موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پروندۀ شهرستان ادب ویژۀ جشنوارۀ خاتم

دِین ادبیات به دینِ خاتم |  زیبا مدبر

09 خرداد 1396 17:35 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 1 رای
دِین ادبیات به دینِ خاتم |  زیبا مدبر

شهرستان ادب:  زیبا مدبر، نویسنده و منتقد،‌ نگاهی داشته است بر مجموعه داستان خاتم و نیازی که منجر به انتشار این اثر شده است. در ادامه پرونده شهرستان ادب ویژه جشنواره خاتم،‌ این یادداشت را با یکدیگر مطالعه میکنیم:

 

 

 

تاریخ زندگی پیامبر، چه قبل از اسلام و چه بعد از آن و در راه تربیت جامعۀ اسلامی و ایجاد تمدنی نوین در دل ظلمات، پر از حوادثی است که می‌تواند دستمایۀ نگارش داستان‌ها و رمان‌ها و فیلم‌نامه‌های فراوانی شود. خاتمیت پیامبر و دین جاودان او که مسیر هدایت را از میان بیراهه‌ها جدا می‌کند و سبب هدایت انسان‌های بسیاری گشته نیز دستمایۀ ارزشمندی است برای نگارش داستان‌هایی طی اعصار متمادی. «کتاب خاتم» مجموعه داستان‌های کوتاهی دربارۀ وجود نورانی خاتم‌الانبیاء علیه‌وآله‌السلام است که در اولین جشنوارۀ سالانۀ خاتم از میان 950 اثر ارسالی، برگزیده شده‌اند. البته خاتمیت و اکمال دین، دو روی یک سکه هستند؛ فلذا پرداختن به موضوع امامت، به‌عنوان کمال نهایی دین در کتاب خاتم، بی‌ارتباط نیست اما جای چنین داستانی در کتاب خالی است. این جشنواره را می‌توان شروعی بر تحضیض روایت نویسندگان جوان از پیامبر اکرم (ص) در عصر حاضر دانست.

 

در این کتاب 9 داستان کوتاه دربارۀ پیامبراکرم نوشته شده است. داستان‌ها به شیوۀ اول شخص و سوم شخص و برخی به گونۀ روایت‌های دینی نقل شده‌اند. پراکندگی موضوعی و ابعاد مختلف داستان‌ها کتاب را صاحب‌امتیاز می‌کند.روایتی از پیامبردر فضاهای جدید و غیرمنتظره و خلاقیت در انتخاب موضوعات، جزء جذابیت‌های کتاب است. «ایمان سمّی » و «چنین گفت ابوایوب»، درون‌مایه‌ای تاریخی و روایی دارند. همچنین هدایت تکوینی رسول خدا طی زمان و در عصر حاضر را می‌شود از داستان «صد مثلث» و «الکی؟» و «خاکِ صحنه» برداشت نمود. مهارت نویسندگان جوان در ارتباط ساده با بدنۀ اجتماعی و گرایش‌های مختلف جامعه که حس همزادپنداری را در مخاطب ایجاد کرده و او را به ادامه داستان مشتاق می‌کند؛ از جاذبه‌های این مجموعه داستان است.  لزوم روایت‌ها و داستان‌هایی این‌چنین دربارۀ سایر ائمۀ هدی علیهم‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله علیها نیز ضروری می‌نماید.

 

جلوۀ رحمت للعالمینی رسول خدا(ص)، هدایت و شفاعت پیامبر، خاتمیت دین اسلام، اثبات نبوت رسول اکرم، عصمت و ساده‌زیستی و مجاهدت ایشان در این مجموعه داستان به زیبایی به تصویر کشیده شده است. البته جنبه‌های داستانی داستان‌ها با یکدیگر تفاوت داشته و شدت و ضعف دارند. به عنوان مثال، شیوۀ روایت داستان «هندی»  با پرش‌های زمانی و برعکس کردن زمان، جذابیت داستان را بیشتر کرده است. درحالی‌که داستان «خاکِ صحنه» کاملأ ساده و به شیوۀ اول‌شخص و به دور از هیچ‌گونه پیچیدگی و اطنابی، به‌گونۀ خاطره‌نویسی، شباهت دارد. باتوجه به اینکه نسل جوان امروزی وقت و حوصلۀ خواندن کتاب‌های قطور سیرۀ نبوی را ندارند، به‌کارگیری ابزار داستان و رمان با جاذبه­های فراوانش، راه معرفت به پیامبر را برای آنان هموارتر می‌کند.

 

افزودن عنصر خیال به روایات صادره از اهل بیت، برترین نقطۀ قوت داستان‌های با بن‌مایۀ تاریخی کتاب است؛ یعنی تخیل، به‌گونه‌ای در داستان، وارد شده که اصل پیام روایت و کلیت آن حفظ شده‌است. دو داستان «الکی؟» و «شوالیۀ تاریکی» دو نگاه از ابعاد مختلف به یک شبهه دارند؛ شبهۀ افسانه غرانیق و آیات شیطانی سلمان رشدی:

 

«... کمی آرام می‌گیرد. نفسی تازه می‌کند و این‌بار سمت بقیۀ جمع، ادامه می‌دهد: « صبر می‌کنیم تا فردا. همان‌گونه که قول و قرار گذاشته‌ایم؛ او با قرآن و عزیزانش، ما هم با شمایل مقدس مسیح. ملتمسانه از خدا خواهیم خواست تا کذّاب و دروغگو را رسوا کند و تا ابد مورد لعن و نفرین خودش قرار دهد. غروب فردا مشخص می‌شود که خداوند با کدام‌یک از ما دو گروه یار و یاور است. آن وقت آرام و مطمئن به سرزمینمان برمی‌گردیم.».... [1]

 

فضاهای موجود در داستان‌های تاریخیِ کتاب، ما را با فرهنگ زمانۀ صدر اسلام آشنا می‌کند:

 

«... دعوای درونش را فیصله داد. کوزۀ سم را بیرون می‌آورم و همۀ کباب را سمی می‌کنم. محمد یا می‌خورد یا نمی‌خورد. ....

 

ای سم! ای مایۀ حیات من! زندگی من بسته به مرگ محمد است. برو و در جان دشمن خانمانم نفوذ کن. برو و خوش برو ای سم....» بخشی از داستان «ایمان سمی»[2]

 

نگارش داستان، در مورد برخورد پیامبر با دشمنان اسلام، با کودکان و همسران خویش، با مومنین، اهل کتاب و به‌طور کلی سبک زندگی پیامبر در عرصۀ فردی و اجتماعی، افق‌های جدیدی را بر روی نویسندگان می‌گشاید. شیوۀ پاسخگویی به یک شبهه در داستان «الکی؟» بیانگر این واقعیت است که لزومی ندارد، همواره به دنبال فضاهای مناظره‌ای و پرهیجان برای پاسخگویی به شبهات باشیم و در جایگاه مدافع، قرار گیریم بلکه استفاده از هنر داستان‌نویسی می‌تواند فرصت بی‌نظیری برای رفع شایعات و شبهات باشد. تطابق بین تاریخ صدر اسلام و حوادث مشابه عصر امروز هم منجر به عبرت‌گیری مخاطبان می‌گردد و این نکته در داستان «هندی» به شیوۀ جالبی به کار گرفته شده است. نویسندۀ داستان در بازخوانی و روایت  متون تاریخی، تبحری خاص دارد و این تبحر را می‌توان در کتاب بی‌نظیر«قاف» که روایت زندگی پیامبر از سه متن کهن فارسی به ویرایش یاسین حجازی است، به‌عینه دید:

 

«چندین صفحه جلوتر رفتم: «غزو دهم، غزو احد بود و روز شنبه بود، نیمۀ ماه شوال....» گفت: «همین». حالا پشتش به شیشه‌ها بود و رویش به من. ضدِ نور شده بود.

 

«چون به احد، مصاف برکشیدند، زنان کافران از پس مردان بایستادند تا مردان را رغبت بیش بوَد در حرب. هند در پیش ایشان ایستاده‌ بود. زره پوشیده در میانِ لشکر می‌گردید و شعر می‌گفت و دستَک و دف می‌زدند جنگیان. و رجزِ هند که جنگیان را تحریض می‌کرد این بود:....»

 

 

 

امیدواریم این جشنواره، ادامه داشته باشد تا ابزاری جهت ترویج سیرۀ نبی و محبت به ایشان گردد و همچنین دِین ادبیات این مرزوبوم را تا حدی به دین خاتم، ادا نماید. خواندن این کتاب را به دوستداران داستان و محبان پیامبر مهربانی، توصیه می­کنم.

 

 

 

[1] » بخشی از داستان« شوالیۀ تاریکی» .

 

[2] » بخشی از داستان« شوالیۀ تاریکی» .

 

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • دِین ادبیات به دینِ خاتم |  زیبا مدبر
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.