میرشکّاک سپس ضمن تقدیر و تشکّر از دکتر عبدالکریمی و دکتر «سیاوش جمادی» افزود: «در جامعهای که اساس همهچیز بر تقلیدِ بدون تفکّر است و تو برای هرچیزی، نیازمند این هستی که کسی به تو فرمان بدهد، مسلّماً وقتی یک نیروی برتری بیاید و چیز بهتری به تو ارائه کند، تو از آن هم تقلید خواهیکرد.» سپس این شاعر و پژوهشگر، از نقش «امام خمینی» در برچیدهشدن جوّ ایدئولوژیک و تقلیدِ بدون تفکّر سخن گفت: «ما همه به امام خمینی مدیونیم که در شرایط تقلیدِ بدون هیچ تفکّرِ پیش از انقلاب، این لحاف را از سر همه کشید. آن پیرمرد، کاری کرد که این ماجراها تمام شد. زمانی که صرفاً، تقلید بدون هیچ تفکّر در جامعهای نهادینه شود، وقتی هم که از سمت غرب، تفکّر یا تکنولوژی جدیدی ارائه شود، پذیرفته خواهدشد و مورد تقلید قرار خواهدگرفت.» میرشکّاک با نقد سخنان دکتر «شریعتی» مبنی بر بازگشت به خویشتن، در اینباره گفت: «من معتقدم، امکان بازگشت به گذشته و بازگرداندن گذشته نیست، امّا معنی این حرف این نیست که کار ما تمام است. ما میخواهیم به کدام خویشتن بازگردیم؟ وقتی معماری و لباس و هیچکدام از مناسبات اجتماعی و اقتصادی، مال تو نیست، تو نمیتوانی، تو باشی.» نویسندۀ کتاب نیستانگاری و شعر معاصر، اینگونه سخنان خود را به پایان برد: «بخوانید و مطالعه کنید فقط برای نفس خودتان، نه برای خوشامد و نگاه دیگران. هروقت از درون آزاد شدی، مستعدّ تفکّر خواهی شد، امّا تا زمانیکه از درون آزاد نباشی، سخنی خواهی گفت که به زیانِ نفست تمام نشود و این، تفکّر را از همان ابتدا کور میکند.»
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز