موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از زینب ابراهیم‎زاده

«این پسرهای کتانی»؛ سروده‎ی محمد رمضانی فرخانی

12 مرداد 1393 21:34 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.75 با 4 رای
«این پسرهای کتانی»؛ سروده‎ی محمد رمضانی فرخانی

شهرستان ادب: روزهای پایانی جام جهانی، بخش‌های خبری تمامی شبکه‌های تلویزیونی و سایت‌ها، ناگهان خبر هولناکی را به اطلاع عموم مردم رساندند که بخشی از ترس و وهم آن ناشی از تکرار این واقعه بود: حمله‎‌ی اسرائیل به باریکه‌ی غزه. این حمله که روز به روز به ابعاد آن افزوده می‌شد، این بار واکنش‌های متفاوتی را از سوی عموم مردم در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت. اعلام و انتشار اخبار مربوط به جنایت‌هایی که از سوی رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم  غزه روا داشته‌ می‌شد، به شیوه‌ها و اشکال مختلفی صورت می‌گرفت که از جمله‌ی آن‌ها استفاده از عکس‌ها و متون ادبی بود. در طول این مدت، کاربران شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها در کنار سایت‌ها و بخش‌های خبری تلویزیونی و رادیویی-، با استفاده از تصاویر و متون ادبی به تشریح جنایات صهیونیستی از زاویه‌ی دید خود می‌پرداختند.

ادبیات و به طور خاص شعر سپید- در این میان، نقشی به سزا داشت. از آن‌جا که شعر سپید، یکی از انواع ادبی است که ضمن داشتن تصویرهای شاعرانه و آرایه‌های ادبی، به زبان مردم عادی و جوانان بسیار نزدیک است، در طول مدتی که فلسطین به وسیله‌ی رژیم غاصب صهیونیستی تحت اشغال است، اشعار بسیاری با مضمون‌های مختلفی که گویای شرایط فعلی مردم غزه باشد سروده شده‌است. در این میان، توجه به قابلیت‌های شعر نو و امکاناتی که این نوع ادبی در اختیار شاعر قرار می‌دهد، نیز حائز اهمیت است. همگامی با مسائل روز به زبان ادبی، نکته‌ی بسیار مهمی است که زبان خاص خود را می‌طلبد و به آن نیاز دارد. علاوه بر این، توجه نشان‌دادن به مسائل روز، یکی از مصادیق «فرزند زمانه‌ی خود بودن» است که نیما یوشیج آن را به عنوان مشخصه‌ی شاعران شعر نو مطرح کرده‌بود.

در کنار همه‌ی این عوامل، توجه نشان‌دادن به وضعیت مسلمانان غزه و مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی وظیفه‌ای انسانی و شرعی است و همان‌طور که خداوند در قرآن می‌فرماید باید بهترین روش برای ابراز مخالفت با غاصبان انتخاب شود (وَ جادِلهُم بالَّتی هِیَ احسَن/ سوره‌ی مبارکه‌ی نحل، آیه‌ی 125) بنابراین انتخاب شعر به عنوان شیوه‌ای از بیان که به وسیله‌ی آن بتوان از حق مظلوم دفاع کرد، یکی از بهترین روش‌هایی است که می‌توان بر اساس آن، به وظیفه‌ی شرعی و انسانی خود جامه‌ی عمل پوشانید.

این پسرهای کتانی محمد رمضانی فرخانی

یکی از بهترین تلاش‌هایی که در زمینه‌ی ادبیات پایداری فلسطین در ایران صورت گرفته‌است، کتاب «این پسرهای کتانی» اثر «محمد رمضانی فرخانی» است که به شکل ویژه‌نامه‌ی همایش ادبی «زخم زیتون» به چاپ رسیده‌است. این کتاب که در 71 صفحه و توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با مشارکت فرهنگسرای هنر، انقلاب و کانون ادبی مرکزی منتشر شده‌است، مجموعه‌ای از اشعار سپید وی است. شاعر این کتاب را به «محمود درویش» شاعر فلسطینی و عضو سازمان آزادی‌بخش فلسطین، که بیشتر در حوزه‌ی ادبیات مقاومت فلسطین به سرایش شعر پرداخته‌، تقدیم کرده‌است.

این کتاب مجموعه‌ای از متن و شعر سپید است که شاعر با استفاده از متن‌ها فضایی فیلم‌نامه‌گونه ایجاد کرده‌ و شخصیت‌ها را در ذهن خواننده تداعی می‌نماید و سپس شعر سپید به عنوان تکمیل کننده‌ی متن و از زبان این شخصیت‌ها به مخاطب ارائه می‌شود. نخستین شعر این کتاب بدون اینکه با متنی همراه باشد، به قرار زیر است:

حالا شاعر

کبریت را خاموش می‌کند

و سیگارش را روشن.

«خوب می‌شد اگر آتش جانم

مثل همین کبریت خاموشی می‌گرفت»

حالا کبریت را

آن پرنده‌ی صلح

از زمین که بچیند

یک بار دیگر در آسمان

            کبریت، روشن است

و پرنده

آتش را به منقار دوست ندارد

و پرنده

دوست دارد که نسوزد

            در آسمان معطر زیتون.»

در این کتاب، تضمین‌های بسیاری از کتاب‌های مقدس یهودیان مشاهده می‌شود و می‌توان گفت که شاعر به واسطه‌ی استفاده از این تضمین‌ها، به دنبال این بوده‌است که شرایط زندگی بلاواسطه‌ی فلسطینیان و اسرائیلی‌ها که منجر به آشنایی با مبانی دینی یکدیگر شده‌است را به وجود آوَرَد و به این وسیله فضای شعر را برای مخاطبان واقعی‌تر جلوه دهد.

فضای کلی اشعار در این کتاب به این صورت است که ابتدا با مونولوگ‌هایی از سوی شخصی فلسطینی مطرح شده و سپس شکلی اعتراضی به خود گرفته و روی صحبت وی با صهیونیست‌ها و یهودیانی است که نیم‌قرن از زندگی چند نسل از فلسطینی‌ها مصروف درگیری با این افراد شده‌است و یا با عناصر طبیعت و شخصیت‌های اسطوره‌ای قرار خواهد گرفت و بخش اصلی حرف شاعر در این بخش به بیان می‌آید؛ بخش نخست تنها استفاده‌ای شاعرانه از روش سیال ذهن است که شاعر به وسیله‌ی فضایی که برای مخاطب ایجاد کرده‌است، تنها شرایط ذهنی سوژه را به مخاطب می‌شناساند و ایده‌ی اصلی در «برخورد و ضربه‌ی نهایی» شکل می‌گیرد. نمونه‌ای از این نوع در زیر قابل مشاهده است:

«روز، خارجی؛ لانگ‌شات:

... در زمینه‌ی سپید و یک‌دست برفی، فقط نقطه‌ی سرخی به چشم می‌خورد و بس. صدای پس زمینه سکوت است و روشن‌شدن کبریت.

حالا صدای زمینه جرق‌جرق چوب و هیزمی است که دارد می‌سوزد؛

صدای گرفته‌ی دختر ادامه می‌دهد:

حالا تمام چترها و کاغذ بادها را رنگ می‌زنی؛ قرمز

حالا کاغذ بادها را به آسمان هزاره‌ی سوم

و چترها را به پای دریای مدیترانه می‌پاشی؛

 

حالا گلوله‌ای مهربان

از یک‌جایی پست می‌شود

تا اینجا چشمان سیاه تو را به درستی

معادل سومی برای دریا و آسمان به شمار آوَرَد؛

قرمز و پاشیده

 

فلسطین!

«تو شهیدی هستی با چشم‌های باز مشکی»

همین الانی که جانا!

درختان گیلاس را در ابرهای ملکوت می‌تکانند

و تا گیلاس‌های رسیده برسند این پایین روی برف‌ها

ون‌گوگ

تابلو «می‌خواهم فراموش کنم» را به آخر رسانده‌است و

چشمان من پیشاپیش، به سیاهی می‌زند...»

در این شعر، آن‌چه که در نهایت مورد خطاب سوژه‌ی حاضر در شعر قرار گرفته‌است، فلسطین است تا با بیان چشمان سیاه، گیلاس‌های سرخ، برگ‌های سبز درختان و سپیدی برف، رنگ‌های پرچم فلسطین را صورت تلویحی به خواننده‌ی شعر یادآوری کرده و به این مورد نیز اشاره داشته‌باشد که نه تنها خاک این کشور، بلکه فرهنگ و سیاست این کشور به واسطه‌ی مخالفان صهیونیستی آن‌ها مورد تهدید قرار گرفته‌است.

آخرین بخش از این کتاب، با این دو بند از شعری بلند تمام می‌شود:

«...گفتم که:

با مِه

همیشه با مِه شروع می‌کنم

و از وحشت مِه، از رعد و برق

شب که زمین بخورد

آن‌وقت که پیش رویت زبان باز کنم

ای آب! ای آفریننده!

تشنگی‌ام را شروع کن

 

-ایکاروس!

ایکاروس!

از تو تشنه‌تر

آبروی زمین است.»

در مجموع می‌توان گفت که این کتاب، قطره‌ای است از دریای تلاش‌هایی که شاعران پارسی‌زبان ایران در ابراز همدردی با مردم مظلوم فلسطین و تقبیح جنایت‌های رژیم غاصب صهیونیستی، صورت به ادبیات غنی و پُرمایه‌ی مقاومت ایران افزوده‌اند و می‌توان این جوشش احساسات مذهبی و انسانی را در انواع ادبی و به زبان‌ها و زاویه‌های دید مختلف مشاهده نمود.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • «این پسرهای کتانی»؛ سروده‎ی محمد رمضانی فرخانی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.