موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
دعوی پیغمبری دارم و لیکن بی کتاب

توهم تئوری‌پردازی در شعر معاصر ایران

13 آبان 1391 09:52 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.33 با 3 رای
توهم تئوری‌پردازی در شعر معاصر ایران

بهروز سپیدنامه


یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های پیشتازان جریان‌‎های نوظهور در شعر فارسی آن است که داعیه‌دار نظریه‌پردازی در این حوزه‌اند. هر از چندگاهی شاهد اظهارات این افراد در قالب مانیفست‌های ادبی هستیم که با بیانی مبهم‌، نظرات خود را در پوششی از نظریه، به طرفداران خود عرضه می‌نمایند.
کسانی که با نظریه پردازی و مفهوم سازی آشنایند می‌دانند که برای تبدیل یک پیش فرض به فرضیه و تبدیل فرضیه به نظریه و پارادایم راه بسیار دور و درازی را باید پیمود. مهمترین ویژگی نظریه تبیین واقع‌بینانۀ جهان پیرامون است.
 آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی ذیل واژۀ تئوری می‌نویسد: «مجموع بینش‌های سازمان‌یافته و منتظم در مورد موضوعی مشخص را نظریه می‌خوانند». تئوری مجموعه‌ای از مفاهیمی است که به نحوی منطقی تنظیم شده و رابطۀ احتمالی میان دو پدیده یا بیشتر را بیان می‌کند. به بیان دیگر، نظریه به تبیین روابط نسبتاً پایدار میان واقعیت‌های عینی می‌پردازد (ادیبی و انصاری، 1383، 30). گیبز اعتقاد دارد نظریه شامل عبارت‌هایی منطقی است که از تجربه اخذ شده‌اند و مبیّن واقعیت‌های اجتماعی می‌باشند  (ارمکی، 18 :1379).  به نظر هیگ، نظریه شامل بیاناتی است که به صورت مجموعه‌ای از قوانین، آگزیوم‌ها یا عبارت‌های علمی مطرح می‌شوند (ارمکی، 18:1379). ویلر، نظریه را دستگاهی از روابط همگرا باسطح اعتبار بالا می‌داند (ارمکی، 18:1379).

نظریۀ ادبی
 گروهی بر این عقیده‌اند که ادبیات ریشه در دنیای ذهنی افراد دارد؛ لذا نظریه‌پردازی در آن جایگاه چندانی ندارد. اما باید گفت: ادبیات به مفهوم عام کلمه و شعر به عنوان گونه‌ای خاص از ادبیات، واقعیاتی از جهان پیرامون‌اند که به عنوان کنش ذهنی انسانی به شمار می‌روند که در شرایط عینی جامعه زیسته است. بر این اساس می‌توان این واقعیت را پرداخت نظری نمود و در این شرایط است که «نظریۀ ادبی» زاده می‌شود.
اگر کسی بخواهد سرآغاز تحولی را مشخص کند که در قرن حاضر نظریۀ ادبی را به زیر سلطۀ خود درآورده است، هیچ تاریخی مناسب‌تر از سال 1917 نیست؛ یعنی سالی که ویکتور شکلوفسکی فرمالیست جوان روسی رسالۀ پیشتاز خود را زیر عنوان «هنر به مثابه تمهید» انتشار داد. از آن پس، و به ویژه طی دو دهۀ گذشته، نظریۀ ادبی شاهد نشو و نمای شگرفی بوده است (ایگلتون، 1:1386). البته تا همین اواخر، نظریه، نسبتاٌ تخصصی به شمار می‌آمد که به معدودی افراد شاغل در گروه‌های ادبیات، یعنی فلاسفه‌ای که وانمود می‌کردند منتقدان ادبی هستند، مربوط می‌شد (سلدن،3:1372).
بسیارند دانش‌آموختگان و فرهیختگان ادبی که شناخت و دریافت درستی از نقد ادبی و مباحث نظری ادبیات ندارند. ناشناختگی نقد ادبی، چه از نظر نظری و نظریه‌پردازی و چه از حیث مسائل کاربردی و عملی از آنجا ناشی می‌شود که این دانش به شیوۀ نوین در کشورمان پیشینه‌ای ندارد و نشانه‌هایی از آن در سنت ادبی ما ایرانیان کمتر می‌توان یافت. (علوی مقدم،2:1377) با وجود این در سال‌های اخیر تلاش‌های متعددی صورت پذیرفت تا برای نظریاتی که خاستگاه آنها جوامع دیگر است، ما به ازایی در شعر ایران پیدا کنند. درک ناقص افراد از نظریات ارائه‌شده و تفسیر به رأی نمودن آنها به نوعی عوام‌گرایی در نظریه‌سازی منجر شد. البته این پدیده مسبوق به سابقه است؛ چون وهم‌پردازی تفسیری در حوزه‌های مختلف علوم و نزد عوام پایگاهی مستحکم و خلل‌ناپذیر دارد (سیف‌زاده، 2: 1379).
نظریۀ ادبی نیز همچون خود ادبیات در بافت شرایط دگرگون‌شوندۀ زندگی انسان، پیوسته در تغییر و تحول است و در نتیجه به روز بودن، یک ضرورت همیشگی این حوزه است (ویلم برنتر، 7:1382) و این ضرورت نیز در بین افراد یاد شده چندان مشاهده نمی‌شود.
آنچه از آن تحت عنوان «توهم تئوری‌پردازی» یاد می‌کنیم آسیبی است که شعر معاصر ایران با آن مواجه شده است. اگر اظهار نظرات این افراد را تحلیل نمایید و با اصول نظریه‌پردازی و ویژگی‌هایی که یک نظریه باید داشته باشد مقایسه کنیم، خواهیم دید که از سطح یک نظر یا پیش‌فرض پا را فراتر نمی‌گذارند.
استاد فرامرز رفیع‌پور در کتاب کند و کاو‌ها و پنداشته‌ها، تئوری را «مجموعه‌ای از گفتارهایی که بر مبنای قواعد منطق با یکدیگر در ارتباط و مبین بخشی از واقعیت باشند» تعریف نموده است و هفت معیار ذیل را برای ارزیابی نظریه‌ها مطرح نموده است:
1) گفتارهای (قانون‌های) یک تئوری باید دارای چهار شرط باشند. این شروط عبارت‌اند از: از نظر زمان و مکان نامحدود، دارای تعداد مفعول‌های نامحدود، به صورت جملات اگر... پس، و از نظر تجربی قابل بررسی باشند.
2) گفتارهای یک تئوری باید دقیقاً آگزیوماتیزه باشند.
3) متغیرهای موجود در هر قانون می‌بایست دقیقاً تعریف شده باشد.
4) بین متغیرهای مستقل و وابسته باید رابطۀ مستقیم و بالایی وجود داشته باشد.
5) یک تئوری باید گویا بوده و قدرت تبیین زیاد داشته باشد.
6 ) تئوری‌ها باید حتی‎الامکان در وضعیت‌های متفاوت و یا در برخورد با تئوری‌های رقیب مورد آزمایش قرار گرفته و طی آن قابلیت خود را نشان داده باشند.
7) تئوری‌هایی که به آسانی قابل آزمایش هستند از ارزش بیشتری برخوردارند. هرچه نظریه كلی‌تر و دقیق‌تر باشد، قابلیت آزمایش بیشتری دارد (رفیع پور، 1367،132).
هرچند که ویژگی‌های ارائه شده از سوی دکتر رفیع‌پور بیشتر ناظر بر تئوری‌های اجتماعی است، اما منطقی بودن گزاره‌ها، رابطۀ منطقی بین گزاره‌ها و قدرت تبیین گزاره‌ها از ویژگی‌های مشترک بین تئوری‌های حوزه‌های مختلف دانش بشری است. نظریه سبب می‌شود تا گفتارها از حالت کلی خارج شده، از عوام‌گرایی فاصله گرفته و به تبیین واقعیات بپردازند.
آنچه در علوم تجربي از آن تحت عنوان قانون علمي ياد مي‌شود در علوم انساني تحت عنوان تئوري (نظريه) مطرح مي‌گردد. نظريه برآيند پژوهش‌هاي مختلف و بنيادين است. پژوهش‌هايي كه هدف آنها گسترش قلمرو دانش و معرفت است. پژوهش‌هايي كه مستلزم تلاش فراوان پژوهشگران در سال‌هاي متمادي زندگي است. قوام يك نظريه تا زماني است كه خلاف آن ثابت نشده باشد. به قول پوپر: تا زماني مي‌توانيم بگوييم «همة قوها سپيدند» كه‌ يك قوي سياه پيدا نشود.
در تئوري، واقعيت‌ها از راه قياسي تبيين مي‌گردند و مهم‌ترين مشكل استدلال قياسي اثبات قضية اول آن (موجبۀ كلي) است. مثلاً هنگامي‌ كه مي‌گوييم: همۀ پرندگان خونگرم‌اند، كبوتر پرنده است، پس كبوتر خونگرم است. اثبات خونگرم بودن همۀ پرندگان كاري است بس دشوار.
منطق تئوري، قاعدة «اگر» و «پس» است. مثلاً اگر فلان عامل حادث شود، پس فلان نتيجه حاصل خواهد شد. بسامد چنين «اگر و پس‌هايي» در گفتار خيل عظيمي از صاحب‌نظران (يا كساني كه خود را صاحب‌نظر مي‌پندارند) بسيار بالاست. برخي از اين افراد بي‌آنكه از بار ارزشي مفاهيم اطلاعي داشته باشند، اقدام به صدور مانيفست يا پارادايم مي‌نمايند. توهم تئوري‌پردازي اين افراد با خصلت فضل‌فروشي آنان تركيب يافته و به پديده‌اي ناهمگون تبديل شده است.
عبارت «به نظر من» در اظهار نظر افراد ياد شده به وفور يافت مي‌شود. حال آنكه چنين «نظري» مبتني بر يافته‌هاي پژوهشي نيست. سائقه‌اي است ذهني كه في ‌المجلس زاييده مي‌شود.
این یادداشت را با ذکر دو اظهار نظر از کسانی که داعیه‌دار نظریه‌پردازی در عرصۀ شعرند به پایان می‌برم. قضاوت نهایی در خصوص روشن، دقیق و منطقی بودن گزاره‌ها را به عهدۀ خوانندگان محترم می‌گذارم:
1
... غزل، مجازِ جز از کل از تمام قالب‌های موزون است. موزون به معنای کلاسیک نه نیمایی. یعنی تو در یک قالب موزون یک اندیشۀ پسامدرن داشته باشی. حالا این اندیشۀ پسامدرن به تکنیک‌های مختلفی منجر می‌شود. این تکنیک‌ها طوری نیست که گفته شود: این! و لاغیر. بلکه مختلف‌اند. در یک شعر به عنوان فرم اتفاق می‌افتد، یک فرم غیر خطی یا در شعر دیگر نگاه غیر خطی به زمان و در شعر دیگر ویژگی‌های زبانی مثل شکستن کلمه‌سازی. این تکنیک‌ها اصلاً مهم نیست و ربطی به غزل پست مدرن ندارد. این‌ها نتیجۀ این تعامل بین فرم و محتواست. اندیشه‌ای که باعث می‌شود در شعر اتفاقی بیفتد. پس هر شعری که اندیشۀ پست‌مدرن را در قالب کلاسیک داشته باشیم می‌شود پست‌مدرن (http://www.parsine.com)
2
... هر مخاطبی می‌تواند ادعا کند که این شعرها  بدون مفهوم‌اند، چون هر که به اندازۀ داده‌ها و دانش خود می‌فهمد. پس این ایرادی ندارد. اما اینکه می‌گویند، این شعرها معنا ندارد، گزاره‌ای پرت است.  چون همین‌که نشانه و کلمه‌ای بر صفحه می‌نشیند، حامل باری معنایی است. همان‌طور که در فیزیک، حرکت هر جسمی در ارتباط با سکون و حرکت اجسام دیگر سنجیده می‌شود و سرعت هر جسمی در مقایسه با حرکت اجسام مختلف متغیر است، معنای هر متنی نیز در مواجهه با داده‌های مخاطبان که سطح فکر متفاوتی دارند، تغییر می‌کند و این بیشتر به هویت فکری و بنیان‌های ایدئولوژیک فرد بستگی دارد. در نتیجه بدیهی است که معنای هر متنی به تناسب پاسخی که به آن داده می‌شود، تغییر کند. البته گشتن به دنبال معنا در شعر عملی کلاسیک و مدرسه‌ای ست. همین‌که چیزی را معنا می‌کنیم، معنایش این است که معنای خود آن چیز نیست. به بیان دیگر، شعر خودش معناست و معنا را نمی‌شود، دوباره معنا کرد. می‌شود  از کنارش گریزی به تأویل‌های مختلف با توجه به حرکت موتیف‌های آزاد زد، اما نمی‌شود لباس معنای دیگری را تن معنایی که خود یکّه است، کرد. (http://poetrymag.ws/revue)
منابع:
آزاد ارمکی، تقی، (1379)، درآمدی بر نظریه‌سازی در جامعه‌شناسی، تهران: کلمه
ادیبی، حسین و انصاری، عبدالمعبود، (1383)، نظریه‌های جامعه‌شناسی، تهران: دانژه
ایگلتون، تری، (1388)، پیش‌درآمدی بر نظریۀ ادبی، ترجمه: عباس مخبر، تهران: مرکز
رفیع‌پور، فرامرز، (1389)، کند و کاوها و پنداشته‌ها، تهران: شرکت سهامی انتشار
سبدن، رامان، (1372)، راهنمای نظریۀ ادبی معاصر، ترجمه: عباس مخبر، تهران: طرح نو
سیف‌زاده، سیدحسین، (1379) نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل، تهران: سمت
علوی‌مقدم، مهیار، (1377)، نظریه‌های نقد ادبی معاصر، تهران: سمت
ویلم برنتر، یوهانس، (1382)، نظریۀ ادبی، ترجمه: فرزان سجودی، تهران: آهنگ دیگر
http://www.parsine.com/fa/news/58402/غزل-پست‌مدرن
http://poetrymag.ws/revue/03/abdolrezaei-entretien.html

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • توهم تئوری‌پردازی در شعر معاصر ایران
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.