نوشته مهدی کفاش و نامزد جایزه جلال
روایت سایت الفیا از رمان «وقت معلوم»
11 دی 1396
13:47 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 2 رای
شهرستان ادب به نقل از الف یا: وقت معلوم مانند دیگر رقیب خود «بیکتابی» ماحصل پژوهشها و رنجسفرهای بسیار نویسنده است. «مهدی کفاش» در مصاحبهای که با خبرگزاری قم داشته گفته بود برای بازنویسی وقت معلوم ده کیلو وزن کم کردهاست. در نشستی که در خبرگزاری تسنیم با حضور موسی حقانی و محمد حنیف داشت دلیلش معلوم شد: مرارتهای زیاد او برای نوشتن این اثر و بعد دوباره بازنویسی کل رمان با استفاده از دادههای تاریخی. «محمد حنیف» در همین جلسهی نقد وقت معلوم را رمانی سیاسی خوانده و گفتهبود که استفاده از تاریخ در داستان زیاد است؛ اگرچه «موسی حقانی» تاریخ پژوه معتقد بود که تاریخ به درستی در این کتاب مورد استفاده قرار نگرفته و پرنقص بیان شدهاست. وقت معلوم مانند رقیب همنشری دیگر خودش طرح جلد خلاقانهای دارد و هرچند نویسنده برای رقیب خود یادداشتی سراسر تحسین نوشتهبود اما از نویسندگان شهرستان ادب کسی دیگر دربارهی رمان او نظری ندادهاست. ۱۶ دی در مراسم پایانی جایزهی جلال معلوم خواهد شد که این دسته رمانهای تاریخی تا چه اندازه مورد پسند و اهمیت هیئت داوران این جایزه بودهاست.
شخصیت اصلی داستان «وقت معلوم» روحانیای است به نام «فواد فریمان» که مشغول به تحصیل در سطوح عالی حوزه علمیه است. در ابتدای رمان «وقت معلوم» او در اتاقی با دیوارهای سپید و چراغهای همیشه روشن و سفیدفام به هوش میآید. دریچه پایین اتاق با سر و صدای سایش قطعههای خشک فلز به هم باز میشود و میان سفیدی سقف و کف و دیوارهای اتاق، حفره تاریکِ زیر در دهان باز میکند. هشت روز است که فواد گرفتار این اتاق است. چشم که باز کرده بود، درون اتاق بیپنجره سفید بود و در این مدت هم کسی را نه دیده بود و نه با کسی صحبتی کرده بود. دو روز اول سکوت کرده بود و روز چهارم خواسته بود برایش قرآن بیاورند. تنها راه ارتباطی با بیرون از اتاق، دریچه پایین در است که برای دادن غذا و گاهی دارو استفاده میشود. فواد حتی نمیداند چرا او را حبس کردهاند. در ادامهی این داستان پر پیچ و خم و به بهانهی روایت زندگی این روحانی، ماجراهای مختلفی از تاریخ ایران پیش و پس از انقلاب روایت میشود. همه چیز از ماجرای پروندههای عموی فواد شروع میشود. با این که فواد بیش از چهارده سال بود که طلبه بود و دوست داشت که شبیه عموی طلبهاش باشد. فواد میخواست پس از پاپان تحصیلاتش قاضی شود. همه شرایط تحصیلی و نمره مناسب را داشت و یقین داشت که با سابقه انقلابی و مبارزاتی و جبهه و جنگ پدرش مصاحبه و تحقیق هم ختم به خیر شود. اما قضاوت تنها کاری است که سواد تنها برایش کافی نیست. عموی فواد سه جعبه به او میدهد روی جعبهها به خط تحریری خوش نوشته شده است ۱٫علی حجت کاشانی، ۲٫ علی پهلوی ۳٫ یحیی عدل. پروفسور عدل جراحی بود معروف، مشهور به پدر جراحی ایران، اما پا به عالم سیاست گذاشته بود. پس از اسدالله علم، مرد پرنفوذ و قدرتمند دوره پهلوی، ریاست حزب مردم را بر عهده گرفته بود و بعد از انقلاب تا سال ۱۳۸۰ در ایران بود و فوت کرد. سپهبد حجت به دلیل سابقه ارتشیاش و ریاستش در سازمان تربیت بدنی، حساسیت بیشتری در موردش بود. او در پروندهسازی و دست داشتن در قتل برادرزادهاش، بهمن حجت کاشانی و همسرش کاترین عدل نقش داشته است. همین اتهام به پروفسور عدل هم وارد بود که در قتل دامادش بهمن حجت کاشانی و دخترش دست داشته است. اما علی پهلوی به اتهام همدستی با بهمن حجت کاشانی و عملیات مسلحانه و اقدام به قتل در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ بازپرسی شده بود. پرونده عجیبی که فواد در طی دورانی که در آن اتاق زندانی است به آن فکر میکند در حالی که نمیداند چرا و توسط چه کسی در آن اتاق عحیب محبوس شده است و با این پرونده، فواد به سالهای قبل از انقلاب میرود و دربارهی سه پرونده تحقیق میکند. رمان دو روایت را همزمان به پیش میبرد. روایتی سوم شخص از زندگی فواد و حوادثی که برای او اتفاق میافتد و روایتی اول شخص. وقت معلوم رمانی است پر از حادثه که در عین حال با بازگشتهای مناسب به تاریخ نه چندان دور کشورمان سعی دارد، ابهامها و پرسشهایی را مطرح کند دربارهی قضاوت، و قضاوت کردن و در عین حال به این بهانه، زندگی و دغدغهی روحانی قصه هم بر خواننده مشخص میشود و از خلال آن، خواننده با دغدغهها او بیشتر آشناتر میشود. نویسنده در این دو روایت، که به موازات هم نقل میشود، شهرهای قم و مشهد را هم ستودنی توصیف میکند. شهر به مثابه مکانی برای زیستن و هویت بخشیدن به قصهای که در حال وقوع است. وقت معلوم فضایی دارد مبهم، پر از پرسش و همراه با اتفاقاتی نابهنگام که در ساختار کتاب خوش نشسته است. در پایان کتاب، این پرسش در ذهن خواننده نقش میبندد که اساسا «وقت معلوم» یعنی چه؟ به آنچه رمان را از آن آغاز کرده است میرسد، چرا این کتاب مبهم و تو در تو به این نام خوانده شده است؟ یوم الوقت المعلوم چه روزی است؟ آن روز که هیچ کس جز خدا نمیماند؟ «وقت معلوم» یعنی سرآمد مهلت ابلیس، روزاصلاح آسمانی بشر. زمانی معین و مشخص که نقشی برای شیطان و اغواگری او باقی نمیماند.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.