«اجازه سفر» آهنگ تازه شهرستان ادب برای میلاد امام رضا

شهرستان ادب: همزمان با میلاد فرخنده هشتمین نور ولایت، امام رضا علیه‌السلام، قطعه موسیقی «اجازه سفر» در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب منتشر شد. این اثر به خوانندگی مجید حسین‌خانی، آهنگسازی امیرحسین سمیعی، شعری سروده سید علی لواسانی و تنظیم آرمان مهربان، با همکاری معاونت فرهنگی تهران آستان قدس رضوی، در دفتر موسیقی این موسسه تولید شده است.

این هفتمین قطعه موسیقی است که «شهرستان ادب» در راستای ترویج موسیقی فاخر و با هدف حمایت از ادبیات انقلاب اسلامی منتشر می‌کند. شعر «اجازه سفر» سروده سیدعلی لواسانی، شاعر جوان، حال و هوای زائری مشتاق در حرم هشتمین خورشید است که هنگام غروب، عرض دردمندی و «تشنگی» خود را پیش حضرت رضا (ع) می‌برد و «اجازه سفر» از ایشان می‌گیرد. ابیات ابتدایی این ترانه چنین است: «پابرهنه به احترام حرم/ دم باب‌الجواد منتظرم/ اشک و اذن دخول و عرض سلام/ می‌گذارم قدم به صحن حرم/ وقت، وقتِ غروب خورشید است/پیکِ نقاره می‌کند خبرم». گفتنی‎ست این ترانه برای نخستین‎بار در شب شعر بزرگ «مقام رضا» رونمایی و اجرا شد.

مجید حسین‌خانی، خواننده کرمانی این قطعه، از جمله هنرمندان موفقی است که طی سال‌های گذشته با بسیاری از استادان سرشناس موسیقی کشورمان همکاری داشته است که حاصل آن چندین آلبوم از جمله «ترنجستان» و «سبزآشیان» بوده است. هم‌چنین اجراهای موفقی در تهران و خارج از کشور به همراهی استاد مجید درخشانی و گروه های نیستان، فاخته و ارفع برگزار کرده است. سید علی لواسانی، شاعر این ترانه نیز مجموعه شعر «صبح زود» را در سال 1394 منتشر کرد که در برگیرنده سروده‌های وی در قالب‌های کلاسیک و نیمایی بوده است.

موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب پیش از این شش قطعه موسیقی «چگونه رهایت کنم»، سروده و دکلمه محمدحسین نعمتی، برای شهدای انفجار هواپیمای ایرباس با موشک آمریکایی، «هنوز در دل ما» سروده و دکلمه علی داودی، به مناسبت ایام سوگواری محرم، «خلاصه همه بغض‌های تاریخم»، سروده و دکلمه علی‌محمد مودب، در پاسداشت شهید حاج رجب محمدزاده،  و آهنگ‎های«مرز ما عشق است» با خوانندگی امیرحسین سمیعی، «کاغذ باد»، با آواز اشکان کمانگری و «پشت شیشه‌های دنیا» با صدای فریدون آسرایی تولید کرده است که اغلب آن‌ها با استقبال فراوان مخاطبان مواجه شده است.

دانلود آهنگ اجازه سفر

متن شعر:

پابرهنه به احترامِ حرم
دمِ باب‌الجواد منتظرم
اشک، اذنِ دخول، عرضِ سلام
می‌گذارم قدم به صحن حرم
وقت، وقتِ طلوعِ خورشید است
پیکِ نقّاره می‌کند خبرم
خادمی مهربان، به لب لبخند
پرِ طاووس می‌کشد به سرم

آری آری همان که می‌گویند،
جای جایِ حرم که می‌نگرم،
لحظه لحظه تمام می‌گذرد
رﺃفتِ این امام از نظرم

عرض حاجات و پنجره فولاد
باید آنجا عریضه را ببرم
تشنه‌ام تشنه‌ام امام رضا!
آتش آتش گرفته بال و پرم
لطف کن لطف کن ببار ببار
به خدا از همیشه تشنه‌ترم

سفرِ کربلای من با توست
ای سلامت اجازۀ سفرم...