شهرستان ادب: پنجمین شب شعر مقاومت، با عنوان «تهران بیروت»، با حضور شاعران لبنانی و ایرانی، شنبه دوازدهم خرداد در تالار اجتماعات موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب برگزار شد. این برنامه شعرخوانی، که با هدف ایجاد «گفتگوی فرهنگی میان شاعران مقاومت اهل ایران و لبنان» اجرا شد، با استقبال گسترده علاقمندان شعر و ادبیات همراه شد.
پایداری در بیروت
پنجمین شب شعر مقاومت، با پخش نماهنگی از خلاصه شبهای مقاومت پیشین آغاز شد. سپس حسن صنوبری، شاعر و دبیر برنامه به اهمیت ادبیات مقاومت اشاره کرد و اهداف موسسه شهرستان ادب برای برگزاری چنین شب شعرهایی را تشریح کرد: «ادبیات مقاومت برای ما یادآور پایداری مردم فلسطین است اما ما کوشیدیم در شبهای مقاومت به همه مسایل دنیای اسلام بپردازیم، به همین دلیل نیز اولین شب شعر مقاومت به شیعیان نیجریه اختصاص داشت که بابت گام برداشتن در راه مذهب و آزادی و آزادگی، گرفتار تهاجم بیگانگانی با لباس داخلی شدهاند و در عین حال از پای ننشستهاند.»
نخستین شاعر شب پنجم، میلاد عرفانپور، شاعر جوان انقلاب بود که با ابراز خرسندی از حضور شاعرانی از لبنان و بحرین، یک رباعی برای شیعیان ضاحیه لبنان خواند و پیش از آن گفت که ضاحیه به معنای حومه و حاشیه، محلهای است که در حاشیه شهر بیروت واقع شده است:
«آمیزه عطر باور و باروت است/از غیرت او چشم جهان مبهوت است/ما ضاحیه را قلب جهان میدانیم/هر چند که در حاشیه بیروت است»
شعر دوم عرفانپور ترانهای بود که با اوضاع امروز مردم فلسطین نیز مناسبت داشت:
«بیبیسی دروغ، سیانان فریب/المنار بی پناه، الجزیره نانجیب
مجمع حیات وحش، لابی شغالها/گرگهای امنیت، سازمان لالها
میتپد دلم برای لحظه قیام/عاشق نبرد با صهیونیستهام»
در ادامه، ایمان طرفه، بانوی شاعر و مترجم عربزبان که به زبان فارسی و عربی شعر میسراید ابتدا شعری عاشقانه به زبان فارسی تقدیم به «زنان محجبه محور مقاومت» خواند:
«افسانهها نشنیده میگیرد پریها/هر بار لبنانی ببندی روسریها را
رقص عبای مشکیات با ساحل و دریا/بخشیده سبکی نو نوای بندریها را...»
شعر دوم طرفه، سرودهای بلند به زبان عربی بود:
«دعوتنی و کل من معی من الجبال و البحار/دعوتنی و کل اسرتی من الشعوب و الحبوب و الثمار/الی الجلوس فی السماء و السبح فی الهواء/لکی ینال کل واحد حقیبة من الشموس/نسیح فی المجرّة الحمراء – جَبهَتک –/نزور الف الف مسجدٍ بصدرک الحنون/نکتشف ابتسامةً جریحةً –حضارة العصور...»
در نکوهش بیاعتنایی
علیمحمد مودب، شاعر انقلاب، اظهار امیدواری کرد که شبهای شعر مقاومت بتواند مأموریت اصلی جریان شعر انقلاب را زنده کند. امروز ما در وضعیتی پیچیده به سر میبریم و منطقه ما همچنان صحنه درگیری جدی با استکبار است. شاعران نیز باید به همین نسبت پویا و پرجنب و جوش باشند و نباید از قافله مقاومت عقب بمانند، بلکه باید پرچم شعر مقاومت را بلندتر نگه دارند.»
مودب شعری حماسی و قدیمی خواند که مضامین آن همچنان تازه است:
«کیست این صاعقه رشید؟/که چون ذوالفقار علی ایستاده/بر فراز دریاهای مشوش نفت/و کوههای خام چربی /و در شبهای مضطرب تلآویو و حیفا/میسوزاند دماغ موشکهای ضد موشک آمریکایی را...»
سمانه خلفزاده، شاعر جوان عضو دوره آفتابگردانها، نیز مرثیهای برای "مقاومت" خواند که با این ابیات آغاز میشد:
«به روی نیزههای خونچکان تا دید سرها را/مزین کرد با خون شهیدان بال و پرها را
عصای معجزه ای کاش بود و لحظهای زینب/از آن سیلاب خون رد میشد و موج خطرها را...».
این شاعر عربزبان نیز شعری به زبان عربی سروده بود که با این سطرها آغاز میشد: «مجروحون و جرحُنا یشهد/نَقصُدُ للموتِ الي المَقصَد/عزمُنا باقٍ لن نَتَردد/في مکتبنا الدنيا مشهد /قلبُنا مجروح/دمنا مسفوح...».
ناصر فیض، شاعر طنزپرداز صاحبسبک، در شب پنجم شعر مقاومت، به جوانان توصیه کرد تا نسبت به اتفاقاتی که در سراسر جهان میافتد واکنش نشان دهند: «کسانی که نگاه سطحی به مسایل دارند، همیشه می پرسند که مثلاً ما به لبنان چه کار داریم؟ در دنیا همه اتفاقات سیاسی و اجتماعی به هم ربط دارند، هر جا اتفاقی پیش بیاید، حتی در زندگی مردم عادی نیز اثرگذار است و بنابراین نمیتوان به حوادث جهانی، نگاهِ مستقل کرد و گفت که به ما ربطی ندارد.»
مؤلف "فیضبوک" ادامه داد: «ما هشت سال در کشورمان در دوره دفاع مقدس، شباهتی به حوادث لبنان و فلسطین پیدا کردیم، البته منظورم از نظر کیفی است نه کمی. به همین دلیل آمریکا کشوری با آن وسعت و جمعیت، درگیر کشورهای کوچکی نظیر لبنان و فلسطین شده است، کشورهایی کوچک بر روی نقشه اما تأثیرگذار که میتوانند معادلات جهانی را تغییر دهند.»
این شاعر درباره علت پیروزی چنین کشورهایی توضیح داد: «علتش همان چیزی است که به آن مقاومت میگوییم. کشورهایی مثل آلمان در جنگ شکست خورد چون به جنگ فکر میکردند، اما در جایی که جنگ و زندگی در کنار هم جریان داشته است، فرهنگ مقومت شکل گرفته است و آن کشورها شکست نخوردهاند. مثالش همین کشور خودمان است که در زمان جنگ، مردم شهرهایی مثل آبادان، در کنار جنگ، زندگی خود را داشتند، عده زیادی از مردم شهرهای جنگزده در خانه خودشان ماندند.»
فیض به جایگاه ایران در میان کشورهای دیگر اشاره کرد و اظهار داشت: «امروز تنها کشوری که مدعی استقلال است، ایران است. کشورهای دیگر در طول تاریخشان گاه زیر لوای بلوک شرق یا غرب بودهاند اما کشور ما از ابتدا خط مشی خود را با شعار «نه شرقی، نه غربی» تعیین کرد و معلوم است که نمیتوان چنین کشوری را زیر سلطه خود درآورد. بنابراین تنها چاره پیش روی ما مقاومت است. امیدوارم جوانان ما، اسیر تبلیغات غرب نشوند، بخصوص با شنیدن اخبار برخی خبرگزاریها که کارشان سم است، البته نمیخواهم بگویم باید مانع پخش اخبار شویم و اسیر سانسور شویم. بلکه باید خودمان انتخاب کنیم و بکوشیم چنین اخباری را نشنویم. روی سخنم بیشتر با جوانان است.»
شب شعر بینالمللی!
احمد حسن الحجیری، شاعر بحرینی و نوحهسرایی که برخی سرودههایش را میثم مطیعی خوانده است، شعری به زبان عربی درباره هفتاد سال اشغال فلسطین خواند.
دکتر محسن رضوانی، شعری کوتاه در قالب ترانه خواند و آن را به حسن نصرالله تقدیم کرد که بخشهایی از آن چنین بود:
«تو بارون پر از باروت بیروت/نشون دادی که پرچمدار عشقی
کنار پهلوونهای دلاور/امانتدار بانوی دمشقی
نه تنها خطبههات درس غروره/به وقتش مرد میدون نبردی...»
دکتر میثم مطیعی، ذاکر اهل بیت، در سخنان کوتاهی به زبان عربی، به شعر مقاومت و ویژگیهایش اشاره کرد. مطیعی توضیح داد: «صحبت ما در مورد شعر مقاومت است. در درجه اول شعر مقاومت باید برای جبههی مقاومت کارا و مفید باشد. شاعر باید انس میدانی داشته باشد با جبهه و خط مقاومت. من اسمش را میگذارم "شاعر رزمنده و مجاهد". شاعر تا یک ساحت را لمس نکند شاعر آن ساحت نمیشود. نیاز و زبان جبههها هم مهم است.»
به گفته این مداح اهل بیت «چگونه میشود که یک شعر آقای محسن رضوانی تحت عنوان "لعلی انتمی" در تمامی جبههها زمزمه میشود حال آنکه شاعر این شعر ایرانی الاصل است؟ دلیل این امر آن است که این شعر در زمان مناسب و به وقتش سروده شد، و نخستین اقدام در آن موضوع بوده، چرا که برای محافل ادبی سروده نشد، بلکه برای جبهه سروده شد. این شعر با آن لحن حماسیاش خوانده میشود و ساعتها برای دقت در معانی آن صرف میشود و دیدارهای فکری متعددی برای آن انجام میشود.»
دکتر مطیعی در پایان اظهار داشت: «نکته دیگر این است که شعر مقاومت باید از قلب سیرهی اهل بیت علیه السلام سرچشمه و روندی را در پیش بگیرد که آن بزرگواران برای تقویت جبهه مقاومت ترسیم کردهاند. یعنی فرازهایی از فداکاریهایی زندگی اهل بیت علیهم السلام که سرشار از روحیه حماسی و شجاعت و صبر است را مطرح کند تا روحیه شجاعت و مقاومت در جبههها بالا برده شود و این امر، به دلیل ارتباط با مسئله اهل بیت علیهم السلام، بشارتگر جاودانی این آثار است.»
زندگی در کنار مقاومت
برنامه شبهای مقاومت به زبان عربی، با اجرای محسن رضوانی ادامه یافت و ابتدا از دکتر حسین حایک دعوت شد تا شعری بخواند. این شاعر لبنانی، با سپاس از اینکه به این شب شعر دعوت شده است، سرودهای درباره مقاومت و «عطر شهادت در جنوب لبنان» خواند که با این ابیات آغاز میشد:
«اتيت طهران من بيروت أحمل في/مكامن القلب عشقاً ليس ينقطع/خبأت في دفتري عطر الشهادة من/جنوب لبنان زادي النصر والوجعُ...». دکتر حایک شعری بلند نیز خواند که به فرمانده شهید مقاومت عماد مغنیه مشهور به حاج رضوان تقدیم کرده بود: «كأس دهاق بخمر منك منسكب/من كلم جرحك لا من كرمة العنب/ سقيت منه ظماء قبلُ ما وردت/سوى المهانةِ حتى جئتَ بالقُربِ... أنا العماد ...جنوبي الهوى نسبي/أمي فلسطين والقدس الشريف أبي».
نور آملی، دیگر شاعر لبنانی بود که شعری در وصف مظلومیت مردم یمن خواند و این کشور را «سرزمین غریب و مظلوم» دانست که «حتی خبرنگاران علاقهای به پوشش اخبار آن ندارند»: «ريحٌ حنّاءُ /وملوك ديار الله تعاقُبها غيمٌ عاقرُ/ والنقش على جيد الكعبة اسماءُ/اسماءُ نخيلٍ مدنيٍ يحمل كنية زرّاع الصحراء البسمة والنسمة...».
دکتر عادل جواد يونس، دیگر شاعر لبنانی بود که مهمان شبهای شعر مقاومت بود که شعری خواند که با این ابیات آغاز میشد: «صُبَّ لي يا مولاي عشقَك خمرا/فدمي من فرط الجوى صار جمرا/لستُ موسى لكي تكلّمني/لكنني صرت في التلهّف خُضْرا...»
در پنجمین شب شعر مقاومت، از کتاب «چاپ بیروت»، مجموعه شعر تازهای از علی داودی، شاعر و هنرمند، با حضور شاعران شرکتکننده در برنامه، رونمایی شد.
شاعر این مجموعه، در صحبتهای کوتاهی، از مشاهدات خود در سفر به لبنان گفت: «تصور ما از لبنان، کشوری در حال جنگ است، و از زندگی جاری در این شهر غافلیم. آنجا زندگی و مقاومت در کنار هم حضور دارند. شجاعت مردم لبنان در برابر صهیونیسم تحسینبرانگیز است.» داودی درباره «چاپ بیروت» هم اظهار داشت: «من در این کتاب کوشیدهام وجوه دیگر لبنان را نشان دهم. محرک من قطعهای موسیقی با عنوان «بیروت بیروت» بود. شعرهای پایانی «چاپ بیروت» برای شهدای مقاومت سروده شده است.»
علی داودی در پایان، بخشی از سرودههای این کتاب را خواند که از جمله شعر سپیدی بود که با این سطرها آغاز میشد:
«جنگ که بیاید/تو عکسی میشوی بر دیوار/من دراز میکشم وسط خانه/ و سرم فرسنگها دور میپوسد/سالها بعد/درخت توتی از سینهام ریشه میکُند/تا نسیم شعرهای نگفتهام را/به جهان برساند/عزیزم/گاه جنگ قصههای شیرینتری دارد/عزیزم/دنیای بیچارهای است/که برای گفتن یک دوستت دارم/باید پرچم نیروهای سازمان ملل را بالا بگیرد...»
عبدالرحیم سعیدیراد، شاعر مقاومت و زاده دزفول، از سفر خاطرهانگیز خود در سال 1385 به بیروت سخن گفت و نیز درباره قرابت میان دزفول و پایتخت لبنان توضیح داد: «زمان جنگ، وقتی دزفول بمباران میشد، مردم بلافاصله آنجا را میساختند و زندگی ادامه مییافت. در بیروت هم، تابلوی زیبایی کنار ساختمانهای فروریخته نصب شده بود که بر روی آن این جمله نقش بسته بود: "میسازمت، زیباتر از اول."»
این شاعر در پایان، با بیان اینکه «امام حسین (ع) نقطه اتصال همه ماست» یکی از سرودههای قدیمی خود را خواند که از حادثه کربلا الهام گرفته بود و چنین آغاز میشد: «هنوز میچکد از چشم آسمان آتش/زمین و هر چه در آن میکشد فغان آتش/... کنار علقمه افتاده دست ساقیِ مست/کنار خیمه ولی، آه، ارغوان، آتش/چقدر شکوه کند رود، با لبی تشنه/چقدر گریه کند مشکِ بیزبان آتش».
پنجمین شبهای شعر مقاومت، دقایقی نزدیک به اذان مغرب، با عکس یادگاری و افطار مهمانان به پایان رسید.
گفتنی است تاکنون سه دوره از شبهای شعر مقاومت برگزار شده است. در نخستین شب که مردادماه 1395 برگزار شد شاعران ایرانی با مبارز نیجریایی شیخ ابراهیم زاکزاکی همصدا شدند و یاد شهیدان مسلمان نیجریه را در تهران گرامی داشتند. برخی فعالان جنبش اسلامی نیجریه، جمعی از شاگردان شیخ زاکزاکی و نیز خانوادههای شهیدان جنبش نیز مهمان این برنامه باشکوه بودند.
در برنامه دوم که با عنوان «حجهای ناتمام» مقارن با ایام محرم برگزار شد شاعران برای «شهدای صحرای منا و شهدای صحرای کربلا» مرثیهها و سرودههای حماسی خود را خواندند. این شب شعر نیز مهرماه 1395 به میزبانی «انجمن نارنج» در اصفهان و در محل «خانه انقلاب اسلامی» این شهر برگزار شد.
سومین شب شعر مقاومت نیز با عنوان «هر چه فریاد» اواسط آبانماه همان سال، مقارن با ایام تسخیر لانه جاسوسی برگزار شد و شاعران سرشناس انقلاب، سرودههای خود را در پاسداشت شهیدان مبارزه با استکبار جهانی در ایران و سراسر جهان، خواندند. "از سرگذشت..." نیز عنوان چهارمین شب از شبهای شعر مقاومت بود که در پاسداشت حماسه شهید محسن حججی، مردادماه سال گذشته در حسینیه معراج شهدای تهران برگزار شد.