اللهکرم: جیرانیها هم مانند ما قربانی یک ساختار معیوب هستند
حسین اللهکرم که 20 آذر ماه در لانه جاسوسی در نشست فیلم «من مادر هستم» حضور داشت، گفت: جریانات سیاسی که بعد از دهة 70 در بخش فرهنگ شکل گرفت، من حسین اللهکرم را به عنوان چماقدار و طرفدار خشونت معرفی کرد در حالیکه خود را طرفدار فضای باز نشان میداد و همین باعث ساخته شدن برخی فیلمها و شکل گرفتن یک نگاه سیاهنما درباره کشور شدند. در این میان فیلمسازانی مانند فریدون جیرانی هم قربانی این جریان شدند. از این منظر، من از جیرانیها دفاع میکنم چون هر دو محصول یک ساختار معیوب هستیم.
رئیس شورای هماهنگی حزبالله در عین حال با اشاره به فیلم «من مادر هستم» تصریح کرد: این فیلم انتقام جبهه ملی از انقلاب، امام (ره) و شهداست که آنها هم مسئله قصاص که از احکام صریح اسلام است را زیر سوال میبردند. امیدوارم این سخنانم به آقای جیرانی و برادرانمان برنخورد. شاید بحثهای آنها را دربارة انتقاد به طبقة شبه روشنفکری قبول داشته باشیم و این را هم میدانیم که آدمهای نقاد زیادی نیستند که جامعه را به سمت نقادی ببرند اما معتقدیم آنچه که میخواستند در این فیلم نمایش دهند، خروجی درستی نداشته است.
اللهکرم در بخش دیگری از این نشست درباره یکی از انتقاداتش به وجه اعتقادی فیلم «من مادر هستم» بیان کرد: در فیلم شاهد طرح بحث مکافات عمل از جانب پدر «آوا» هستیم. این دقیقاً همان بحثی است که در تاریخ اسلام ما شاهد طرح آن از سوی یزید خطاب به حضرت زینب(س) بودیم که گفت آنچه در کربلا گذشت مکافات عمل شما بود. در پاسخ به آن استدلال امام سجاد(ع) فرمود مصائب دو وجه دارند که یک وجه آن مکافات عمل است، روی دیگر آن امتحان الهی است. از همین منظر معتقدم فیلم مبانی اعتقادی ما را هم زیر سوال برده است.
این فعال سیاسی و فرهنگی در ادامه انتقاداتی را هم دربارة اعدام «آوا» مطرح کرد چراکه معتقد بود او از غرور و غیرت خود در برابر تجاوز دفاع کرده است.
سیفیآزاد: نظریة دفاع از خود درباره «آوا» صدق نمیکند
رحمان سیفیآزاد (نویسنده فیلمنامه) در پاسخ به انتقادات الله کرم دربارة نمایش قصاص در این فیلم گفت: قانون، شرایط ادله میخواهد و طبیعتا براساس احساس آدمها تصمیم نمیگیرد. اینکه برخی میگویند «آوا» به دلیل تجاوز از خود دفاع کرده و به همین دلیل قصاص درباره او صحیح نیست، اشتباه است چون او دفاع از ناموس را در لحظه انجام نداده و اتفاقا فردای تجاوز به قصد گرفتن انتقام به خانه «سعید» باز میگردد. طبیعی است که او در دادگاه به دلیل اینکه به قصد قتل به خانه بازگشته، نمیتواند از خود دفاع کند.
وی ادامه داد: معتقدم بسیاری از نقدهایی که بر «من مادر هستم» وارد میشود، خارج از داستان و براساس حس تماشاچی است. در حالی که قانون براساس حس تماشاچی حکم نمیکند و به ادله نیاز دارد.
رحمان سیفیآزاد با اشاره به برخی از انتقادات درباره اینکه فیلم را مصداقی از جامعه میدانند، تصریح کرد: ما اصلا قصد نداشتیم که کلیت جامعه را نقد فرهنگی کنیم. گفتمان فیلم در سراسر آن مشخص است که میخواهد زندگی تازه به دوران رسیدههای اقتصادی و زندگی شبه مدرن را بکوبد. فیلم کاملا تعمدی به سراغ زندگی شبه روشنفکری میرود که سبک زندگیشان هیچ اصالتی ندارد. به تعبیر من ما در فیلم به سراغ آن زندگی سگی که در جامعه قربانی میگیرد، رفتهایم.
نویسنده فیلمنامه «من مادر هستم» در ادامه با این درخواست که دربارة مشکلات فیلم مصداقی صحبت شود، خاطرنشان کرد: دوستان به جای اینکه بگویند فیلم به کل جامعه کنایه میزند لطفا در این زمینه مصداق بیاورند، چون ما معتقدیم داستان را در دل خانوادهای نشان دادهایم که یک مصداق عینی از آن زندگی مشکلدار را در مقابل چشم تماشاگر میگذارد. در واقع ما در این فیلم به نوعی مسائل را نمایش دادهایم و نتیجه گیری کردهایم که هر کس آن زندگی متعفن را میبیند، حالش به هم بخورد.
سیفیآزاد: مخاطب برای «آوا» که در آن زندگی بزرگ شده دلسوزی میکند
در ادامه مفیدیکیا به عنوان مجری برنامه، این سوال را از سیفیآزاد مطرح کرد که «چرا مخاطب برای این زندگی متعفن، دلسوزی میکند؟»، و سیفیآزاد در این زمینه پاسخ داد: مخاطب در کجای فیلم برای آن زندگی دلسوزی میکند؟ تاکید میکنم که فیلم مطلقا احساس ترحم مخاطب را درباره وضعیت آن خانواده بر نمیانگیزد. مخاطب تنها دلش برای «آوا» میسوزد چون در چنبره و سبک زندگی قرار گرفته است که این مشکلات را برایش به وجود آورده است. در واقع ما این دلسوزی را در فیلم به عنوان یک هشدار قرار دادهایم که هر کس در آن شکل زندگی قرار گرفته، بداند که فرجام بیاعتنایی به دین و عرف جامعه چیست.
مفیدیکیا به عنوان مجری باز هم از سیفیآزاد پرسید که «چرا فرجام این زندگی متعفن را دین تعیین نمیکند؟» که وی پاسخ داد: دین و حاکم شرع در فیلم تمام تلاشش را میکند که از قصاص جلوگیری کند و «آوا» بخشیده شود. اما یک نکته را فراموش نکنید که مساله ما مساله قصاص نیست بلکه در تمام فیلم بحث فرجام انتقامجویی مطرح میشود.
اللهکرم: شما به درستی بحث نمیکنید
الله کرم هم در پاسخ به مطالب مطرح شده توسط سیفیآزاد بیان کرد: فکر میکنم با این شکل از پیشرفت بحث، باید در پایان یک بار نقد علمی را توضیح بدهم!
وی ادامه داد: ما در دانشگاه وقتی به رسالههای دکترا نمره میدهیم، اگر یک اشکال به آن وارد بدانیم، کل نظریه را رد میکنیم و این عرف دانشگاه است. ایشان میگویند که یک دیالوگ از فیلم را به عنوان مثال از مشکلاتی که مدنظرتان است بگویید اما من در سخنانم دهها جمله میتوانم در این زمینه بگویم که تنها یک مصداقش صحبتهایی است که پدر «آوا» دربارة مکافات عمل در دادگاه انجام میدهد که من دربارة آن حرف دارم اما ایشان پاسخ درستی ندادند.
سیفیآزاد: مصداقی که درباره مکافات عمل مطرح میشود، درست نیست
نویسنده فیلمنامه «من مادر هستم» در ادامه در پاسخ به نکتهای که الله کرم درباره بحث مکافات عمل در فیلم مطرح کرده بود، بیان کرد: برای مکافات عمل مثالی از بیانات امام سجاد (ع) درباره واقعه عاشورا بیان شد که دو وجه دارد. یک وجه مکافات عمل است و وجه دیگر امتحان الهی است که به واقعه کربلا اشاره میکند. اما باید دقت داشته باشیم که امتحان الهی راجع به شخص مومن به دیانت آسمانی اسلام است اما ما در این فیلم راجع به شخصیتهایی صحبت میکنیم که اصلا با اسلام موضوعیتی ندارند. «آوا» محصول چنبرة سبک زندگی است که خانوادهاش دارد و این بستر مشکلات در داستان است اما اینکه بخواهیم این بستر را نعوذبالله با انبیاء و اولیاء مقایسه کنیم قیاسی مع الفارغ است.
مفیدیکیا به عنوان مجری برنامه در ادامه باز هم خطاب به سیفیآزاد گفت: «فکر میکنم منظور آقای الله کرم این باشد که این که مکافات عمل در دنیا باشد خیلی مبنای دینی ندارد».
اللهکرم: به سخنان شما احترام میگذارم اما قانع نشدم
اللهکرم در ادامه باز هم سیفیآزاد را خطاب قرار داد و با اعتراض به وی گفت: ایشان چون مسائل را یادداشت نمیکند نمیتواند درست به آنها پاسخ دهد. من نظریه ایشان را در فیلم زیر سوال بردم ضمن آنکه در سخنانم به بحث مهندسی معکوس در نمایش فساد اشاره کردم.
این فعال سیاسی فرهنگی در ادامه بیان انتقاداتش، فساد نمایش داده شده در فیلم را دارای یک مهندسی معکوس دانست و خاطرنشان کرد: معتقدم این فیلم به شکل مهندسی معکوس عمل میکند. در واقع مقصودم این است که طبقة متوسط جامعة ما نه زناکار است، نه مشروبخوار. طبقة متوسط جامعة ما سبک زندگیای که در این فیلم نشان داده میشود را ندارند. به همین دلیل است که میگوییم این فیلم دربارة طبقة متوسط، سیاهنمایی و به شکلی، مهندسی معکوس کرده و صحنههای نمایش داده شده به جامعه تزریق میکند.
فراستی: چرا نظر شبه روشنفکران با دوستان حزباللهی یکی شده است؟
در ادامه مسعود فراستی در ابتدای سخنانش ضمن انتقاد به سخنان حسین الله کرم به عنوان یک استاد دانشگاه گفت: دوستان علی رغم ظاهر ضد روشنفکری به راحتی در دام روشنفکری میافتند. میبینیم که گاها روشنفکری در سینما مواضعش با دوستانی مانند آقای الله کرم یکسان است و از دو نگاه به یک موضوع یکسان مینگرند.
وی ادامه داد: روشنفکران از «من مادر هستم» بدشان میآید و از «بیخود و بیجهت» خوششان میآید. «من مادر هستم» از جامعه روشنفکری انتقاد میکند. چون بخشی از آنها را نمایش میدهد از آن خشمگین هستند. روشنفکرانی که در این فیلم نمایش داده میشوند، بیبند وبار، بیاصول و جدا از آرمان هستند. من معتقدم آنهایی که در این فیلم نمایش داده میشوند طبقه متوسط جامعه نیستند. بلکه طبقه شبه روشنفکری هستند که از دهه 70 به وجود آمدهاند و از نظر تفکری وابسته به غرب و از نظر اقتصادی وابسته به دلارهای نفتی هستند و به نوعی یک پارازیت محسوب میشوند.
فراستی با انتقاد از جریان ضد روشنفکری که با نمایش مشکلات در جامعه مخالف است، بیان کرد: دوستانی که به این فیلم انتقاد میکنند از جمله افرادی هستند که همین سیاست به وجود آمدن طبقه شبکه روشنفکری از دهه 70 را رشد داده است. فیلم جیرانی نقد بخشی از طبقه متوسط شهری، پارازیت و وابسته به غرب است که اتفاقا محصول سیاستهای به اصطلاح عدالت خودمان است، در حالی که معتقدم در چنین مسائلی اتفاقا باید با آقای الله کرم به عنوان یک حزب اللهی نظرمان یکی باشد.
این منتقد سینما با تشریح طبقة متوسطی که در فیلم نمایش داده میشود، اظهار کرد: ممکن است افرادی که در فیلم نمایش داده میشوند، یک پنجم طبقه شهری متوسط ما را تشکیل دهند. اما خیلی خطرناک هستند چون روی بخش جنوب شهری ما تاثیر بسیار زیادی میگذارد و شاید جنوب شهر بیشترین تاثیرش را از این جانوران بگیرد. چون رویای بسیاری از بچههای جنوب شهر زندگی این بخش از جامعه است.
وی ابراز عقیده کرد: این جانوران محصول سیاستهای غلط دولتی در بخش اقتصاد و پول نفت هستند که با خودش یک شبه مدرنیسم و ضد هویت ملی بودن میاورد. فیلم جیرانی از نظر نقد این قشر در تاریخ سینمای بعد از انقلاب ایران بیسابقه است و من هیچ فیلم دیگری را به یاد ندارم که اینگونه این طبقه شبه روشنفکری را نمایش داده باشد.
فراستی با اشاره به برخی از انتقادها به «من مادر هستم» که فضای این فیلم را به کل طبقه متوسط جامعه تعمیم میدهد، بیان کرد: من و اکثر افرادی که در این مجلس حاضر هستند، قشر متوسط جامعه هستیم که بر اثر فشارهای اقتصادی در حال نابودی است. اما این قشری که در فیلم جیرانی نمایش داده شده است هرچه دلار گرانتر شود چاقتر میشود و اتفاقا کسی در زمینه اقتصاد یا فرهنگ جلودار آنها نیست.
وی افزود: درباره فیلم مهرجویی، کیمیایی یا «جدایی نادر از سیمین» هم موضع شبه روشنفکران با حزباللهیها یکی شد. هر دو میخواهند با زدن فیلمهایی که دوست ندارند و دفاع از آشغالهایی مانند «بیخود و بیجهت» به یک هدف نشانه بروند.
فراستی: چرا برادران ما طرفدار فیلم خنثی شدهاند؟
مسعود فراستی در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد شدید از جریان روشنفکری و سینمای جشنوارهای خاطرنشان کرد: روشنفکران ایرانی در سینما به چند شکل عمل میکنند. یک نوع آن این است که آلودگی را از طریق فیلم جشنوارهای که وطنفروشی میکند، تسری میدهند و برایش جایزه میگیرند که این اتفاق در تمام دولتها افتاده است. اتفاقا بخشی از منتقدان این جریان، وقتی صاحب میز میشوند، همان مسیر را ادامه میدهند. سینمای جشنوارهای سینمای وطنفروشی است که کاسهلیسی جایزه را میکند.
وی ادامه داد: بخش دیگری از سینمای روشنفکری که دوستان آقای اللهکرم هم متاسفانه طرفدارش هستند، این است که فیلم خنثی بسازیم. استاد ساختن فیلمهای خنثی بخشی از روشنفکران هستند که با همان فیلمها، جایزه خارجی میگیرند. اما دوستان! ما احتیاجی به فیلم خنثی نداریم، جامعه ما برای اصلاح و پویا بودن فیلم انتقادیِ درست میخواهد. دوستان به دلیل بیتوجهی به همین موضوع است که به راحتی در دام فیلمهایی مانند «نارنجیپوش»، «هامون» و «پری» میافتند.
فراستی در پایان این بخش از سخنانش درباره «من مادر هستم» تاکید کرد: این فیلم ابدا اشاعه فساد نمیکند. چون در سینما دیدن، باور کردن است. اگر سطح زندگی این افراد را نبینیم چگونه میتوانیم نوع زندگی این جانوران را بفهمیم. جدا از اینکه به عنوان مثال در هیچ کجای از فیلم مشروب خوردن برای مخاطب سمپاتیک نمیشود و همه جا او نسبت به مشروبخواری گارد میگیرد.
انتقاد جیرانی از مفیدیکیا به عنوان مجری برنامه
سپس مفیدیکیا به عنوان مجری برنامه در واکنش به سخنان فراستی، با طرح این مطلب که «حس تماشاگر بعد از دیدن این فیلم این است که شخصیتها چه جانوران دوست داشتنی هستند»! خواستار توضیحات بیشتری در این زمینه شد.
جیرانی هم با انتقاد نسبت به نحوه اجرای وی گفت: همانطور که میدانید من سابقه مجریگری در برنامه هفت را داشتهام و اتفاقا یکی از انتقادات شما دوستان به من این بوده است که چرا موضع گیری میکنی؟ شما هم اکنون موضع گیری میکنید در حالی که مجری باید فضایی بیطرف را ایجاد کند.
کارگردان «من مادر هستم» در ادامه ضمن صادقانه خواندن سخنان حسین اللهکرم عنوان کرد: خوشحالم که ایشان با زبان علمی سخن میگویند اما من سالها در موضوع طبقة متوسط، حال و روز آنها تحقیق کردهام. در واقع 30 سال است که دربارة رشد طبقة متوسط در جامعه بررسی دارم و سعی کردم در «من مادر هستم» تنها وجهی از آن را نشان بدهم.
وی ادامه داد: طبقة متوسط ایران از دل بروکراسی دولتی بیرون آمده چرا که اولین افرادی که طبقة متوسط را در ایران تشکیل دادند مهندسان، دکتران وابسته به دربار پهلوی بودند که آنها این طبقة متوسط را در ایران تشکیل دادند. در واقع طبقة متوسط در ایران اساسا با طبقة متوسط در جامعة غرب که از دل سرمایهداری بیرون میآید، کاملا متفاوت است.
جیرانی در ادامة سخنانش با اشاره به فرهنگ در طبقة متوسط خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب، دیواری فرهنگی بین شمال و جنوب تهران وجود داشت. در واقع همان زمان بود که میدیدیم فیلم فارسیهای دهه 40 در جنوب تهران نمایش داده میشدند؛ در حالی که شمال تهران ترجیح میداد فیلمهای «آلن دلون» را نمایش دهد. این موضوع ادامه داشت تا اینکه در دهة 70 آن دیوار برداشته شد؛ چگونه؟ آن زمان کشتارگاهی در جنوب تهران بود که به فرهنگسرای بهمن تبدیل شد و همین فرهنگسراها بودند که به مرور در جنوب تهران تغییر ذائقة فرهنگی ایجاد کردند. همین اقدامات بود که روی طبقة متوسط نیمهمرفه و طبقة پایین شهری برخلاف تصور بسیاری تاثیرات عمیقی را ایجاد کرده است. به عنوان مثال الان به دوستانم یادآور میشوم که بچههای جنوب شهر تهران ترجیح میدهند به جای آنکه فیلمها را در سینماهای پایین شهر ببینند، به سینمای «آزادی» بروند که جوی مثلا روشنفکری دارد و در کافیشاپ بنشینند و بحث کنند..
وی افزود: این سبکی است که از جامعة در حال گذار ایران بیرون آمده است و اقتضائات و تناقضات خاص خودش را دارد. حرف من به آقای اللهکرم این است که هرچقدر فشارها زیاد باشد فرهنگ زیرزمینی هم گسترش پیدا میکند. در واقع همین سبک زندگیای که ما از آن انتقاد میکنیم، ماحصل گسترش یک فرهنگ زیرزمینی است و همین باعث شده بسیاری از هزینههای طبقة متوسط صرف ماهواره، سیدیهای آنچنانی و ... شود. این هزینة هنگفتی است که من دربارة آن تحقیق کردهام و مدعی هستم که در لایههایی از طبقه متوسط جامعة ما وجود دارد و نباید فکر کنیم که این طبقه درصد کوچکی هستند.
کارگردان «من مادر هستم» همچنین در ادامة سخنانش دربارة تغییرات فرهنگی در قشر متوسط به دوران دانشجویی خودش اشاره و بیان کرد: من دانشجوی دانشکده اقتصاد در دهه 40 هستم. آن زمان اگر یک دانشجو با ماشین به دانشگاه میآمد یا آرایش میکرد اذیتش میکردیم و دستش میانداختیم اما همین 10 سال قبل که در دانشگاه صنعتی شریف که یک دانشگاه سیاسی است و بسیاری از مسوولان کشوری از این دانشگاه فارغالتحصیل میشوند تدریس میکردم، از میان 40 دانشجویم 30 نفر از آنها با ماشین مدل بالا به دانشگاه میآمدند. دوستان! واقعیت جامعة ایران تلخ است و اگر بدون تحلیل از طبقات اجتماعی وارد بحث شویم به ورطة اشتباه میافتیم.
جیرانی خطاب به انصار حزبالله: هرچه فشار میدانی زیاد شود، فرهنگ زیرزمینی گسترش پیدا میکند
جیرانی خطاب به انصار حزبالله هم گفت: در اینجا روی سخنم با دوستان انصار حزبالله است. دوستان من! هرچه فشارهای میدانی در عرصة فرهنگ افزایش پیدا کند، فرهنگ زیرزمینی گسترش مییابد. من فیلم سیاسی نساختهام. ضمن آنکه بارها گفتهام و این بار هم تاکید میکنم که فیلم من برای جشنوارههای خارجی نیست. فیلم من فیلمی است که لایههای اجتماعی را نقد میکند. نگویید که آنچه در فیلم نمایش داده میشود مربوط به 2 یا 3 درصد از جامعه است چون تمایلات همین چند درصدی که میگویید به شدت بر روی دیگر قشرهای جامعه تاثیر میگذارد. نمونهاش هم این است که در سالهای گذشته رواج استفاده از ماهواره رشد وحشتناکی داشته است. یک بار از خودمان بپرسیم چرا یک سریال ترکی تا این حد در تهران و شهرستانها مورد توجه قرار میگیرد. مقصودم از تمام این صحبتها این است که فرهنگ عرصة خیابانها نیست.
وی سپس خطاب به دانشجویان بسیجیای که در سالن بودند اظهار کرد: بسیج دانشجویی باید این موضوع را بررسی کند که چرا تغییرات فرهنگی ایران در 10 سال اخیر به شکلی پیش رفته که یک سبک زندگی را به عنوان فضیلت مطرح شده است؟ چگونه هرکس که در طبقة متوسط نفس میکشد نیمنگاهی به زندگی در طبقة مرفه روشنفکری دارد؟ نمونهاش هم این است که در گذشته در خانوادهها داشتن یک اتومبیل کاملا کافی به نظر میرسید اما اکنون شما طبقههای متوسطی را سراغ دارید که داشتن چهار ماشین برایشان فضیلت است.
فریدون جیرانی در پایان این بخش از سخنانش با تاکید بر اینکه «من مادر هستم» فیلمی بدون نقص نیست و برخی اشکالات دربارة آن را میپذیرد، خاطرنشان کرد: هر کارگردانی بگوید که فیلمی بدون نقص ساخته است اشتباه میکند. اما صحبت من این است که نباید فضا بسته شود. اتفاقا معتقدم اگر فضا بسته شود برای دوستان بسیج دانشجویی خوب نیست چون نظرات شما دوستان در تقابل با نظرات دیگران است که پذیرفته میشود، این را صادقانه میگویم.
فهیم: مشکل «من مادر هستم» تناسب نداشتن محتوای تصویری و پیام خطابهای فیلم است
در ادامه این مناظره محمدتقی فهیم از منتقدان فیلم درباره «من مادر هستم» اظهار کرد: صحبتهایی که آقای جیرانی و فراستی گفتند را بارها شنیدم و این صحبتها میتواند مقاله خوبی باشد. اما چون همین صحبتها میزانسن نمایشی گرفتهاند، مشکلاتی را ایجاد کردهاند.
وی توضیح داد: اشکال من درباره «من مادر هستم» این است که فیلم از ابتدا تا سکانس پایانی به شکل نمایشی پیش میرود و روی مخاطب تاثیر عمیق میگذارد اما در سکانس پایانی که قرار است پیام فیلم داده شود، فیلم به شکل یک خطابه جلو میرود و خطابه طبیعتا تاثیرگذاری تصویر را ندارد. بنابراین شما با دو پیغام ناهمگون روبرو خواهید بود.
فهیم با اشاره به اینکه «من مادر هستم» را یک فیلمفارسی میداند اظهار کرد: سینمای فیلم فارسی که سینمای انقلاب اسلامی را مورد هجوم قرار داده همین شکل را دارد. من هم مانند آقای جیرانی از سال 40 در سینما هستم و با ایشان به سینما میرفتم. سینمای فیلم فارسی را هم همین مشکل را داشت که مدام پیام اخلاقی داشت اما چرا پیامهایش باعث اصلاح جامعه نمیشد. چون در ساختار فیلم فارسی و به شکل خطابه مطرح میشد.
فهیم: «من مادر هستم» فیلم فارسی است
وی افزود: مدعیام که «من مادر هستم» کپیای از فیلم قصاص نظام فاطمی در سال 1350 است. ضمن آنکه صحبتهایی که آقای جیرانی از فیلمشان میکنند همان صحبتهای نظام فاطمی در آن سالها است. دقیقا مشکل من با «من مادر هستم» در همین قسمت است.
این منتقد سینما در پایان سخنانش در این بخش خاطرنشان کرد: من صحبتها و تحلیلهای آقای جیرانی و فراستی را درباره ایده پشت فیلم قبول دارم اما معتقدم آنچه در «من مادر هستم» اتفاق نیفتاده است، پیامی است که این دوستان میخواستند انتقال دهند.
یکی از دانشجویان: دغدغههایتان درست اما فیلم باید خودش گویا باشد
در ادامه این برنامه نوبت به پرسشهای دانشجویان حاضر در سالن بصیرت لانه جاسوسی رسید.
یکی از دانشجویان دختر با اشاره به سخنان عوامل فیلم «من مادر هستم» بیان کرد: از نویسنده و کارگردان به دلیل نگاه انتقادی به این قشر حداقل در جامعه تشکر میکنم. اما کارگردان یا نویسنده نمیتوانند خودشان را به اثر الصاق کنند و در همه جا منظورشان را توضیح دهند. طبیعی است که هر کس براساس سطح دانشش در سینما اطلاعات را دریافت میکند. پس این توقع بیجایی است که نویسنده بخواهد بگوید این که شما برداشت کردهاید اشتباه بوده و منظور من چیز دیگری بوده است.
وی ادامه داد: معتقدم مباحثی که در این فیلم مطرح میشود اگرچه حقیقت دارد و در جامعه ما موجود است. اما به قول آقای الله کرم به شکل یک مهندسی معکوس مطرح میشود و همین مهندسی معکوس موجب خواهد شد، فرهنگسازی غلطی در جامعه شکل بگیرد و منکر اشاعه داده شود. ضمن آنکه فکر میکنم براساس آنچه که عوامل فیلم میگویند، فیلم نتوانسته است نتیجه گیری درست خودش را به مخاطب القاء کند.
این دانشجو همچنین با انتقاد از سینمای اجتماعی ایران، خاطرنشان کرد: سینمای اجتماعی به مردم این جامعه بدهکار است چون من دانشجوی حزب اللهی در این سینما جایی ندارم و فقط به اقلیتها پرداخته شده است. میخواهم از دوستان بپرسم که آیا مردمی که هر سال 22 بهمن و یا 9 دی ماه پای عقیدهاشان میایستند نباید جایی در سینمای اجتماعی داشته باشند؟ آیا دوستان سعی کردهاند یک بار هم که شده زندگی عادی و نه خنثی را تصویر کنند؟
دانشجوی دختر دیگری با اشاره به درخواست سیفیآزاد درباره بحث مصداقی درباره «من مادر هستم» بیان کرد: داستان فیلم شما در فضای میان جبر و اختیار جلو میرود. در واقع گفته میشود «آوا» چون در خانوادهای غیر مذهبی به دنیا آمده است به این دلیل مشروبخور شده است و اکنون اعدام میشود! در حالی که «آوا»ی 19 ساله میتوانست شرایط دیگری را انتخاب کند.
یکی از دانشجویان: حرکت انصار حزبالله از سوی ما محکوم است
یکی از دانشجویان پسر هم درباره «من مادر هستم» گفت: در ابتدای صحبتم باید این نکته را تاکید کنم که ابتدا باید حرکت انصار از سوی ما تنبیه شود چون آنها فیلم را ندیدهاند و صبغة فرهنگی هم ندارند و فقط برحسب یک شنیده به فیلم اعتراض کردند که این یک کاری مذموم است. اینکه بخواهیم بگوییم چون در فیلم مشروب نشان داده شده پس فیلم بدی است اشتباه است. چون عبیدالله بن زیاد در مختارنامه هم مشروب میخورد و حرمسرا داشت.
نکتة دیگرم درباره فیلم این است که فیلم «من مادر هستم» فیلمی سیاسی نیست چون هیچ نماد سیاسی در این فیلم نمیتوان پیدا کنید.
این دانشجو در ادامه به انتقاداتش درباره فیلم هم اشاره و بیان کرد: انتقاد من به فیلم این است که نگاهی سکولار دارد و اگرچه فیلمی ضد دینی نیست اما اخلاق سکولار را اشاعه میدهد. نکته دیگر این است که فیلم اصلا به دنبال نکوهش شرابخواری نیست، بلکه تئوری کم بخور همیشه بخور را مطرح میکند.
سیفی آزاد: «آوا» جبری ندارد، میتوانست انتخاب کند
در ادامه این نشست رحمان سیفی آزاد، نویسنده فیلم «من مادر هستم» در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان درباره جبر و اختیار «آوا» گفت: این فیلم اصلا جبر و اختیار را زیرسوال نمیبرد چون «آوا» میتوانست خودش انتخاب کرده و اینگونه زندگی نکند. صحبت من درباره جبر و اختیار نیست و نبوده بلکه تنها این بحث را مطرح کردم که چون «آوا» در آن سبک زندگی بزرگ شده به این مشکل افتاده است. در حالی که حرف شما درست است او میتوانست نوع دیگری زندگی کند.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که فیلم باعث میشود مخاطب به «آوا» احساس ترحم داشته باشد و از حکم قصاص منزجر شود، اظهار کرد: اینکه میگوییم مخاطب نسبت به حکم قصاص منزجر میشود، گزارهای نادرست است؛ چون دوستان نمیتوانند از روی احساس خودشان چنین چیزی را بگویند. ضمن آنکه «من مادر هستم» در زمینه قصاص هیچ ارزشگذاری نمیکند و اصلا موضوع فیلم این بحث نیست، موضع این فیلم نمایشی زندگی کثیف شبهمدرن و انتقام است.
سیفیآزاد تاکید کرد: قصاص طبق کلام قرآن عین حیات است و اگر دختر در فیلم باید قصاص شود و حقش است هیچ مشکلی نیست و ما اصلا در این زمینه حرفی نزدیم. اینکه بگوییم مخاطب از قصاص منزجر میشود، اینگونه نیست چون ما دلمان به حال دختر نمیسوزد که قصاص میشود، دلمان میسوزد چون او در چنبرهای از روابط نادرست غیردینی و عرفی به اینجا رسیده است.
وی درباره پرسش دانشجویی پیرامون رواج اخلاق سکولارم در فیلم و نبودن جایگاه دین در «من مادر هستم» بیان کرد: اخلاق سکولار در جامعه ما معنی ندارد. چون تمام ارجاعات مخاطب ایرانی به فیلمها براساس ذهنش ارجاعات دینی است. به عنوان مثال اگر فیلمی آمریکای با تم اخلاقی در تلویزیون پخش شود، نمیتوانیم بگویم این فیلم اخلاق سکولار را گسترش میدهد چون مخاطب مسلمان ایرانی براساس ارجاعات ذهنی خودش از فیلم برداشت میکند.
به گزارش ایسنا، در این بخش، جیرانی هم توضیحاتی را درباره رواج اخلاق سکولار بیان کرد.
اللهکرم: نگاه انتقادی جیرانی به جریان شبه روشنفکری خوب است اما ...
در ادامه، بار دیگر حسین اللهکرم در سخنانی بیان کرد: دوستان بسیجی! آقایان گفتند که نگاهشان مانند ماست و میخواهند نقد جامعة شبه روشنفکری کنند. این خیلی خوب است. اینکه چنین نگاهی مطرح شود بسیار خوب است اما اشکالاتی را بر آن وارد میدانیم؛ چون چنین نگاهی را به صورت کامل در «من مادر هستم» نمیبینیم.
وی سپس با اشاره به سخنان محمدتقی فهیم که گفته بود فیلم تا قبل از سکانسهای پایانی فساد را به شکل تصویری نشان میدهد اما در پایان فیلم که باید شاهد نتیجهگیری باشیم تنها به خطابه بسنده کرده است، بیان کرد: از آقای فهیم تشکر میکنم که یادآور شدند سینما یعنی نشان دادن تصویر. در «من مادر هستم» همانطور که آقای فهیم گفتند اشاعة فحشا و فساد به شکل تصویری انجام شد اما آنطور که آقایان میگویند که میخواستند در این فیلم هشدار بدهند میبایست در پایان آن به صورت تصویری چنین اشاعهای رد میشد اما دیدیم که پیام پایانی فیلم تنها به شکل یک خطابه بیان میشود و طبیعتا خطابه تاثیرگذاری تصویر را ندارد.
اللهکرم ادامه داد: آقای جیرانی میگویند که هدفشان نقد جریان شبه مدرنیسم و شبه روشنفکری است و ما از این موضوع استقبال میکنیم اما توجه ایشان را به این نکته جلب میکنیم که مهم در سینما این است که سخنان چگونه از مرحلة فکر و حرف به شکل تصویر درمیآیند و به مخاطب القا شود. همانطور که گفتم، ما این نگاه که میگویند قصد نقد طبقة شبه روشنفکری حاصل از دلارهای نفتی را دارند تحسین میکنیم اما ایشان را به صحبتهای دوست خودشان آقای فهیم دربارة تناسب نداشتن نمایش فحشا و پیام فیلم ارجاع میدهیم.
اللهکرم: «آوا» نباید اعدام میشد
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش با بیان این انتقاد نسبت به فیلم که شخصیت «آوا» که از خودش دفاع میکند در فیلم اعدام شده است، گفت: در این فیلم غرور که نمایندة آن «آوا» بود، اعدام شد. در واقع شما در این فیلم هرکس که از غرور و حیثیتش دفاع کرده را اعدام کردهاید.
اللهکرم در عین حال تصریح کرد: ما نقدهای جدی به این تفکر داریم اما به شخصه به آقای جیرانی علاقمندم و فکر میکنم که بخشی از این نقدها به مدیران باز میگردد.
انتقاد به برخی صحنهها
محمد تقی فهیم دربخش دیگری از این مناظره با انتقاد از شیوه دفاع مسعود فراستی از «من مادر هستم» خاطر نشان کرد: معتقدم فیلمهایی مانند فیلمهای جیرانی خوب است که ساخته شود و درباره جامعه تحلیل داشته باشد. اما انتقادم به فیلم او این است که تحلیلش کم است. یک نکته را هم باید یادآور شوم، آقای فراستی از منتقدانی هستند که به فرم معتقدند. اما هم این فیلم و هم «جدایی نادر از سیمین» را به شکل مضمونی نقد کردند.
وی با تاکید مجدد در فیلم فارسی بودن «من مادر هستم» به تغییرات فرهنگی و طبقات اجتماعی در ایران در چند دهه گذشته اشاره و اظهار کرد: همانطور که دوستان میگویند طبقه شبه روشنفکری یا متوسط آلودگیهایی دارد که فیلم جیرانی از جایگاه نقد این آلودگیها قابل تقدیر است. اما نقد او به این جایگاه به شکلی کاملا فیلم فارسی است. باز هم تاکید میکنم ایده این فیلم و داستان آن برگرفته از فیلم «قصاص» نظام فاطمی است که یک فیلم فارسی محسوب میشود. ضمن آنکه «من مادر هستم» از جنبههای دیگر نیز قابل بحث در حیطه فیلم فارسی خواهد بود.
فهیم ادامه داد: شما روایت را با شخصیت «سیمین» شروع کردهاید اما در ادامه دوربین را به جایی میبرید که اصلا وجود ندارد و این اشتباه است. همچنین میزانسن چیده شده در مطب به شکلی است که روانشناس به صورت یک بازجو نمایش داده میشود و البته در دکوپاژ فیلمها گافهایی داریم. همچنین در سکانسهایی از فیلم خشونتهای بیمنطقی ایجاد میشود که همان تصویر سازی است که من میگویم روی مخاطب تاثیر عمیق میگذارد اما همین خشونتهای بیمنطق و تاثیرگذار در پایان فیلم به شکل یک دیالوگ جمع میشود.
کنایه جیرانی به فهیم
این سخنان فهیم با واکنش جیرانی مواجه شد و او با کنایه خطاب به فهیم اظهار کرد: تو میخواهی نظرت را از نظر انصار حزب الله جدا کنی و به همین دلیل است که وارد بحث فیلم فارسی شدهای. من مخلص تو هستم و دوستت دارم. اما این چیزی که درباره فیلم فارسی میگویی به کل اشتباه است.
اما فهیم باز هم بر فیلم فارسی بودن «من مادر هستم» تاکید کرد و خطاب به جیرانی گفت: شما فیلم فارسی را برای من تعریف کنید. فیلم فارسی مخاطب را فریب میدهد چون به معلول میپردازد و این اصلیترین نشانه فیلم فارسی است. البته نشانههای دیگری هم برای این موضوع مطرح کرد.
فراستی به فهیم پاسخ داد
در ادامه فراستی در پاسخ به فهیم درباره نشانههای فیلم فارسی خاطر نشان کرد: فهیم عزیز! فیلم فارسی، فیلم روشنفکری و فیلم جشنوارهای همه به معلول میپردازند. اینکه فیلم به معلول بپردازد یا پایان خوش داشته باشد یا ملودرام باشد تعریف فیلم فارسی نیست.
وی توضیح داد: فیلم فارسی در تفکر خواهان سازش طبقاتی و همچنین طرفدار وضع موجود است. تفکر حاکم بر فیلم فارسی تفکر سازش طبقاتی آن هم به نفع طبقه بالا است. فیلم فارسی ربطی به پایان ندارد. همانطور که میتوانم پایانهای متنوعی را از فیلم فارسیهای قبل از انقلاب برایتان نام ببرم.
فراستی افزود: در حیطه زیبایی شناسی هم فیلم فارسی ابتذال در اجرا دارد چون همه چیز آن در سطح برگزار میشود. متاسفانه مدیران دولتی و بعضا دوستان انقلابی ما مزه دهانشان همان فیلمفارسی با شاخصههایی است که گفتم. کافی است در فیلمی چادر سر مخاطب کنند و به همین دلیل به امثال مهرجویی برای بعضی از فیلمهایش جایزه میدهند!
این منتقد سینما در توضیح سخنانش درباره اینکه چرا اکنون برخی از فیلم فارسی حمایت میکنند گفت: فیلم فارسی انتقادی نیست و نکته مهم فیلم فارسیهای بعد از انقلاب این است که خنثی بودن به جای سکس قرار گرفته است. خنثی بودن از شاخصههای فیلم فارسیهای بعد از انقلابی انواع جنگی، اجتماعی، کودک و... دارند و مصداقهای زیادی را میتوانم برایتان بیاورم. دوستان اجازه دادند این فیلم فارسی خنثی در مقابل فیلم اجتماعی که نقد دارد، رشد کند تا جایگاهشان هیچ وقت دست نخورد.
پاسخ فراستی به دانشجویان: خودتان باید دست به کار شوید
به گزارش ایسنا، مسعود فراستی در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به دانشجویی که خواستار نمایش طیف اجتماعی مذهبی در سینما بود، خاطر نشان کرد: آنچه که شما گفتید کاملا درست است اما کار فریدون جیرانی نیست. جیرانی از این طبقهای که درباره آن فیلم ساخته شناخت دارد و درباره آن تحقیق کرده است.
وی ادامه داد: خواهرم گفتند که چرا فیلم راجع به جنبههای مثبت جامعه و درباره دانشجویانی که با جامعه مماس هستند و ارزشهای سازنده جامعه را پیش میبرند ساخته نمیشود. در پاسخ به این نظر درست خواهرم میگویم که شما باید خودتان دست به کار شوید. البته فیلمهایی مانند «طلا و مس» و «بچههای آسمان» از این نوع فیلمها هستند.
این منتقد همچنین در پاسخ به پرسش یکی دیگر از دانشجویان درباره رواج اخلاق سکولار در فیلم بیان کرد: دوست دانشجویم نکته خوبی را بیان کردند اما معتقدم ایشان زاویه دید اشتباهی دارد. چون دوربین فیلم در درون یک طبقه شبه روشنفکر است و آنها را نقد میکنند. دوربین وقتی از داخل به مناسبات این خانواده شبه روشنفکر و بیدین نگاه میکند، طبیعی است که شما دین را مشاهده نمیکنید و به اشتباه میافتید که اخلاق سکولار بحث فیلم است. اگر نگاه به آن خانواده از خارج از افراد آن بود، میتوانستیم چیزی که شما میگویید را برداشت کنیم.
فراستی در پایان سخنانش در پاسخ به نکتة یکی دیگر از دانشجویان درباره اینکه نوع روایت فیلم باعث میشود که مخاطب به «آوا» ترحم کند و نسبت به قصاص او موضع بگیرد، گفت: فیلم اصلا طرفدار «آوا» نیست. آوا قربانی قشری است که در فیلم نمایش داده میشود و اتفاقا این قشر هیچ گونه سمپاتی را با مخاطب ایجاد نمیکند. البته «آوا» چون قربانی است و مرگ در کنارش قرار دارد طبیعتا باعث یک هم ذات پنداری با مخاطب میشود. اما این هم ذات پنداری باعث نمیشود که مخاطب مرگ او به دلیل قتل را محکوم نکند. همچنین درباره اینکه برخی به دیوانه شدن سیمین انتقاد دارند باید بگویم او با اشارات مختلفی در فیلم به مخاطب میفهماند که دارد انتقام میگیرد نه قصاص. بنابراین دیوانه شدن او طبیعی است ضمن آنکه انتقاد آقای فهیم درباره اینکه میگویند روانشناس در این فیلم به درستی در نیامده است را قبول دارم.
تشکر جیرانی از بسیج دانشجویی، سخنان دوپهلوی الله کرم
در پایان این مناظره مفیدیکیا به عنوان مجری برنامه از حاضران خواست که هر یک در حد یک جمله نظر پایانیاشان را بیان کنند.
حسین الله کرم صحبتهایش را در این نشست با این جمله به پایان برد که «خوش به حال جیرانی. خوش به حال جیرانی که حامی چون فراستی دارد. فراستی در سینما یک ملت است. یک ملت است. ممنون! » این جملات الله کرم با تعجب حاضران همراه بود و هر یک آن را به نوعی تعبیر میکردند.
فهیم هم در پایان سخنانش از کپیبرداری فیلمهای سینمای ایران در این روزها از فیلم فارسیهای قبل از انقلاب گفت: متاسفانه سینمای ایران اکنون به جایی رسیده است که از روی فیلمهای قدیمی ایرانی کپی میکند و تنها دوستان رنگ و لعاب را زیادتر میکنند. همین باعث شده که مردم از سینما استقبال نکنند.
لیلا لاریجانی از نویسندگان فیلمنامه هم که در این مناظره بیشتر ساکت بود در بخش پایانی تاکید کرد: نه من و نه آقای سیفیآزاد هیچ وقت فیلم «طلاق» که آقای فهیم به آن اشاره کردند را ندیدیم. ضمن آنکه درباره مکافات عمل و انتقاد آقای الله کرم هم باید بگویم که اوج فیلم سکانسهای پایانی آن است که ما مکافات عمل را در آنجا میبینیم. میبینیم که پدر و مدر «آوا» در صحنههای پایانی به معنای واقعی کلمه خُرد میشوند و این معنای واقعی مکافات عمل است.
فریدون جیرانی هم در سخنان پایانی تنها ترجیح داد از برگزار کنندگان این برنامه و همچنین دانشجویان و حسین الله کرم که صحبتها را تا پایان تحمل کردند، تشکر کند.
حاشیهها
× برخلاف بررسی فیلم «من مادر هستم» در برخی نشستهای مشابه، مناظرة فیلم در لانه جاسوسی با فضای آرامی برگزار شد و تنها گاهی سخنرانها سعی میکردند با طعنههایی کلام خود را به دیگری بقبولانند.
× در طول این مناظره، کنایههای فراستی به فهیم و الله کرم، اللهکرم به سیفی آزاد، جیرانی به فهیم و فهیم به جیرانی و فراستی بسیار جالب توجه بود.
× در بخشهایی از مناظره، دانشجویان موافق و مخالف فیلم، با دست زدن موضعشان را درباره سخنان مدعوین نشان میدادند.
× فراستی در این مناظره بالاخره یک بار از «من مادر هستم» در صحنه نمایش مطب روانشناس انتقاد کرد و گفت از فرم فیلم بیرون زده است.
× استقبال دانشجویان از این مناظره بسیار خوب بود تا جایی که علی رغم گنجایش زیاد سالن بصیرت مجتمع 13 آبان (لانه جاسوسی)، بسیاری روی زمین، سخنان مدعوین را دنبال میکردند.
این استقبال تا لحظه پایانی برنامه ادامه داشت . ضمن آنکه پس از پایان برنامه، جمعی از دانشجویان در کنار غلامرضا موسوی، جیرانی، فراستی، الله کرم و ... جمع شده و سوالاتشان را با آنها در جوی آرام و منطقی مطرح کردند.
× فهیم و فراستی در ابتدای این برنامه ابراز امیدواری کردند که جلسه مناظره در لانه جاسوسی منطقی و به دور از فضای احساسی جلو برود.
مفیدیکیا به عنوان مجری برنامه هم در این میان، دیالوگها را به «دل و قلوه دادن جیرانی و اللهکرم به یکدیگر» تعبیر کرد که با خنده دانشجویان مواجه شد.
× یکی از حاضران در جمع که پیشتر در فرهنگسرای رسانه انتقادات شدیدی را به «من مادر هستم» بیان کرده بود و در تجمع انصار حزبالله روبروی وزارت ارشاد هم به عنوان یکی از سخنگویان آن جمع به حساب میآید، در بخشی از نشست قصد داشت در واکنش به سخنان یکی از مدعوین با صدای بلند مطلبی را طرح کند که مجری برنامه اجازه این کار را ندارد و وی را به سکوت و آرامش دعوت کرد.
× اللهکرم در بخشی از سخنانش، در واکنش به تغییرات سبک زندگی که یکی از عوامل فیلم به آن اشاره کرده بود به شوخی بیان کرد: نمود تغییر در سبک زندگی این است که زمانی ما را برادر خطاب میکردند، بعد شد حاجی، بعد شد آقا و حالا هم شده دکتر! که خوشبختانه مجری برنامه این صفت را هم از ما دریغ کرد!
× دیالوگهای پینگ پونگی بین جیرانی و الله کرم در جایی باعث میشد که این دو با جملاتی از یکدیگر تعریف کنند. جیرانی در بخشی از سخنانش از صحبتهای صادقانه الله کرم تشکر کرد و ابراز خرسندی خود را از حضور او برای نقد این فیلم چندین بار اعلام کرد.
در واکنش هم الله کرم چندین بار از علاقه خود به جیرانی گفت و تاکید کرد که او فردی اهل مطالعه و تحقیق است و در سینمای ایران افراد زیادی مانند او نیستند که جامعه را به سمت نقادی ببرند.