معرفی کتاب: همه ی ما انتظار را میشناسیم.
این که یک ساعت،یک یا دو روز ،یک ماه یا یک سال یا شاید سال ها منتظر باشی را. میگویی دیر میگذرد اما باز هم منتظر میمانیانتظار ملازم زندگی است نه جایگزین آن.همان موقع که در ایستگاه قطار منتظر هستی ،قطار هایی را سوار میشوی که تو را به شرق وغرب و شمال و جنوب میبرند.کودکانی به جا میگذاری و بزرگشان میکنی.درس میخوانی و شغلی پیدا میکنی.عاشق میشوی.مردگانت را دفن میکنی.خانه ای را که روی سرت آوار شده از نو میسازی،یا دوباره خانه ای بنا میکنی.در هزار ظریف کاری غرق میشوی.و عجیب اینست که میبینی هنوز داخل ایستگاه منتظر ایستاده ای .منتظر چه؟