موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
آسيب‌شناسي آسيب‌شناسي‌هاي عزاداري‌ها

چرا و چگونه نقد می‌کنیم؟

22 آبان 1391 15:45 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
چرا و چگونه نقد می‌کنیم؟

متأسفانه رسمی نامبارک در سال‌های اخیر بنا نهاده شده است که بر اساس آن در روزهای نزدیک به ماه محرم موج گسترده‌ای از نقدها و آسیب‌شناسی‌های مرتبط با مراسمات عزاداری روانة مطبوعات و رسانه‌ها می‌شود و به ناگاه با شنیده شدن طنین قدم‌های ماه خون و حماسه،‌ هر کسی از هر گوشه‌ای اولین وظیفة خود را درمان این بیماری می‌پندارد. طیف گستردة آسیب‌شناسان نیز از چنان تلوّن و تنوعی برخوردارند که احصای آن کار ساده‌ای نیست. این موج، از انعکاس ناقص و نامناسب اظهارات برحق اما نابجای فلان دلسوز صاحب‌نظر تا افاضات بهمان جوان نامطلع و غیر کارشناس در رسانة ملی را در برمی‌گیرد. بی‌شک باید ریشة اصلی این پدیدة نوظهور را در لغزش‌های متولیانی دانست که حرمت امام‌زاده با آن‌هاست. اما پیش از آنکه بخواهیم در پی مقصر باشیم بهتر است به خود موضوع مراجعه کنیم و ضمن قبول اشتباهاتی که بعضاً از سوی برخی مداحان خطاکار سرزده است، به اصل مسئله‌ای بیندیشیم که ادامة آن به همین سیاق، خود می‌تواند آسیبی جدی تلقی گردد.

بهتر است کمی به عقب بازگردیم. به زمانی که با ورود موج جدید ابزارهای تکنولوژیک به بازار کشور و به تبع آن فضای هیئات مذهبی، بخشی از فرهنگ سنتی و مرسوم مراسمات عزاداری و آیین‌های سوگواری نیز دستخوش تغییر گردید. به طور مشخص تأکید بر همسویی تحولات فرهنگی سال‌های اخیر و تغییر ذائقة مخاطبان ایرانی با ورود ابزارهای جدید پخش صدا و نیز ابزارهای تکثیر محصولات تولیدی همچون لوح‌های فشرده و وبگاه‌های اینترنتی دارم که به نظرم در شکل‌گیری اتفاقات بعدی بسیار تأثیرگذار بوده است که البته تحلیل دقیق‌تر آن فرصت و مجالی دیگر می‌طلبد. به هر حال آنچه روی داد ظهور و بروز برخی کج‌روی‌ها در عرصة مداحی کشور بود که لازم می‌نمود برخی دلسوزانِ صاحب‌نظر پا به میدان تذکر و تنذیر گذارند و برای حفظ این میراث گرانقدر آنچه را باید، بر زبان آورند. تجلی تام و تمام این مهم را می‌توان در بیانات رهبر فرزانة انقلاب در دیدار با جمعی از ذاکران و مداحان دید.۱ ایشان در آن دیدار صمیمی و مهم، ضمن بیاناتی کاملاً مشفقانه و از سر دلسوزی، مسیر صواب را فراروی متولیان و دست‌اندرکاران امر قرار دادند و با زبانی مؤثر راه و بیراه را از هم وانمودند. ضمن تذکرات دقیق و راهگشای ایشان، وجه دیگری که می‌توانست از این سخنان برگرفته شود و مورد استفاده قرار گیرد، نحوة انتقاد و تنذیر رهبر معظم انقلاب بود که متأسفانه چندان به آن توجهی نگردید و مع‌الاسف در ادامه زبان ناقدان و گلایه‌مندان گاه آنچنان راه تندی در پیش گرفت که خود در مسیر برخی لغزش‌ها ‌گام نهاد. در ادامه سعی می‌گردد به چند مورد از آن‌ها اشاره شود.

انکار وجهی در پی احیای وجهی دیگر

از جملة اصلی‌ترین زمنیه‌های انتقاد و آسیب‌شناسی، کم‌رنگ شدن جایگاه وعظ و خطابه در قیاس با مدح و مرثیه بوده است. صرف نظر از آنکه این ایرادِ برحق و بجا، خود جای ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی در میان اهل منبر را دارد، روشن است که راه اصلاح آن تقویت جایگاه وعظ و آگاهی‌بخشی است. اما برخی از منتقدین به اقتضای عادت فرهنگی جامعة ایرانی، راه چاره را در تخریب و تضعیف بخش دوم ماجرا یعنی جایگاه مداحی دیدند. گویی حال که در این بخش از مجالس عزاداری رخنه‌ای ایجاد شده است، ضروری است در عوض آن، بخش دیگر را نیز از اساس ویران کرد و از آن انتقام گرفت! حقیقت آن است که عشق در همراهی با عقل و آگاهی می‌تواند توانی مضاعف بیابد و شور و حال عزاداری در کنار معرفت‌بخشی و آگاه‌سازی منبر راه تکامل را خواهد پیمود. اما نیک روشن است که این دو مکمل یکدیگرند و وجه اول نیز بی‌عنایت به وجه دوم، نتیجة درخوری را در بر نخواهد داشت.

بی‌حرمتی به بهانة حفظ احترام

در همین اثنا شاهد آن بودیم که جهت‌گیری بخش دیگری از انتقادها به سوی حفظ شأن و حرمت مجلس اباعبدالله الحسین(ع) است. برخی‌ها برحق و بایسته، از بروز قسمی از رفتارهای نامناسب در مراسمات عزاداری گلایه‌مند بودند و بروز این اعمال را با حرمت مجلس عزای امام حسین(ع) سازگار نمی‌دیدند. اما در ادامه متأسفانه زبان انتقاد از این رفتارها به مسیری رفت که تبدیل به نقض غرض گردید و خود شکنندة احترام مجالس عزاداری شد. برخی از منتقدین که بی‌ملاحظة حد و حدود و شیوة انتقاد، زبان خویش را در اعتراض به چنین لغزش‌هایی گویا می‌یافتند، به دادن نسبت‌های ناروا روی آوردند و به شکل غیرمنصفانه‌ای همه را با یک چوب راندند. بر شور عاشقانة مجالس عزاداری نام‌های تأمل‌برانگیز نهادند و جوانان دلسوخته و مشتاق را با القاب ناشایست، توصیف کردند۲ و در بیشتر موارد نیز این نسبت‌ها به شکلی ایراد گردید که بوی تفکیک از آن‌ها بر مشام نمی‌رسید و در ذهن مخاطب این‌گونه جا می‌‌افتاد که گویی هر نوع عزاداری و سینه‌زنی مصداق چنین درشت‌گویی‌هایی است. بی‌شک نتیجة قهری این شکل از انتقاد نیز تخریب چهرة عموم عزاداری‌ها و دلسردی شرکت‌کنندگان در این مجالس بود.

فتح باب ورود هر ذی‌صلاح و بی‌صلاح

بسیاری از منتقدان معتقدند لازمة ورود به جایگاه خطیر مداحی، رسیدن به حداقل‌هایی از لوازم این جایگاه است و نمی‌توان بی‌صلاحیت و بی‌توجه به اقتضائات آن وارد این عرصه شد. اما در شرح این نکته آنچنان باب انتقاد و گفتگو باز شده است که منتقدین فراموش کرده‌‌اند، در پس این سخن صحیح، نکتة دیگری  نیز نهفته است و آن هم این است که اصلاح و پیرایش رسوم و سنت‌های عزاداری نیز نیازمند لوازم و حداقل‌هایی است که بی‌رسیدن به آن‌ها نمی‌‌توان پا به میدان تذکر و نقد گذارد و بر دست هر آشنا و ناآشنایی بلندگوی اعتراض و انتقاد را سپرد. اگرچه این نکته مسئله‌ای بدیهی است، متأسفانه آنچه در سال‌های اخیر پیش چشم ماست، فاصلة چشمگیری با همین مسئلة بدیهی دارد. خیل نقدها و گزارش‌هایی که به صورت تفننی و فصلی در مطبوعات و رسانه‌های فراگیر منتشر می‌شود و از فحوای بیشتر آن‌ها پیداست که نویسنده از حداقل‌های لازم نیز بی‌بهره است، شاهد همین مدعاست. گاهی سیاق بحث نشان‌دهندة آن است که حتی نویسنده تجربة مناسبی نیز از حضور در این‌گونه مجالس ندارد و تنها به صرف رونق داشتن چنین نقدهایی و خوش‌آمد سردبیر و نیاز مسئول صفحه دست به قلم برده است. به نظر می‌رسد این فتح باب بیش از آنکه در جهت اصلاح باشد، افزایندة مشکلات این عرصه گردد.

نشستن بر سر شاخه و بریدن بن

بخش دیگری از انتقادها که شاید دارای ریشة عمیق‌تری نیز بود و سرچشمة آن را باید در سال‌های دورتری جست، در مسیر خود به اصل عزاردای نزدیک شد و این شکل از سوگواری را در تعارض با عقل و منطق و ادب ارزیابی کرد و نسبت آن را با حقیقت عاشورا و بیدارسازی حرکت سیدالشهدا ناهمگون دید. این بُعد از انتقادات که می‌رفت مجالس عزای اهل بیت را مراسمی سنتی و خرافی بنامد و آن را با عامل تخدیر توده‌ها هم‌ارز ببیند، شاید به علت نگاه بیش از اندازه رو به جلوی خود فرصت نیافت تا نگاهی نیز به گذشته بیندازد و به یاد آورد که همزمان با انقلاب شکوهمند اسلامی، پاسخ حضرت امام(ره) به قائلان و گویندگان همین سخنان چه بود؟ اما خمینی(ره) در پاسخ به همین دست از انتقادات شدیداً موضع گرفتند و بر حفظ شکل و رویة سنتی و مرسوم هیئات مذهبی تأکید کردند. نگاهی از سر تأمل به اتفاقات تاریخی جامعة‌ شیعی نیز به روشنی نشان خواهد داد که حادثة بزرگ انقلاب اسلامی نیز در خاک محبت و ارادت توده‌های مردم به سید و سالار شهیدان ریشه داشت و پیوندی که در مجالس عزاداری اهل بیت میان مردم و حرکت بیدارگرانة اباعبدالله‌ ایجاد شده بود، عامل اصلی انقلاب تاریخی سال 57 بود. در ادامه نیز همین روحیه باعث حفظ و تداوم انقلاب گردید و همان دستانی که در مجالس عزای امام حسین(ع) بر سینه می‌نشست،‌ با برگرفتن سلاح، هشت سال از حیثیت و شرف این مرز و بوم جانانه دفاع کرد و تا اکنون نیز همین شور، اصلی‌ترین عامل شعور و بصیرت در میان مردم انقلابی و عاشورایی بوده است.

سخن آخر

هویت دینی و تاریخی جامعة‌ شیعی ایران در نسبت با خاندان عصمت و طهارت است که معنا می‌یابد. از همین روی پیوند ناگسستنی مردم ایران با واقعة تاریخ‌ساز عاشورا مهم‌ترین سرمایة این ملت است و حفظ و حراست از آن،‌ خطیرترین وظیفه‌ای که می‌تواند بر شانه‌های مصلحان و خیرخواهان جامعه قرار گیرد. اهمیت بسیار این میراث، توجهی هوشمندانه و همه‌جانبه را می‌طلبد و هرگونه سهل‌انگاری در این میان هزینه‌های سنگینی را در پی خواهد داشت. نگهداری از این گنجینة الهی نیازمند هوشیاری همة بخش‌های جامعه، اعم از ذاکران و مادحین و دست‌اندرکاران مجالس عزا و همچنین مخاطبان و شرکت‌کنندگان در این مجالس و البته صاحبان قلم و اندیشه است. امید آنکه با توجه دقیق‌تر به اقتضائات و لوازم آن، این امانت الهی به سلامت از دستان ما به نسل‌های بعدی سپرده شود.

 
پیونشت‌ها
۱. مراجعه کنید به بيانات رهبر انقلابدر ديدار ساليانه با مداحان، در پنجم مرداد ماه سال 84
۲. شاید بهتر آن بود که از تکرار چنین توصیفاتی در گذریم. اما برای روشن‌تر شدن بحث باید گفت دیسکو خواندن هیئت‌های مذهبی (بدون تفکیک روشن) و نسبت دادن بی‌خردی و بی‌ادبی به جوانان دلسوخته و تشبیه آن‌ها به مصرف‌کنندگان مواد روان‌گردان تنها بخشی از چنین انتقاداتی بود که علناً از برخی رسانه‌های مکتوب و مجازی رسمی منتشر گردید!

محمدرضا وحیدزاده

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • چرا و چگونه نقد می‌کنیم؟
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.