شهرستان ادب: نخستین روز از اولین اردوی دختران دورۀ هفتم آفتابگردانها، عصرِ یکشنبه با حضور اساتید و کارشناسان شعر، در مجتمعِ آدینۀ تهران آغاز شد.
در افتتاحیۀ این اردو میلاد عرفانپور، رییس دفتر شعر موسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب، ضمن خوشآمدگویی به دختران شاعرِ عضو دورۀ هفتم، از رقابت ۵۰۰ شاعر جوان برای ثبت نام در این دوره خبر داد. او آموزش بیش از ۸۰۰ شاعر در طول شش دورۀ گذشته را، از افتخارات موسسه شهرستان ادب دانست و گفت: «این که خیلی از این شاعران عضو دوره، امروز شعرشان جلوه کرده و حتی خود در انجمنها و محافل ادبی نقش محوری دارند، ما را به ذوق میآورد. دوست داشتیم در این دوره میزبان شاعرانی باشیم که از دورافتادهترین نقاط کشور آمدهاند.»
در اولین کلاس از مجموعه کلاسهای این اردو، علیمحمد مودب، مدیرعامل موسسه شهرستان ادب، صحبتهای خود را ذیل موضوع «جهان شعر» اینطور آغاز کرد که همۀ انسانها بهنوعی دچار طمع هستند و در اینباره گفت: «طمع چیز خوبیست و در قرآن نیز آمده. خداوند طمع را در دل ما انداخته. خوب است که ما نیات، طمعها و اهدافمان را اصلاح کنیم.» او ادامه داد: «بسته به اینکه چقدر چشم ما بینایی دارد و عینکمان قویست، طمع هم همانقدر رشد میکند. هرکس باید ببیند چه طمعی دارد. تمایز یک شاعر نسبت به شاعران دیگر، از نقطۀ صفر و این هدفها شروع میشود، از اولین انگیزهها برای حرکت. اینکه چه راهی میرویم، و آنها که بزرگ شدند، چطور بزرگ شدند.»
این شاعر با اشاره به اینکه مطالعۀ آثار بزرگان، یکی از چیزهاییست که خلاقیت را افزایش میدهد، افزود: «در تذکرههایی که از گذشته باقیست، نام هزاران شاعر درج شده که تنها بعضی از آنها ماندگار شدهاند، مولوی، نظامی، عطار و جامی بزرگاند. دریغ نیست که ما سراغ آنها نرویم و در شهری با این خیابانهای بزرگ و رجال، از کوچهها شروع کنیم.» مودب اضافه کرد: «باید قلهها را بشناسیم؛ زبان و زیباییشناسی و معرفت را یاد بگیریم. اگر ما طمعها را به آرزوهای کوچک بچسبانیم، نتیجه نمیگیریم.» وی اظهار داشت: «در این لحظه اگر شاعر بزرگی وارد اینجا شود، اضطرابی شما را فرا میگیرد؛ چرا که در مقابل آینه قرار میگیرید، این اضطراب، اضطراب مبارک و سالمیست، این بزرگان دست شما را میگیرند و نیاز را کم میکنند. باید بترسید و فکر کنید که شعر من از نظر محتوا چه چیزی برای ارائه دارد تا از حالا شروع کنیم.»
شاعر مجموعۀ «دستخون»، مطالعۀ آثار کهن را ضروری دانست و گفت: «این موضوع که مطالعۀ آثار گذشته به زبان شعر ما ضرر میرسانند موضوع بی موردیست. باید آثار گذشتگان را مطالعه کنیم تا زبان زیبای فارسی را یاد بگیریم. مگر ما قبل از آنکه خاقانی بخوانیم، چه زبانی داریم که میترسیم آسیب ببیند؟ باید خاقانی بخوانیم که خاقانی معاصر ماست. به قول قیصر: هرچه موثر است، معاصر است. طمعتان را تنظیم کنید و اهتمام و تلاشتان را بیشتر. اگر قلۀ شعر ما فلان شاعر معاصر است، پرواز ما به همان اندازه خواهد بود.» او ادامه داد: «چیزی شوید که عوض نشود؛ ازلی-ابدی و غیر قابل تعویض. ما در همهمه، سکوت اطراف را نمیشنویم. باید حاضر باشید و به اطراف توجه کنید. رمز خلاقیت حضور است و آن چیزی که در همه تکنیکهای خلاقیت به نوعی مشترک است این است که همۀ آنها روشهایی برای رسیدن به حضور و توجه هستند. حتی همین چهرههای دنیای شگفتانگیز مدرن هم دربارۀ راز تمایز حرفشان همین است،کاری ندارم که هدفشان چه بوده. اما استیو جابز هم همین را میگوید که: فرق من و شما این است که من متوجه هستم. بهقول سهراب سپهری اما غبار عادت پیوسته در مسیر تماشاست و نمیگذارد که چیزی ببینیم.»
علیمحمد مودب با اشاره به این سخن امام خمینی(ره) از کتاب آداب نماز که حداقلِ نماز صحیح، نماز غریق است، عنوان کرد: «انسان نمازگزار در وقت غرق شدن، فقط به خدا توجه میکند. غریقی که دارد خفه میشود میداند که خدا با اوست و او بندۀ خدا و همین نماز اوست. توجه مدام به هستی به شاعر کمک میکند که زودتر چیزها را ببیند و به شناختی برسد که مقدمۀ پرداخت هنری است و این طور میتواند شعر خوب و دور از شعار بسراید.» مودب در پایان به فرازی از دعای ابوحمزۀ ثمالی اشاره کرد و افزود: «اللهم إنی أعوذ بك من الكسل و الفشل و الهم و الجبن و البخل و الغفله؛ دست از دست کشیدن بکشید و همت کنید. چرا که تنبلی گناه است. به شدت اهل ذکر و دعا باشید و بدانید که دعا تکبر را از میان میبرد. و این تکبر از آفات مهم شاعری است که از قدیم شعرای بزرگ ما نیز در این باره حرف زدهاند.»
پس از پایان نخستین کلاس اردوی دختران دورۀ هفتم، حسن صنوبری، شاعر و پژوهشگر، برای دقایقی از چگونگی آشناییاش با شعر مرتضی امیریاسفندقه و تورق قصاید این شاعر در دوران نوجوانی خود گفت و سپس از استاد مرتضی امیریاسفندقه دعوت کرد تا با شاعران حاضر از تجربۀ شاعری خود سخن بگوید. صنوبری تفاوت بارز قصیدههای استاد با قصاید آن سالها را، زیبایی، نوآوری و تنوع موضوعی آنها دانست و اشعار این شاعر را از نظر محتوا به انواع عاشقانه، حماسی، طبیعتگرا و ... تقسیم کرد و افزود: «من پس از خواندن این اشعار فهمیدم این شاعر به غیر از قصیده در قالبهای مهجور دیگری نظیر نیمایی نیز شعر میسراید. نیماییهایی که جان و جهانی شخصی دارد و با نیماییهای تکراری و مقلدانه متفاوت است.»
سپس مرتضی امیریاسفندقه ضمن ابراز خوشحالی از حضور در جمع شاعران دورۀ هفتم به عاطفۀ قوی و پویایی بانوان شاعر اشاره کرد و گفت: «عصمت کلمه و کلمۀ معصوم را شما بیشتر از مردان درک میکنید. دوره آفتابگردانها دورهای نورانی است و شاعران آفتابگردان به سمت نور شعر چرخیدهاند.»
وی در پاسخ به اولین سوال حسن صنوبری دربارۀ تجربیات آموزشی آغاز دورۀ شاعری خود اظهار داشت: «در زمان ما اینگونه دورهها به این شدت و شور و شفافیت نبود. با این حال در هر دورۀ تاریخی شاعری آمده و یادآوری کرده است که شعر دورانساز است.»
این استاد ادبیات و شاعر معاصر در بخش دیگری از سخنان خود از استادان پیشکسوت خود یاد کرد و یادآور شد: «در مشهد عزیز، استادانی چون احمد کمالپور، محمد قهرمان، ذبیحالله صاحبکار، غلامرضا قدسی، غلامرضا شکوهی و ... را داشتیم. اما کلاسهای شعر در آن دوره به شیفتگی و شفافی امروز نبود و این رونق بی هیچ تردیدی ثمرۀ انقلاب است. شاعرانی که در نشستهای آفتابگردانها با آنها آشنا هستم خودشان دل شاعر دارند و نیامدهاند به شما بخشنامه کنند که چه بگویید. بنابراین این کلاسها موهبت و نعمت و احترامی است که انقلاب برای شعر قائل بوده است.»
وی دربارۀ تجربۀ حضورش در جلسات ادبی توضیح داد: «من در آن سالها شنیده بودم در مشهد انجمنی به نام انجمن شعر فرخ وجود دارد و در آن مردان نفسسوخته و کارآزمودهای چون احمد کمالپور هستند. همچنین شاعری چون غلامرضا قدسی تاوان کلام خود را در زندانهای ستمشاهی داده بود. درِ خانه این استادان به روی مشتاقان شعر و ادب باز بود اما انتظار داشتند هر روز و هر نفس روی اشعار خود کار کنیم و در هر دیدار نمونه شعر به همراه بیاوریم و... » امیریاسفندقه ادامه داد: «به خاطر دارم که برای به کار بردن کلمۀ غیر فارسی یورش در شعر بحث میشد و استاد کمال یادآوری کردند که ما چقدر کلمۀ دیگر در روستاها و شهرها داریم و باید برای ورود کلمات به شعرمان گذرنامه بگیریم.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود ظلمستیزی را از جمله آرمانهای شعر پارسی از نخستین روزها دانست و افزود: «انقلابیهای واقعی -و نه قلابی- آناناند که اول در خود انقلاب کردهاند و اول ظلم را در خود خفه کردهاند. در همین نسل، قیصر امینپور و سلمان هراتی را داریم. ما نیز باید به این هوش و هیجان وفادار بمانیم.»
حسن صنوبری در بخش دیگری از این نشست از مرتضی امیریاسفندقه سوال کرد: «آیا گمان میکنید اگر شاعران خوبی چون حسین منزوی و اخوانثالث در این جلسه حضور داشتند دیدگاه شما را پیرامون پیوند میان ادبیات پارسی و انقلاب میپذیرفتند؟» امیری اسفندقه با استناد به بیتی از حسین منزوی (فریب حاشیۀ امن را نخواهم خورد/ اگرچه متن سفرنامه خط به خط خطر است) پاسخ داد: «هرگاه جامعه خواسته به خودشیفتگی و خودخواهی عادت کند شعر پارسی ضامن واژهها را کشیده است. من دربارۀ شعر سخن میگویم و با سیاست کاری ندارم. آرمان شعر پارسی انقلابی است. برخی افراد تلاش میکنند از شاعران امروز شخصیتهای سیاستزده به جمع معرفی کنند اما شعر، خودش خودش را معرفی میکند. شعر پارسی هیچوقت چاپلوس نبوده است.»
صنوبری سپس پیرامون میزان اهمیتِ استعدادِ شعری در پیشرفت شاعران سوال کرد و امیری اسفندقه پاسخ داد: «البته شعر یک استعداد است اما ما نیامدهایم بزرگترین شاعر باشیم. زبان پارسی سخاوتمند است و به قول حافظ: "دلا در عاشقی ثابت قدم باش/ که در این ره نباشد کار بی اجر". در تئاتر و سینما به هنرمندان میگویند ستارۀ سینما اما ستارۀ شعر نداریم. چون شاعر نمیخواهد ستاره باشد. بلکه میخواهد ستارهها را ببیند. شاعر مترجم زبان هستی است. وقتی نمیخواهی چهره شوی واژهها پابهپایت میآیند.»
شاعر مجموعه قصیدۀ «سیاه مست سایۀ تاک» در پاسخ به آخرین سوال حسن صنوبری، از اولین تجربه شعر سرودن خود سخن گفت: «کلاس چهارم ابتدایی بودم. و بلد نبودم نقاشی بکشم. در زنگ نقاشی یک روز کنار نقاشیام مصراعهایی نوشتم و معلم کنار آن نقاشی به من نمره ۲۰ داد و نوشت هزاران آفرین فرزانه فرزند. از آن زمان فهمیدم اگر قرار است اتفاقی در زندگی من بیفتد از طریق کلمه میافتد و کلمه دست مرا گرفت.»
در پایان این نشست مرتضی امیری اسفندقه به امضای آثار خود و تقدیم آنها به شاعران جوان پرداخت.
آخرین برنامۀ نخستین روز از اردوی دختران دورۀ هفتم آفتابگردانها، نقد اشعار شاعران جوان بود. این کارگاه نقد با حضور محمدحسین نعمتی، مریم کرباسی و حسن صنوبری برگزار شد و این سه شاعر به نقد آثار دختران شاعر پرداختند.
اردوی دختران دورۀ هفتم آفتابگردان، تا چهارشنبه، بیستم تیر، ادامه دارد.