موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از ندا هاشمی

ادبیات متعهد در آثار علی‌اشرف درویشیان

06 آبان 1397 14:29 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 2.13 با 68 رای
ادبیات متعهد در آثار علی‌اشرف درویشیان

شهرستان ادب: روزهای آغازین آبان‌ماه، یادآور درگذشت نویسنده‌ی معاصر، علی‌اشرف درویشیان، است. نویسنده‌ای که بیش از هرچیز با داستان‌های اجتماعی در خاطر مخاطبانش نقش بسته است. به این مناسبت، یادداشتی می‌خوانیم از خانم ندا هاشمی که به بررسی ادبیات متعهد در آثار این نویسنده پرداخته است:

 

وقتی نام علی‌اشرف درویشیان به‌میان می‌آید، برای ما یادآور داستان فقر و تهیدستی است، یادآور داستان‌هایی همچون ظلم‌آباد، ندارد، آبشوران و... که همه حرف از مفاهیمی همچون فاصلۀ طبقاتی، تبعیض، ظلم و بی‌عدالتی، گرسنگی و مرگ می‌زنند. درواقع می‌توان درویشیان را آخرین نمایندۀ نسلی از نویسندگان دانست که آن‌ها را «متعهد» می‌خواندند. منظور از «تعهد» در ادبیات درویشیان، گذشته از مفهوم سوسیالیستی آن، تعهد به مردم است؛ منظور از مردم درواقع همان اکثریت فرودست جامعه هستند که مورد ظلم و بهره‌کشی اقلیت سرمایه‌دار حاکم قرار گرفته‌اند. از نظر او، ادبیات می‌تواند راهی برای نجات اکثریت باشد. او خود را مسئول قشر تهیدست و تحت ستم جامعه می‌داند. او به دنبال راهی بود که تغییری مثبت در اوضاع جامعه به‌وجود آورد.

درویشیان خود را به‌عنوان یک روشنفکر و نویسنده و کسی که می‌تواند کاری برای مردم انجام دهد، مسئول می‌داند. درواقع او خود را از همین‌قشر تهیدست می‌داند و خود را چنین معرفی می‌کند: «من در یک خانوادۀ کارگری بزرگ شده‌ام. همیشه صبح زود همۀ پدرها سر کار می‌رفتند. اگر بچه‌ای در حیاط جیغ می‌کشید، می‌فهمیدیم که زنگ تفریح شروع شده و دیگر پدرها نیستند. پدر من ریخته‌گری می‌کرد که من هم وقتی کمی بزرگ شدم با او کار می‌کردم، آهنگری و فروشندگی، همه‌جور کاری که می‌توانستم. مادرم نمی‌گذاشت ما بی‌کار بمانیم، گاهی چیزهایی توی سینی می‌گذاشت که من تو کوچه‌پس‌کوچه‌ها می‌فروختم».

درویشیان در اکثر داستان‌های خود از رئالیسم انتقادی و سوسیالیستی بهره گرفته است. درویشیان به صمد بهرنگی علاقۀ وافری داشت و چندین مقاله و کتاب در مورد او نوشته است. شاید بتوان گفت که صمد بهرنگی بخش قابل توجهی از محبوبیت خود را مدیون درویشیان است. این دو نویسنده چه در سبک نویسندگی و چه در سبک زندگی، نزدیک به هم هستند. درویشیان نیز مانند بهرنگی سال‌ها به پیشۀ معلمی در مناطق روستایی مشغول بود و از نزدیک با فقر فرهنگی و اقتصادی مردم آشنا بود. از نظر درویشیان یکی از ریشه‌های فقر اقتصادی در جامعه، جهل و گسترش آن بوده است که در داستان‌های خود نیز به این جهل باعنوان خرافات یاد کرده است. از نظر او فقر و جهل، رابطه‌ای مستقیم با هم دارند و برای ازبین‌بردن فقر ابتدا باید جهل و خرافات از بین برود. و برای ازبینبردن جهل باید به مردم آگاهی داد و این آگاهی را می‌توان از دوران ابتدایی به کودکان آموزش داد.

به‌هرحال درویشیان از ایدئولوژی چپ نیز برای بیان اندیشه‌های خود در داستان‌هایش بهره برده است. چپ‌گرایی که یکی از اندیشه‌های قدرتمند روشنفکری در زمان پیش از انقلاب بوده است، تأثیر زیادی بر افکار و اندیشه‌ها و به‌تبع بر آثار درویشیان داشته است. چپ‌گرایی با شعارهای فریبنده‌ای همچون: عدالت‌خواهی، مبارزه با ظلم اشرافیت و حمایت از تهیدستان، تأثیر زیادی بر جریان روشنفکری ایران که منتقد به حکومت پهلوی بوده‌اند، داشته است.

درویشیان در زمان پهلوی به‌عنوان یکی از منتقدان حکومت در زمرۀ نویسندگان چپ‌گرا قرار می‌گرفت و داستان‌های او سرشار از مفاهیم سوسیالیستی است. یکی از این مفاهیم، تضاد طبقاتی است. وی تضاد طبقاتی را در داستان‌هایش با توصیف بالاشهر و پایین‌شهر و نیز تقسیم شخصیت‌های داستان به فقیر و غنی نشان داده است. مثلاً در داستان «سه خم خسروی» این تضاد را چنین توصیف کرده است که بچه‌های بالاشهر از برف و سرما لذت می‌برند و آن را وسیله‌ای برای سرگرمی خود می‌دانند ولی کودکان پایین‌شهر با لرز و اشک به مدرسه می‌رفتند. در داستان «دکان بابام» تضاد را با نور خانه‌ها مشخص می‌کند، هرخانه‌ای که پر نور بود و چراغ زنبوری داشتند یعنی وضع‌شان خوب بود! و در مقابل، خانه‌هایی که نور ضعیفی در شب‌ها داشتند، در اوضاع بد اقتصادی به‌سر می‌بردند. در «آبگوشت آلوچه» تضاد را با رفتاری که میان کارگر و کارفرما اتفاق می‌افتد، بیان می‌کند. پسران لاغری که برای کارگری، کنار خیابان می‌ایستند و مردان چاقی که برای انتخاب آن‌ها می‌آیند. در داستان «عشق و کاهگل» نیز تضاد را با توصیف خانوادۀ ثروتمند و رفتاری که دختران خانواده با پسر بنا داشتند، توصیف می‌کند. داستان «ظلم‌آباد» که داستان غرق‌شدن است، داستان غرق‌شدن در فقر، بی‌عدالتی، تضاد و هرچیزی است که باعث فروپاشیدن یک خانواده می‌شود. وی در اکثر داستان‌هایش تضاد طبقاتی را به‌گونه‌ای بسیار تلخ با زبانی نیش‌دار و گاهی طنز‌آمیز بیان کرده است.

همان‌طورکه گفته شد، فقر پررنگ‌ترین موضوعی است که در داستان‌های درویشیان دیده می‌شود. داستان «ندارد» با نام «نیازعلی ندارد» آغاز می‌شود. معلم وارد کلاس می‌شود و حضور و غیاب می‌کند. «نیازعلی ندارد» «حاضر». منظور از «ندارد» کودکانی هستند که در آن زمان، شناسنامه نداشتند. همین‌نام خود بیان‌گر فقری است که داستان را بر محور خود قرار می‌دهد و سرانجام «نیازعلی» بر اثر فقر از دنیا می‌رود. داستان «سه خُم خسروی» داستان پیرمرد فقیری است که سه کودکش را بر اثر فقر و سرما و کمبود امکانات از دست داده است و می‌خواهد به‌نوعی مسئولان کشور را از این درد آگاه کند، اما می‌داند اگر به آن‌ها بگوید که فرزندانش این‌گونه مرده‌اند هیچ‌کس به حرفش بها نمی‌دهد و این نشانی از بی‌توجهی مسئولان حکومت به اوضاع طبقات پایین جامعه است. داستان «کاکه مراد» داستان مردی است که فدای بهبود اوضاع اقتصادی خانواده‌اش می‌شود. او با هزار بدبختی پولی را جور می‌کند که با آن بخاری بخرد ولی در مسیر بازگشت، همراه با بخاری در رودخانه غرق می‌شود. داستان «آبگوشت آلوچه» نیز داستان گرسنگی است؛ چندپسربچه که برای رفع گرسنگی به این‌در و آن‌در می‌زنند و حتی مرتکب سرقت می‌شوند.

وی برخلاف بسیاری از نویسندگان، کمتر به موضوعاتی همچون عشق و انزوا پرداخته و از هرگوشه و کناری، راه گریزی برای رفتن به سمت اوضاع اقتصادی جامعه پیدا کرده است. می‌توان گفت که درویشیان در تمام داستان‌هایش به‌گونه‌ای متفاوت و یا حتی شبیه‌به‌هم، موضوع فقر و تضاد طبقاتی را پیش کشیده است، گویا که باتوجه به سخن مارکس «اقتصاد، زیربنای همۀ امور است». بی‌شک این مضامین، متأثر از اندیشه‌های وی بوده است که هم وضع نابسامان اقتصادی، هم نارضایتی از حکومت وجود داشته است. همچنین نفوذ اندیشه‌های چپ به شیوۀ ‌نگاه او دامن می‌زده و نارضایتی را تشدید می‌کرده است.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • ادبیات متعهد در آثار علی‌اشرف درویشیان
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: