موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی درباره همدلی دو ملت همزبان

ایرانی یا افغانی مسئله این است

07 مهر 1391 21:45 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
ایرانی یا افغانی مسئله این است

پیش تر از این رسم بود وقتی انگلستان و روسیه تصمیم می گرفتند شاهی از شاهان ایران را راضی کنند در قبال دریافت خدمتی اندک بخشی از سرزمین ایران زمین را به یغما ببرند از بدهی های آن بخش و مردمان اش گوش دربار را پر می کردند. مثلا می گفتند این ترک ها، عرب ها، تاجیک ها و ... ذاتا با حکومت شاهنشاه مشکل دارند! اصلا هم کلام پایتخت نمی شوند! خطه شان پر از گرفتاری و بدبختی است، منفعت که ندارند هیچ هر روز مشکلی هم ایجاد می کنند! کافی بود جایی قحطی بروز کند یا بیماری رواج پیدا کند، شکر خدا مشکلات دربار هم که تمامی نداشت، پس کوچک شدن عائله پر سر و صدا و کم سود شاهی همیشه هوادرانی سینه چاک داشت. عده ای هوادار روس بودند و عده ای عمله بریتانیا بعد ها که نوکری برای دیگرانی هم مد شده بود.

خلاصه این که امروز ما و شما شاهدش هستیم فتنه ای دیرینه است. اگر مطهری بزرگ کتاب ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایرانیان را نوشت برای پاسخگویی به دغدغه ای بود که سال ها بی جواب رها شده بود تا با دامن زدن به آنها هر بار نیشی به فرهنگ ایرانی زده شود. عرب با عجم اصلا سازگاری ندارد! اعراب همیشه به ایرانیان ظلم کرده اند! اصلا کجا دیده اید مظلوم با ظالم هم صدا و هم کلام شود! مباد که اعراب قدرت را در دست گیرند که آن روز نابودی عجمان حتمی است. مشابه اش را هم سال هاست به گوش اعراب می خوانند با این استدلال که ایران از اسرائیل هزار بار بدتر و خطرناک تر است. اینها منتظر هستند قدرتشان را در اندازه جهانی ببینند تا انتقام قادسیه را از عرب بگیرند! شاهدش کینه شیعه از اهل تسنن است که منتظر است مهدی (عج) ظهور کند و ریشه عرب را از روی زمین بکند! الله اکبر از حماقت بشری که قرن هاست از یک سوراخ گزیده می شود و حیا هم نمی کند از سوزش زخمی که هر روز چاک می خورد و عفونت روی عفونت اش بروز می کند.

اصل ماجرای ایران ستیزی از کجا شروع شد؟

اصل اش را اگر بخواهیم باز کنیم برمی گردد به آنجا که استعمار تصمیم گرفت "طالبانی" را از آستین بیرون آورد. طالبان بر افغانی ها تاختند و خاک افغانستان را به توبره کشیدند غرب هم بر طبل حمایت ایران از ظالمان و جانیان ضد مذهب پرورش یافته در دامان آمریکا کوفت. دلیل متقن شان هم این بود که فلان کس بن لادن در ایران زندگی می کند. بدتر از آن دلایلی بود که در مورد منافع به قدرت رسیدن یک قدرت مذهبی در افغانستان برای ایران، سر هم می کردند. انگار کن که به قدرت رسیدن وهابیون ضد اسلام در عربستان برای ایرانی افتخاری در بر داشته باشد!

منتهای آرزوی افغان ها در طول سالیان دراز یک سفر به اصفهان بوده و انتشار کتابی در ایران به عنوان مهد تمدن فارسی زبانان فرهنگ دوست... شاهدش هم کتاب های بسیاری که اندیشمندان افغانی به رشته تحریر درآورده اند و تعاریفی که در "بادباک باز" از قول ملت هم ریشه و هم زبان همسایه با ایران ثبت شده است.

قرابت فرهنگی و تاریخی به قدری زیاد است که جدایی افغانی از ایرانی را محال می نماید پس استعمار پاشنه اش را بالا کشید تا بار دیگر تفرقه بیاندازد و بر دوام حکومت اش بیافزاید. و گرنه تو خیال می کنی تصویر افغان هایی که دوشادوش مردم ایران با عراق جنگیدند و "الله اکبر! خمینی رهبر" سر دادند فراموش شده است؟ گمانت این است که اسرائیل گفته های فوکویاما در مورد نقش افغان ها در آخرالزمان منتهی به ظهور را از یاد برده است؟ مزدور وظیفه اش این است که توطئه کند. گیرم 20 نفر به سردمداری دو نفر مقابل سفارت ایران شعار دهند مگر در آذربایجان هم همین کار را نکردند تا یوروویژن باشکوه تر برگزار شود؟ این شبیه آن است که بگویی کسانی از عمق نفوذ و محبوبیت ایران در افغانستان و عراق و آذربایجان و داغستان و بحرین آتش گرفته اند یک "داد" هم بر سر ما نزنند!

اگر دولت ما از مدیران رسانه ای برخوردار بود  به جای در بوق و کرنا کردن ممنوعیت حضور افغان ها در پارک صفه  اصفهان در پاسخ به جنگ روانی که امثال اصغر فرهادی - که به حق شوالیه ناتوی فرهنگی غرب نامیده شد- یا شادی صدر داعیه دار آن شده اند، مسئله تعدی وحشتناک شیخ عیسی بن زاید آل نهیان را رسانه ای می کرد. یک نمونه از رفتارهای تحیقر آمیز و ظالمانه نسبت به افغان ها در کشورهای عربی که  در فیلمی که شبکه ای بی سی نشان داد به وضوح می توان یافت. در این فیلم شیخ عیسی بن زاید آل نهیان به همراه چند پلیس و بادیگارد رفتار وحشیانه ای را با یک ‏شهروند افغانی انجام می دهند.‏ فرزند رهبر سابق و برادر امیر فعلی و عضو اصلی خانواده سلطنتی امارات در این تصاویر ابتدا با یک مسلسل آمریکایی ام16 ‏چندین گلوله را به صورت متناوب به کنار این مرد شلیک می ‏کند. سپس چند نفر با کمک پلیس دست و پای مرد افغانی را بسته و سعی می کند با زور ماسه به داخل ‏دهان و چشم وی وارد کند. سپس او را با چوب و شلاق بشدت زخمی نموده و عریان اش می کنند و نمک بر روی زخمهایش می ریزند و در حالی که بی هوش است با ماشین چند بار از روی پاهای وی رد می شود.

وزارت کشور امارات تأیید کرده شخصی که در این تصاویر دیده می‌شود همان شیخ عیسی است و اعلام داشته که پس از بازبینی فیلم به این نتیجه رسیده که «تمام قوانین، سیاست‌ها و روش‌های بازجویی توسط پلیس به درستی انجام شده‌است.» وزیر کشور امارات از برادران شیخ عیسی است. جالب اینجاست که از این دست حوادث در دنیا فراوان رخ داده، فقط خبرنگاران صدا و سیما عادت کرده اند به آرامی از کنارش عبور کنند. هر روز هواپیماهای بدون سرنشین ناتو به سرکردگی آمریکا کودکان معصوم افغانی را در دسته های 20 تایی قتل عام می کنند بعد کمیساریای پناه جویان و کمیته حقوق بشر سازمان ملل نگران ناسزا گفتن بعضی حمقای ایرانی به مهاجرین افغانی است که حداقل از گرسنگی نمی میرند و جان شان تهدید نمی شود. هر چند ملتی که داعیه دار فرهنگ است باید برای بروز چنین بی فرهنگی هایی گریه کند.

 اصل ماجرای افغان ستیزی چه بود؟

"بیجه" بهانه بود! دم زدن از درد بیکاری حق است اما درمانش کتک زدن افغانی و ناسزا گویی قطعا نیست. راهش همان است که جمهوری اسلامی در پیش گرفته است اما اندکی سیاست بازی لازمه کار است. اگر جاسوس کثیف انگلیسی را مورد رافت اسلامی قرار می دهیم ایرادی ندارد افغانی که 30 سال سر سفره پربرکت ایرانی میهمان بوده با 200 دلار توشه یا 3 کیلو آرد یا یک عدد چادر مسافرتی یا حتی یک باکس آب معدنی، راهی کشورش کنیم. راه های زیادی برای کم کردن تنش ها موجود است. فقدان ارتباط گیری مفید با مردم درد دیرینه مدیران ماست. هنوز هم 4 مجری فاسد و درس نخوانده شبکه استعمار بیشتر از مجری های تحصیل کرده صدا و سیمای ما بر روی جامعه ایرانی یا حتی افغانی تاثیرگزاری دارند. عادت کرده ایم با پخش یک گزارش مغرضانه در بی بی سی به التهاب جامعه دامن بزنیم و این درد نداشتن مدیریت رسانه ای هنوز قربانی می گیرد هزار هزار! دریغ از فریادرسی که بفهمد و عمل کند. از 20 افغانی که در گزارشات کذایی بی بی سی با آنها تماس گرفته شد دست کم  6 نفر ایران را دوست افغانستان خواندند و از احمدی نژاد؛ رئیس جمهور ایرانیان که به ریش سفیدان افغانی توصیه کرده بود افغانستان را دو دستی به آمریکا تقدیم نکنند، حمایت کردند. حتی اگر نسبت ها را اصلاح نکنیم ضدیتی با ایران از افغانستان بیرون نمی آید چرا که ما گاهی فراموش می کنیم این رسانه دشمن است که پایش نشسته ایم و تحلیل از آن استخراج می کنیم به چه گندگی! هدف از پخش چند گزارش کذایی بسط و گسترش افغان ستیزی و ایرانی ستیزی در جوامع هدف بود. دشمن دشمنی می کند، پس اگر انتظار دوستی دارید دور تماشای رسانه دشمن یک خط قرمز بکشید.

وظیفه مردم  چیست؟

اول از همه این که بدانیم نژادپرستی و قومیت گرایی نیرنگ دشمن در منطقه است. نه آریایی نژاد برتر جهان است و نه ایرانی باهوش ترین انسان خلق شده روی زمین! اطلاعات غلط را به من و شما می خورانند تا 70 سال بعد نتیجه اش را برداشت کنند. پدران و مادران نسل فعلی جاهلانه آموزش داده شدند تا عرب را نژاد پست نسبت به نژاد ایرانی طبقه بندی کنند نتیجه این شد که امروز می بینیم. اگر امروز در برابر تفکر غلط پست انگاری نژاد افغانی نسبت به ایرانی نایستیم تفکرات آینده همان است که شاهدش بودیم.

اگر نگرانی وجود دارد در مورد خطر بیکاری ناشی از مهاجر پذیری راهش همان است که دولت در دستور قرار داده است اما بدون تخریب نژادی و پشت پا زدن به قرابت های تاریخی و فرهنگی! بند وابستگی ها را نباید به واسطه سقوط طالبان و جایگزینی ناتو گسست.

آیا افغانی ها هیچ سودی برای ایران ندارند؟

در پاسخ به این سوال ذکر این نکته ضروری است که مهاجرپذیری سیاستی است که در همه دنیا مرسوم است چرا که منافع اتخاذ چنین رویکردی در برابر مضرات آن در هر زمان قابل بحث و بررسی است. شاید به نظر قاطبه اقتصاددانان اخراج سریع افغان ها از ایران برای اقتصاد ایرانی که نیازمند قشر کارگر با خواسته های حداقلی است مثبت تلقی نشود. اما با توجه به افزایش نرخ بیکاری و سایر مولفه های امنیتی، کنترل ورودی و خروجی مهاجر به کشور ضروری می نماید. سیاست های غلط دولت های گذشته موجب شده است بی سامانی های رخ داده در امور مهاجران به پای مردم کشورهای آنها نوشته شود و مردم ایران نسبت به همه مهاجران نگاهی منفی داشته باشند در حالی که این سوء مدیریت است که قربانی می گیرد. برای هر دولت مقتدری نفوذ فرهنگی و سیاسی در کشورهای همسایه امتیازی بسیار بزرگ محسوب می شود. به همین جهت است که آمریکا و انگلیس با وجود هزینه های بسیار زیاد تمایل دارند از کشور بی بهره از ذخایر انرژی مثل افغانستان خارج نشوند. حتی خروج از این کشور را منوط به حفظ حضور بلند مدت سیاسی در منطقه کرده اند. یک بار رضا امیر خانی با قلمی شیوا ضرورت های حضور نامحسوس  سیاسی – فرهنگی ایران در لبنان و فلسطین را برای جامعه تبیین کرد تا بگوید چرا نباید بگوییم "نه غزه! نه لبنان!" اگر به دنبال ضرورت های سرمایه گزاری دولت ایران در منطقه هستید به جای تکرار مکرر ضرب المثل "چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است" توجه کنید به پیامدهای عدم نفوذ و حضور قدرتمند ایران در کشورهایی مثل عراق، افغانستان، پاکستان، ونزوئلا، ترکیه، قاره آفریقا و .... این که کشوری مثل کره جنوبی با 100 هزار دلار سرمایه گزاری در افغانستان تلاش می کند به دولت این کشور نفوذ کند ناشی از ضعف دولت کره یا نفهمی سیاسی دولتمردان آن نیست دلایل واضح و روشن هستند فقط باید اندکی اندیشید چرا که باز کردن این بحث قطعا به اهداف بلند مدت و استراتژیک کشورمان در منطقه ضربه خواهد زد.

مقصدهای اصلی مهاجران افغان

۱- پاکستان ۱۷۸۰۰۰۰ (۵۱٪)

۲- ایران ۹۳۵۶۰۰ (۲۷٪)

۳- ایالات متحده آمریکا ۳۰۰۰۰۰ (۸٪)

۴- امارات متحدهٔ عربی ۱۵۰۰۰۰ (۴٪)

۵- آلمان ۱۰۰۰۰۰ (۲٪)

۶- انگلستان ۷۰۰۰۰ (۲٪)

۷- کانادا ۴۸۰۹۰ (۱٪)

۸- هلند ۳۸۶۵۳ (۱٪)

۹- استرالیا ۱۹۴۱۶ (۰٬۵٪)

 

راهکار چیست؟

بهترین استراتژی شاید این باشد که به جای سرمایه گزاری بر بازوی افغانی، پذیرای متفکران و اندیشمندان و دانشجویان افغانی باشیم. باید سهمیه ای در دانشگاه ها اعم از دولتی و خصوصی برای پذیرش حداقلی روشنفکران منطقه در نظر گرفته شود. دوران مجاهدان افغانی که به کمک ایران با استعمار شوروی سابق، طالبان و نیروهای ناتو جنگیده اند تا 30 سال دیگر پایان خواهد یافت. آنها که بر افغانستان حکومت خواهند کرد نسل جدیدی هستند که به ندرت از تاریخ گذشته خود و نقش موثر و مثبت ایران در آن مطلع هستند چرا که این کشور تاریخ نگاری به خود ندیده است. پس ضروری است طلابی مبرز، فرهیختگانی آموزش دیده از ایران راهی دیار پدری خود شوند و وظیفه مهم انتقال فرهنگی و حفظ زنجیره تاریخی را در آینده افغانستان بر عهده گیرند.

قمی ها خوب می دانند برکت حضور مجاهدین عراقی که زمان صدام ملعون از این کشورشان رانده شدند و به ایران پناهنده شدند چطور 30- 20 سال بعد به سفره ایرانی بازگشت. بعید نیست روزی در گذشته ای نه چندان دور عده ای در مازندران و قم و مشهد و تهران نالیده باشند از حضور خانواده های پناه جوی عراقی در ایران، اما اگر بنا بود یکسویه نگر باشیم و تنها به حال فکر کنیم امروز نباید به سهمی از برادر خواندگی دولت و ملت عراق که به سرعت در حال قدرت گرفتن در منطقه هستند بیاندیشیم. ملت های هوشمند شایسته برتری یابی تاریخی هستند اما کودن ها فقط نق می زنند و سهمی هم از آینده نمی خواهند چرا که عادت کرده اند فقط به سفره ای از حال رضایت بدهند. در نقشه های استعمار غوطه ورند در حالی که تصور می کنند بر بام دنیا ایستاده اند!

تنها هوشمندان می دانند که اگر فرمان امام خمینی رحمه الله علیه به سید حسن نصرالله طلبه جوان لبنانی نبود هرگز حزب اللهی در جنوب لبنان متولد نمی شد تا در جنگ 33 روزه و 22 روزه مقابل زیاده خواهی های صهیونیسم بایستد. قطعا در غیر این صورت جنگ به مرزهای ایران می رسید. ما قدردان همه مجاهدینی هستیم که در دنیا فریاد اسلام خواهی شان بلند است و به حمایت های حداقلی ایرانیان و پشتیبانی حداکثری ذات اقدس الهی دلشاد هستند. امت واحده اسلامی می داند که حساب ملت مظلوم افغانستان از عوامل استعمار که  سفارتخانه ایران در کابل را به خاک و خون کشیدند، جداست. پدر ایرانی می فهمد که حمایت از مردم سومالی هدر دادن بودجه محدود خانواده نیست درس دادن و آموزش نسل بعد است که ان شاء الله قرار است کنار همه برادران و خواهران مسلمان اش جامعه جهانی را به دست مصلح بزرگ بسپارد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • ایرانی یا افغانی مسئله این است
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.