شهرستان ادب: اولین کلاس آموزشی سومین اردوی بانوان آفتابگردان دورۀ ششم، تحت عنوان «تجربۀ یک شاعر» برگزار شد. این برنامه، که اخیرا از سوی موسسه شهرستان ادب اجرا میشود، در جریان گفتگویی به معرفی شاعران برجسته و آشنایی شاعران جوان با شاعران پیشکسوت میپردازند. در این جلسه میلاد عرفانپور با «محمدکاظم کاظمی» به گفتگو پرداخت، تا شاعران حاضر با جنبههای مختلف زندگی و تجربیات این شاعر و ناقد پیشکسوت انقلاب آشنا شوند.
اولین سوال مطرح شده از جانب میلاد عرفانپور در رابطه با آغاز دوران شاعری و ورود او به عرصۀ شعر بود که کاظمی چنین پاسخ داد: «علاقۀ من به شعر و شاعری از 15 سالگی آغاز شد و البته این تمایل به شاعری متاثر از مسایل فطری بود، هر چند که عوامل محیطی نیز در بروز آن بیتاثیر نبوده است، پرورش استعداد نیاز به موقعیت و شرایط مساعدی دارد که این شرایط برای من وجود داشت. زیرا خانوادهای اهل ادبیات داشتم و یکی از تفریحات خانوادۀ ما مشاعره و بازی با صنایع ادبی بود. به طور کلی، رفت و آمدها در محیط فرهنگی و پیوند با اهل فرهنگ نیز از مواردی است که نباید از آن غفلت کرد زیرا در پیشرفت روند شاعری تاثیرگذار است.» وی در رابطه با دلیل مهاجرت خانوادهاش از افغانستان به ایران و میزان آشناییاش با فضای ادبی ایران گفت: «عمدهترین انگیزۀ افغانستانیها از مهاجرت به کشورهای مختلف فضای ملتهب و بستۀ حاکم در آن زمان بود که به علت روی کار آمدن کمونیستها، به وجود آمد. افزایش آزارها و شکنجهها علیه مردم و خشونتی که از سوی حکومت بر مردم روا میشد شرایط را بسیار سخت کرده بود و منجر به مهاجرت بسیاری از مردم افغانستان شد. در این میان کشور ایران به دلیل ارتباط نزدیک و پیوندهای فرهنگی، مقصد بسیاری از مهاجران، از جمله خانوادۀ من قرار گرفت. این مسئله در مورد پسران حساسیت بیشتری داشت زیرا بعد از رسیدن به سن سربازی مجبور به گذراندن این دوران، در خدمت حکومت کمونیست و در واقع مقابله علیه مردم کشورشان بودند. من نیز بعد از گذراندن دورۀ دبیرستان مجبور به انتخاب بودم که مهاجرت را انتخاب کردم.» او همچنین در مورد میزان پذیرش فرهنگ ایران در کشور افغانستان، افزود: «ادبیات، فرهنگ و سینمای ایران برای افغانستانیها کاملا شناخته شده است و حدود 70 درصد کتابهای ایران در آنجا به فروش میرسد و حتی کتابهای درسی نیز استفاده میشود.»
او در پاسخ به سوال عرفانپور در مورد اولین تجربههای حضور خود در محافل ادبی مشهد و آشنایی با شاعران ایرانی گفت: «زمانی که شعرم قابل ارائه شد در محافل ادبی مشهد حضور داشتم، شعرهایی که در دوران نوجوانی میسرودم بیشتر حال و هوای اجتماعی و سیاسی داشتند، و به دلیل اختناق حاکم بر آن زمان و مجازاتهای سختی که برای مخالفان در نظر میگرفتند این اشعار قابل انتشار نبودند. در ایران فضای متفاوتی را تجربه کردم و از این نظر محدودیتی نداشتم. همچنین در ایران امکانات بیشتری وجود داشت و به کتابهای بسیاری دسترسی داشتم. از جمله افرادی که با مطالعۀ آثارش رشد چشمگیری در شعرم ایجاد شد و فضای شعرم را به فضای شعر امروز نزدیک کرد اقبال لاهوری بود.» او افزود: «از افرادی که بهنوعی در پیشرفت شعریام تاثیر داشتند سید عبدالله حسینی، ساعد باقری و شهید احمد زارعی بودند.»
او در ادامه دربارۀ اشعار علی معلمدامغانی و نحوۀ تاثیرپذیری از او در اشعارش و روی آوردن به غزل-مثنوی گفت: «برخی از شاعران مانند خاقانی کسانی هستند که دیگران از آنها الگوبرداری کردهاند. شاعرانی چون حافظ، بیدل دهلوی و جامی از شاعرانی هستند که بهنوعی تحت تاثیر خاقانی بودهاند. در اصطلاح برخی از شاعران، شاعران مردم هستند و برخی دیگر شاعر شاعران. این به دلیل غنای فراوان اشعار و پختگی آنهاست. علی معلم از جمله شاعران معاصری است که شعر هایش این ویژگی را دارند وشاعران دیگر میتوانند در عین حفظ تشخص زبان شعری خودشان، از آن بهره ببرند.»
او اظهار کرد: «غزل-مثنوی در واقع شعری در قالب مثنوی است که در بخشی از آن وارد قالب غزل میشویم و دوباره به مثنوی بازمیگردیم. علت علاقهمندی ام به غزل مثنوی نمونههای موفق این قالب شعری در اشعار علی معلم و احمد عزیزی بود که با الگوگیری از آنها اشعاری در این قالب سرودم. سرودن اشعار روایی، از مزیتهای این قالب شعری است، که من از این ظرفیت استفاده کردهام.» کاظمی ادامه داد: «از دیگر شاعرانی که به مطالعۀ اشعار آنها علاقهمند بودم بیدل دهلوی است. اما در ایران مردم آشنایی چندانی با او نداشتند همین مسئله باعث شد که در من انگیزهای برای معرفی او به مردم ایران به وجود بیاید و به همین علت گزیدهای از غزلیات او را گردآوری کردم، و به شرح ابیات دشوار و اصطلاحات آن پرداختم. از جمله خصوصیات شعر بیدل که میتوان به آن اشاره کرد جمع شدن چند ویژگی متضاد در آن است. هر چند شعر او دارای پیچیدگیهایی است اما سرشار از عاطفه است. و من سعی کردهام که به بیان علت این پیچیدگیها بپردازم.»
وی در پایان گفت: «این روزها شعر جوانان دارای امکانات خوبی برای مجهز شدن به تکنیکهای شعر امروزی است. آنچه کاستی شعر است مطالعات غیر شعری است. بسیاری از آنها چگونه گفتن را میدانند اما چه گفتن را نمیدانند. و این به دلیل آن است که ما از مطالعۀ زندگی غافلیم و در جلسات شعر خلاصه میشویم. و همین مسئله باعث فقر محتوای شعر شده است.»
اردوی آخر دختران دورۀ ششم آفتابگردانها، تا 18 اسفند ادامه دارد.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز