شهرستان ادب: چند روز پیش نهمین نشست تخصصی ادبیات داستانی شهرستان ادب با موضوع «کار نویسنده» و با سخنرانی مصطفی مستور، داستاننویس و پژوهشگر سرشناس و توانای کشورمان در موسسه شهرستان ادب برگزار شد. پس از برگزاری این نشست، خانم «سارا صوفی دلگرم» از اهالی داستان و حاضران این نشست، این یاداشت صمیمانه را با توجه به سخنرانی آقای مستور نوشتهاند ودر اختیار سایت شهرستان ادب قرار دادهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندگاران قلم
نیمه شب است اما لذت دیدار امروز هنوز مرا به وجد می آورد .
بزرگی گفته بود مراقب آرزوهای خود باشید چراکه روزی جامه عمل خواهند پوشیدو امروز در انجمن شهرستان ادب، یکی از مهمترین آرزوهای زندگیم تحقق پیداکرده بود . دیدار نویسنده محبوب دوران نوجوانیم ؛کسی که با داستانش بابی از عرفان ، خودشناسی ، بازی واژه ها، تعهد قلم ، روانشناسی شخصیت، ترکیب حادثه و واقعیت، همه وهمه را به من آموخته بود .آری امروز مقابلم با کمال تواضع در کارگاه داستان «کار نویسنده» نشسته بود و برای حاضرین از تولد کودک داستان سخن میراند . و من در تب و تاب شنیدن کلماتش ،کلید واژه هایش را در ذهن می پروراندم.
تولدشِبه داستان ، تولدداستانی ناقص که به گمانت سالم است اما دیری نمی پاید که پی به اشتباهاتت میبری آن گاه که داستانت جوان مرگ میشود و تو در سوگ داستان ناکامت طاقت از کف میدهی اما نه ،کار نویسنده زندگی ست نه رکود و توقف . گاهی توهم داستان داری و اصلا داستانی متولد نشده چرا که در واقع اثری خلق نشده تا اثری داشته باشد و گاه چنان با ارکان داستانی زندگی میکنی آن چنان که حتی وقتی نمی نویسی و نمیخوانی باز هم در تو جریان دارد همچون نفس کشیدن؛ و این همان تولد طبیعی داستان ست که کار نویسنده است .
کار نویسنده دقیقا همین ست : اگرهمان چیزی را که بصورت طبیعی لمس کرده بنگارد اثری ماندگار خلق خواهد کرد نه آنسان که قلم به دست بگیرد و به امید تابش اشعه ای از نور آفتاب عالمگیر داستانش به انتظار زایش واژه ها بنشیند .
مصطفی مستور نویسنده بیش از؟ کتاب از جمله نویسندگان پرکار عرصه هنر نویسندگی در ایران عزیزمان می باشد که با بیان دیدگاهی متفاوت از تمایز شخصیت نویسنده از اثر خلق شده اش به هنر دوستان و هنرمندان شهرستان ادب که میزبان صحبتهایش بودند این نکته کلیدی را یاد آوری میکند که گاه برخی از افراد نیم ساعتی هستند گاهی چند دقیقه ای و برخی چند ساعتی در یک کلام ظرف وجودی آنها متمایز از چیزی ست که به منصه ظهور رسانده اند و گاهی چنان با اثرشان تفاوت دارند که آفرینش چنین اثری ازچنین شخصیتی انسان را متحیر میکند و گاهی شاید خلق آثاری ضعیفتر از شخصیتهای نویسندگان برتر برای هر فردیتعجب برانگیزنیز خواهد بود ؛ پس همواره ببینید ، بخوانید،با نویسندگان و آثارشان برخورد مستقیم داشته باشید؛ کنکاش کنید اما تعجب نه .
جان کلام استاد مستور در این عبارت بود که بین شخصیت داستان و نویسنده تمایز قائل باشیم.
ایشان تمام سعی خود را در قالب الفاظ به کار بردند تا به عنوان استادی متبحر در عرصه هنر به هنر آموزانش مستقیم و غیر مستقیم بگوید : عجلوا بالمطالعه. بسیار بخوانید و خوبها را بسیار بخوانید.
استاد مصطفی مستور «برگزیده مستور شده در تابلوهای نوشته شده هایت» من امروزباوجود، تمام مشغله فکری و کاریم به این جلسه آمدم تا یکی از بزرگان عرصه نویسندگی کشور عزیزم را ببینم نه مارکز و چخوف و هزاران داستان نویس مطرح دنیارا که فقط آثارشان محبوب است و قلم هایشان توانا. برای من شما مهم بوده و هستید. شاید شما بگویید هنرمندشناس نیستم اما این شما و بزرگواران دیگری همچون شماهستندکه با قلم توانایشان که به کالبد فرهنگی، هنری کشور محبوبمجانی تازه میدمید .
امثال شما متخصصان متعهدست که همچون خونی در شاهرگهای زندگی هنری این مرز و بوم جریان دارید. شاید لئونارد داوینچی خالق باشد به معنای واقعی کلمه اما من هرگز پشتکار ،ظرافت و تعهدی که در قلم لرزان استاد فرشچیان است را بادنیایی عوض نخواهم کرد ؛ صد البته که در راه یادگیری سبکهای جهانی با جهان پیرامونم هموار همراه خواهم شد چرا که مولایم بارها یادآوری کرده است فرزند زمان خویش باشیم اما بزرگان عرصه هنر سرزمین متمدنم را با بزرگان دیگر کشورها حتی مقایسه هم نمیکنم چون بزرگ همیشه بزرگ است و ما بزرگان بسیاری داشته داریم و خواهیم داشت البته همانطور که شما گوشزد نمودید با پایداری، مطالعه بسیار کتابهای خوب ، پشتکار و نگارش آنچه درک کرده ایم.
چه زیبا اشاره کردید که نوسینده همچون خداوندیست که در کالبد بی روح الفاظ جانی تازه میدمد اما باید چون خدای قادر ، خدایی کند بی آن که دیده شود .
چقدر خوشحالم که وقتی محل انجمن را ترک می کردم احساس می کردم قدرت و قداست قلم را یکجا لمس کردم.
در پناه هنرمندترین خالق هستی پایدار و مستدام باشید .