یادداشتی از دکتر محمد مرادی
بررسی شعر انقلاب در موضوع آرمان قدس
01 تیر 1396
17:18 |
0 نظر
|
امتیاز:
4.5 با 2 رای
شهرستان ادب: توجه به فلسطین، قدس و سرزمین های اشغال شده ی شرق مدیترانه، از مضامینی است که دست کم از دهه ی دوم قرن بیستم میلادی در شعر عربی نمود یافته و به مرور به شعر دیگر ملل و زبان ها راه یافته است.
شاید گزاف نباشد اگر ادعا کنیم، این مضمون یکی از درونمایه ی اصلی شعر معاصر عرب است تا آنجا که ده ها تن از شاعران عربی چون: معین بسیسو، ابراهیم طوقان، فدوی طوقان، حنا ابو حنا، سمیح القاسم، نزار قبانی، محمود درویش، بدر شاکر السیاب، احمد مطر، نزیه خیر، محمد القیسی و ده ها تن از دیگر شاعران عربی، اشعاری باشکوه را در این موضوع سروده اند.
در شعر فارسی نیز از نیمه ی دوم دهه ی چهل شاعران جریان های اجتماعی، چریکی و مذهبی به این موضوع توجه کرده اند. شاید نخستین شاعر ادب فلسطینی در زبان فارسی محمد علی سپانلو باشد. البته در فاصله ای نزدیک به او کسانی چون: حمید سبزواری، مهرداد اوستا، طاهره صفارزاده و دیگران نیز به این موضوع توجه نشان داده اند.
در سال های پس از انقلاب و پس از تعیین روز جهانی قدس از سال 1358، توجه به این محتوا در زبان فارسی زیاد شد، به طوری که بر اساس پژوهشی که نگارنده انجام داده و به زودی در قالب کتابی با نام" در کوچه باغ های پرتقال و زخم" منتشر خواهد شد، صدها شاعر فارسی در قالب های مختلف، اشعاری را در ستایش مقامت فلسطین سروده اند.
هرچند نمی توان برای شعر انقلاب مرزهایی قطعی تعیین کرد و با اعتراف به این که اشعار شاعران فارسی در مقایسه با اشعارعربی از منظرهای ادبی و احساسی سطح پایین تری دارند، این ادعا گزاف نیست اگر این موضوع را یکی از مرزهای محتوایی شاعران انقلاب اسلامی با شاعران جریان روشنفکری بدانیم.
در دهه های شصت و هفتاد، کمتر شاعر جریان انقلاب را می توان نام برد که شعر یا اشعاری با این موضوع نسروده باشد. حمید سبزواری، محمود شاهرخی، ضیا الدین ترابی، علی معلم، یوسف علی میرشکاک، سلمان هراتی، قیصر امین پور، علی رضا قزوه، رضا اسماعیلی، حسین اسرافیلی، عبدالجبار کاکایی، زکریا اخلاقی و ده ها شاعر دیگر ،اشعاری برای فلسطین سروده اند.
در دهه های اخیر هم تحت تاثیر رویدادهای مربوط به فلسطین، لبنان، و دیگر کشورهای مسلمان چون عراق، افغانستان، بوسنی، یمن، بحرین، میانمار، نیجریه و ... ،صدها شاعر جریان ادبی انقلاب و حتی جریان روشنفکری اشعاری را با این مفاهیم به مخاطبان عرضه کرده اند، کسانی چون: غلامرضا مرادی، پروانه نجاتی، عبدالحمید رحمانیان، محسن رضوی، فاطمه قایدی، علی محمد مودب، علی داوودی ، میلاد عرفان پور، امید مهدی نژاد ، محمدحسین انصاری نژاد، تیمور آقامحمدی،مریم سقلاطونی، محمدسعید میرزایی، طیبه نیکو، هاشم کرونی، زینب حقیقت، محمد امین جعفری، محمود برامکه و چندصد شاعر دیگر که تنها نام برخی را بی مراجعه به پژوهش خود در این سطور نوشته ام.
اشعار اینان قوی یا ضعیف، از روی احساس یا تحت تاثیر دیگران، به هر حال در خدمت ادب انقلاب اسلامی و نیازهای آن است، البته پرداختن به آسیب های این دست اشعار به مجالی دیگر نیاز دارد.
اما سوال این است. ادبیات انقلاب را چه شده است که بسیاری از شاعرانی که تا کنون بیشترین سهم خواهی را متوجه ادبیات و مسوولان آن کرده اند، تا کنون کوچک ترین قدمی را در رشد ادب انقلاب و مضامین مورد نیاز آن بر نداشته اند. جایی که شاعرانی چون سپانلو و بهبهانی که بیش از بهره، از انتقاد جریان انقلاب نصیب برده اند، در برابر ظلم به اهالی فلسطین ساکت ننشسته اند، چرا شاعران مسوول در حوزه ی هنر و اندیشه ی اسلامی(جز علی رضا قزوه که از فعالان این حوزه است)، یا شاعرانی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تیتراژ برنامه ها را با محوریت آنان تولید می کند، کمترین نقش را در تولید آثار این حوزه دارند. چرا معاون فرهنگی حوزه هنری کشور که تمام امکانات حوزه در خدمت تبلیغ و پخش آثار اوست و در دیدار شاعران در نزدیک ترین مکان ها به رهبر می نشیند، حتی یک شعر رسمی درباره ی فلسطین یا دیگر کشورهای اسلامی ندارد؟ چرا اغلب شاعرانی که همیشه در بهترین موقعیت ها و مکان ها هستند، کمترین هزینه را برای حفظ ادب انقلاب، یاحتی ادب انسانی و اجتماعی متحمل می شوند؟
اینها سوالهایی است که پس از انجام پژوهشی چندساله به ذهن من وشاید پس از خواندن کتاب من، به ذهن مخاطب خطور کند. اما شعر واقعی فلسطین که شاعران این جریان سروده اند، فارغ از این سوال هاشعری باورمند، از روی احساس انسانی و به دور از همه ی این سوال ها و قضاوت هاست.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
پنجشنبه, 01 اردیبهشت,1401