مشروحِ آیین رونمایی رمان «برج قحطی» تازه‎ترین اثر هادی حکیمیان

محسن سلیمانی گفت: "فضای یزد و مکان های تاریخی و خود تاریخ یزد به خوبی تصویر شده بود. حکیمیان تاریخ و داستانهای گوناگون آدمها را به خوبی وارد داستانش کرده. این نویسنده تاریخ را بیشتر بازگو کرده، نه تحلیل. مسائل تاریخی زیادی مثل مسئلهء کشف حجاب وارد اثر شده که اثر را عمیق تر کرده. واژه های محلی بسیار در این اثر استفاده شده که به غنای بومی اثرافزوده و من افراطی در به کارگیری این واژگان ندیدم. " سلیمانی استفاده از فضای بکر و بومی یزد را از نقاط قوت اثر برشمرد و لزوم توجه به این امر را برای گریز از ادبیات آپارتمانی خواستار شد. وی در ادامه صحبت هایش لزوم به کارگیری عناصر بومی را در خلق فضای داستانی دیگر نقاط ایران از نقاط میل به سوی حرکت به ادبیات جهانی دانست و از فقر داستانی در این زمینه سخن راند و مثال هایی موفق و ناموفق از خلق فضای بومی را در ادبیات داستانی ایران برشمرد. سلیمانی در انتها گفت "البته زاویه دید اول شخص در بعضی جاها جواب نمیدهد و اگر راوی مثل شخصیت "مدیر مدرسه جلال" منفعل باشد و پای تاریخ هم وسط بیاید مشکل به وجود می آید."

قیصری: "برج قحطی" یک سنگ بنا میشود برای ادبیات داستانی یزد.

مجید قیصری هم که به عنوان کارشناس در این برنامه حضور یافته بود تلاش حکیمیان را برای خلق فضای داستانی یزد را ستود و «برج قحطی» را اثر قابل تامل در ساخت و پرداخت خواند. قیصری گفت: با یک متن خوشخوان طرف شدم. محور بحث خودم "نقد جغرافیا و جغرافیای نقد" است. این مسئله در ادبیات اروپا به خصوص فرانسه بسیار مورد توجه است. جغرافیا در ادبیات و سینمای ما کاملا مغفول است. چرا ادبیات ما به سمتی برود که مثل ادبیات کافکا برود و اصلا جغرافیا نداشته باشد؟ چرا داستانی در اصفهان نوشته بشود و در اصفهان بگذرد ولی وقتی بخوانی مثل این باشد که داستان دارد در خیابان جردن تهران میگذرد. ما دربارهء یزد داستان نداشتیم. قصه نویس داشتیم ولی داستان نواشتیم. داستانی که امیرچخماق را به ما نشان بدهد. من فکر میکنم "برج قحطی" یک سنگ بنا میشود برای ادبیات داستانی یزد. وی از حد و مرز استفاده از عناصر بومی من جمله واژگان و... سخن راند و استفاده غیر داستانی و پرداخت بیش از حد به این موضوع را آفت این فضا برشمرد. قیصری افزود"البته داستان تعدد شخصیت دارد. اما اثر برای من طعم داستان کلاسیک را داشت. روایتهای تودرتو داشت. خوشبختانه به نظرم آمد که زبان تازهء داستان من را تا انتها میکشد. در هر صفحه اقلا شما یکی دو اصطلاح زیبا و دلنشین و شیرین دارید. داستان خوشخوانی به مخاطب تحویل داده شده است. این خودباوری میخواهد که نویسنده بوم خود را بشناسد و با عشق و باور دربارهء آن داستان بنویسد."

حکیمیان: در یزد رمان نداشتیم.

در ادامه، هادی حکیمیان درباره فرآیند نگارش این رمان گفت: یزد در گذشته 54 برج داشته که نام یکی از این برجها "برج قحطی" بوده و این وجه تسمیهء اثر است. وی افزود " زمانی که میخواستم این اثر را شروع کنم موقعیت نوشتن پایان نامه ام پیش آمد که دربارهء تاریخ یزد بود و باعث شد مصاحبه های زیادی دربارهء تاریخ یزد انجام بدهم که بعدا خیلی به دردم خورد." حکیمیان با یاد کردن از نویسندگانی همچون کریم کشاورز و محمدعلی اسلامی ندوشن و مهدی آذریزدی به این نکته اشاره کرد که " با همهء اینها در یزد رمان نداشتیم. نگارش این اثر 5 سال طول کشید و امیدوارم که موفق بوده باشم." حکیمیان با برشمردن اینکه رشته تحصیلی وی تاریخ بوده و همواره یکی از دغدغه هایش در پاسداشت فرهنگی یزد، رنگ هنر دادن به تاریخ بوده تا گریزی فراهم آورد که دور از نگاه خشک علمی بتواند با طیف وسیعی از مخاطب ارتباط برقرار کند. حکیمیان افزود " من موقع نوشتن به مخاطب فکر نکردم. به این که تهرانی ها با این اثر ارتباط برقرار میکنند یا نه فکر نکردم. درمورد زبان باید بگویم داستان نویسان یزدی طوری داستان مینویسند انگار که در تهران زندگی میکنند. من دوست نداشتم این طور بنویسم. حتی اگر ضعیف بنویسم دوست دارم طوری بنویسم که مخصوص به خودم باشد. با زندگی خودم مربوط باشد. همیشه توی ذهنم این بود که باید از این شخصیتهای تاریخی بنویسم و به تنها چیزی که فکر نمیکردم تکنیک داستان نویسی بود."

پس از این سخنان، حکیمیان به سوالاتی آقایان سلیمانی و قیصری در مورد فضا و نثر و زاویه ی دید و... پاسخ گفت و در ادامه دو تن از حضار ضمن تقدیر از تلاش نویسنده به ارائه نظرات خود در باب «برج قحطی» و طرح سوالاتی از نویسنده پرداختند.

در پایان این برنامه، از رمان «برج قحطی» نوشته هادی حکیمیان که به تازگی توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده توسط نویسنده و مدعوین رونمایی شد.