نویسنده باشد، را می‌توان در بخش مقدمه‌ی کتاب مشاهده کرد. برای نمونه، بخش از مقدمه‌ی کتاب که در پشت جلد کتاب نیز مشاهده می‌شود دارای این نقش روایی است: «خانواده‌ی صدر عجیب‌اند. رفتار آن‌ها و کاراکترشان آن تکه‌ی واقع‌بین ذهن آدم را که همان تکه‌ی بدبین‌اش است- به چالش می‌کشد و درباره‌ی حجم نفوذ شر در جهان پیرامون‌اش به شک می‌اندازد. آن‌ها خوب‌اند و بر خوب بودن اصرار دارند...» اگر فرستنده را یکی از هفت شخصیتی به حساب آوریم که روایت از زبان آن‌ها نقل می‌شود، بازهم می‌توان این نقش زبانی و روایی را در آن مشاهده کرد. در خصوص «نقش همدلی» خط ارتباطی را تشدید، تمدید یا قطع می‌کند. این نقش از این جهت برای روایت‌های این کتاب برگزیده‌ شده‌است که می‌‌توان از جهتی، هدف این کتاب را زنده‌ نگاه‌داشتن شخصیت امام موسی صدر در اذهان کتاب‌خوانی دانست که شاید ارتباط و یا آشنایی مستقیمی با راویان این کتاب ندارند. به بیان دیگر، هدف از نوشتن این کتاب این است که خط ارتباطی‌ای که به وسیله‌ی روابط میان‌فردی و رسانه‌های دیگر ایجاد شده‌است، به واسطه‌ی این کتاب تشدید و تمدید می‌شود.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • ۷ روایت خصوصی از کاریزما
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: