افسوس که ایام شریف رمضان رفت
شعر صائب تبریزی در وداع با ماه رمضان
25 تیر 1394
05:11 |
2 نظر
|
امتیاز:
3.6 با 15 رای
شهرستان ادب: پیش از این دو رمضانیۀ زیبای صائب تبریزی در پروندۀ رمضانیۀ شهرستان ادب منتشر شده بود. همچنین سال گذشته «شعر سعدی شیرازی در وداع با ماه رمضان» را در همین پرونده خوانده بودیم. امسال، در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان، شعر صائب تبریزی در وداع با ماه رمضان میهمان پروندۀ رمضانیۀ است.
بیت معروفی که همیشه در این وقت سال زیاد پیامک میشود بی اینکه عموم مردم شاعرش را بشناسند هم استقبالی است از همین غزل صائب:
«عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت»
مصرع اول این بیت از مطلع قصیدۀ قاآنی است (عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت | صد شکر که این آمد و صد شکر که آن رفت) و مصرع دوم از مطلع ترجیع بند ملک الشهرای بهار (شاهی به میان آمد و شاهی ز میان رفت | صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت) که هر دو شعر هم مدیح شاهان است، برخلاف شعر خلاقانهای با مضمونی ایمانی در زبان مردم رایج است؛ و البته هر سه شعر در استقبال شعر صائب.
صائب تبریزی چهرۀ برجستۀ شعر سبک هندی در این شعر مومنانه و عاشقانه دور افتادن از فیض ماه رمضان را به افسوس نشسته است.
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پارۀ این ماه مبارک
از دست _به یکبار_ چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گلّه بُد از گرگ
فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازۀ جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان
آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامۀ اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر درین معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را
چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت
چون اشک غیوران به سراپرده مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت