آخرین اردو از پنجمین دوره شعر جوان انقلاب اسلامی
دومین کارگاه نقد شعر در اردوی آفتابگردانها
28 فروردین 1396
12:26 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
شهرستان ادب : دومین کارگاه نقد و بررسی شعر اردوی پایانی دوره پنجم آفتابگردان ها چهارشنبه 23فروردین با حضور حسن دلبری و هاشم کرونی در شیراز برگزار شد.
ابوالفضل طاهری اولین شاعر جوانی بود که شعرخوانی خود را با این بیت آغاز کرد: (وقتی که از کنار دلش طرد می شوم/ دلگیره و دل شکسته و دل سرد می شوم) حسن دلبری در نقد این شعر گفت: غزل نوکلاسیکی بود چنانکه اقبال شعر جوان امروز هم به آن است. غزل قالب لطیفی است و نظر شخصی من این است که در این غزل بعضی کلمات متناسب با زبان غزل نیست بنابراین در انتخاب کلمات باید دقت شود.
داود کفعمی نیز در ادامه نشست غزل خود با این مطلع را قرائت کرد: (پیش ازآنی که بترکد در تو مردی انتحاری/ ترک می گویی خودت را سر به کوچه می گذاری) هاشم کرونی در نقد این شعر اظهار کرد: این شعر در غزل هایی که در یک دهه اخیر یک سری کارهاست که ارجاعات خارج از متن دارد و برای تعدادی از افراد جامعه و عصر حاضر معنا پیدا می کند. بنابراین نباید دنیای شعر خود را محدود به مکان و زمان خاصی کرد. در بعضی جاها شاعر خواسته مراعات نظیر جدیدی استفاده کند ولی نو نیست و مشابه آن در غزل های جوانان دیگر فراوان است.
حامد تونی شاعر دیگری بود که چند رباعی خواند: (بی خواب پی همنفسی می گردد/ بی تاب پی دادر سی می گردد/ انگار که هر شب آسمان ماه به دست/ تا صبح به دنبال کسی می گردد)
دلبری در خصوص اشعار این شاعر جوان تصریح کرد: در رباعی های ایشان اتفاق های خوبی افتاده بود و نقدی که دارم این است که بعضی از واژه ها همدیگر را خوب فراگرفته بودند ولی در بعضی جاهای دیگر چنین نبود چرا که باید در شعر هیچ واژه ای نباید قابل جایگزینی باشد.
شاعر بعدی سید دانیال موسوی بود که غزل خود را با این بیت آغاز کرد: (ندیده اید شب و روز من چگونه گذشت/ کسی نگفت که دور از وطن چگونه گذشت) کرونی در نقد این شعر گفت: وقتی می خواهیم سراغ اسطوره ها برویم سعی کنیم خوانش نویی از آن داشته باشند و برخورد تازه ای با آن کنند. دلبری نیز افزود: استفاده از واژه ها و ترکیب ها باید با وسواس باشد مثل استعمال واژه ای مثل رویینه تن قابل تامل است.
مهران فلاح نیز دیگر شاعر جوانی بود که به خوانش غزلی از خود پرداخت: (گرچه در آینه نزدیک به تصویر من است/ آنکه در آینه پیداست نخ از پیرهن است) دلبری درخصوص شعر فلاح گفت: در غزل روی مصراع دوم بیت اول و بیت دوم خیلی کار کنید و به ایجاد ارتباط قوی بین مصرع ها هم توجه شود. کرونی نیز افزود: به نظرم شاعر خیلی می خواست در غزل خود حرف بزند و حس شعر گرفته شده و اصرار در زیاده گویی و گفتن حرف های فلسفی به شعر آفت زده است.
سیدمحمدرضا طباطبایی نیز شاعر دیگر بود که در ادامه این کارگاه نقد به شعرخوانی پرداخت: (دریای نوری داشتی در معبد چشمت/ با یک نگاهت ساختی روز معادم را/ از کفر چشمان تو هرگز برنخواهم گشت/ بیهوده می سنجی عیار اعتقادم را). دلبری درباره این چارپاره گفت: این شعر مجموعه از اطلاعات را به مخاطب می دهد و هارمونی قابل قبولی نداشت که نظم منطقی شعر را رعایت نکرده بود. در حقیقت در فرم شعر کار به جمع بندی نرسیده است.
حسین سقایی شاعر 18ساله نیز در این کارگاه نیز شعر سپیدی خواند: (جز برای تسکین کویر به چه در د می خورد سرما خون که یخ بزند در رگ هایت دیگر چه فرقی با ادم برفی خواهی داشت؟) کرونی به این نقد کوتاه بسنده کرد که این شعر زبان و نگاه و کشف ویژه ای داشت و باعث لذت ما شد.
( و عشق باغچه ای بود در حوالی ما/ که می رسید به او نسبت زلالی) مطلع غزلی بود از محمد صفری که برای حضار خواند. دلبری در خصوص این شعر گفت: چرا در بیت اول نسبت زلالی به باغچه می رسد در حالیکه باید به رود برسد. به عبارت دیگر رعایت نسبت ها بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد.
حسین علی پور در ادامه به خوانش شعر خود پرداخت: (شاگرد کلاس درس مولا زینب/ رفته است حسین و گشته تنها زینب/ آن روز خدا به کودکان املا گفت/ عباس فرات خیمه بابا زینب) کرونی اگر جدی وارد شعر آیینی می شوید به این توجه کنید اهل بیت خداوندگاران سخن بودند. دوم اینکه روی جریان شعر هیات حساس باشید و صرفا سوز و گداز و آه و ناله نکنید. عنصر اندیشه و شعریت باید در شعر اهل بیت رعایت شود.
( کابوس سخت آن شب پروحشت ستیز/ از خواب من پرید که شد صبح رستخیز) مطلع غزلی از احمدرضا آّب روشن بود که در کارگاه خواند. دلبری گفت: این شعر از غزلهایی بی ردیف بود که باید کمبودش رفع شود. اما یک نکته درخصوص زبان این است که تغییر زبان یعنی خودکشی شاعرانه و شاعر باید به زبان خودش برسد
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.